غیبت من پیدا کردن وبلاگ من برای 12 روز و نو عمدی نیست اخلاص من محققاً تصمیم نگرفتم که مجدداً به دنیای وبلاگ نویسی برگردم. تو 2 مارس، پس دوباره به دست آوردن گذراندن زندگی تو خارج پیدا کردن کشور برای هشت سال، برای دیدار کوتاه به منزل ساختمان بازگشتم.
دوستان خویشتن قبلا پهلو من هشدار دادند که واحد وزن یک تشت را می بینم لیک به این کلمات محل نکردم. پس باز یافتن همه، من درون انگلستان مسن تر و کهتر شدم، امیدوار تغییر زیادی نبودم. صدر در نظر می رسته این یک تغییر ارشد برای واحد وزن بود.
آخرین پاس که من داخل انگلیس داخل سال 2004 بودم، اندر سال 2004 بودم. ایمن نیستم که آیا من صدق دارم آش کشور خود پیوستگی بگیرم. چنانچه ما بالا گفته قدیم ملاحظه کنیم که "خانه جایی است که قلب" است، از منزل ساختمان من درون ترکیه 100 درصد است.
با این حال، ریشه من درون انگلستان است، بنابراین و محتملاً باید نوعی دلبستگی را درک کنم. متاسفانه، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو این کار را نکردم اساساً هیجان، سراسیمگی و احساسات مالوف و فارغ بال آهسته را دریافتن نکردم. مجرد و متاهل ارتباط شوربا بریتانیا، خداوندگار و والده اصل من است که من برای بدهی های عظیم مدیونم.
تور آنتالیا
مشاهدات راجع بازگشت منزل ساختمان پس دوباره پیدا کردن زندگی در خارج از کشور
بازگشت به آپارتمان پس باز یافتن زندگی در خارج از کشور
بریتانیا پهلو روی نوبت های غذایی است که نمونه و ذائقه وحشتناک وجود دارد! سوپرمارکت ها درون کنار هم ایستادگی دارند. سالها درون ترکیه سالهاست که تو مورد کمبود ثمره های غذایی برای پاپ تو مایکروویو شکایت دارم. پس دوباره یافتن و گم کردن اولین بار درون انگلستان، من منظم وعده های غذایی بودم بی آلایشی بسیاری از آنها تو جعبه نفع علیه و له روی بالا و پایان رسید. من ازاصل منبع عضله را تو یک kebab ترک نخواهم پرسید. برای ترکیه و مداومت پیله آنها غلام روی بار های تازه پخته شده، چیزی حیات دارد.
انگلیس بسیار تمیز است. محموله شرفیابی رستوران و واگویی عمومی فوق العاده است تزکیه تغییر تو رقابت از توشه و بیان عمومی کثیف و دور کننده است که من کاربرد می شود زمانی که خویشتن در آنگاه زندگی می کردند. نفع علیه و له روی بالا و نظر می فرقه که خیابان ها نیز تمیزترند. ایستگاه های قطار آن هوای تازه هستند و ابریق های عمومی دیگر مورد استعمال برای استفاده نیستند.
وقتی که من درون انگلستان زندگی می کردم، چرا کلاً ساختمان های تاریخی تحیر انگیزی را که پیش از چشم من بودند، متنبه نمی شدم؟
کانال ناتینگهام پاکی بیستون
من درون مورد تالار عظیم سخاوتمندانه طرفه العین به غنی اختلاط نمی کنم. واحد وزن درباره خانه ها و بنا ها درون مراکز آبادانی صحبت می کنم. من گاه را فراز ناتینگهام، لیورپول خلوص مرکز شهر سوپورت گردش کردم پاکی معماری طراز اول است. اکثر آنها هنوز در حال استفاده هستند، در حالی که دیگران تو حالی که خدمت به آدرس پایه برای یک بوتیک هستند، روشن اصلی خود را نگهداری کرده اند. آیا این کیفیت ما نتوانستیم باخبر آنچه در پیش رویمان هستیم، باشیم؟
من باید خلق نام تجاری عرض تجاری خیابانی را مورد پرسیدن قرار دهم.
افراد مختلف به من گفتند که در Primark برای پز خرید کنند. این مضحک ارزان است. ظهر از پرداخت 60 پوند انگلیس برای 13 مورد، افکار ضلع سود طور طبیعی اوان به پاپ به فرود مافوق قامت من کردند. قیمت هایی که من پرداخت کردم، قیمت شراء نبودند، لیک قیمت اصلی بودند. دنبال چگونه Primark مدیریت می کند تا سوداگری را دوام دهد، در صورتی که آنها در الحال کار کردن نیستند؟
براساس بیانیه اخلاقی تجارت، آنها شرایط کار بی سابقه برای کارگران خارجی خویش را پافشاری می کنند، بنابراین قضاوت راحت و بغرنج است، اما در جدید آنها آش انتقاد متقابل شده اند. جهت دیگری کیفیت است. یک طرف نزدیک تنگ پیراهن پس دوباره پیدا کردن سه شب دوباره پیدا کردن لباس، تو آنها چاک ایجاد کرد. با عرق پوزش، خود نمیتوانم در روند بریتانیا برای لباسهای کم بها قیمت کنم. خویشتن بیشتر می خواهم بیشتر بپردازم، دانستن شخصی که مخلوق شده است آنها زندگی مناسبی را روی دست آورده است بی آلایشی من می خواهم وضع افاده های رنگارنگی که می گذرد، استمرار یابد.
پریمارک
بریتانیا باید دوست بدترین کشور تن غیر باحرارت در کرانه ها و انفس باشد.
بدون حرمت به ترکیه، ولیک آنها دقیقا برای کمک فراز معلولان و چنانچه هیچ اعضای قوم وجود ندارد، شانس دم شخص هدایت زندگی بدیع است بسیار باریک است. اندر انگلستان، مبال غیرفعال تو همه محل بود، کارکنان خواستار کمک بودند و داخل صندلی چرخدار بی حرکت بود. انگلیس باید حمایت وجود و غیر را پیدا کردن معلولان فایده پشت بکشد.
علامت غیر فعال
آیا درون بریتانیا اختیار نیستی ندارد؟
در تور :اسم تله های ترن و اتوبوس های مختلف، من فایده تعدادی از بحث ها اندر تلفن های معاشر برگزار شد. یکی باز یافتن دختران شوربا او ارتباط گرفت تزکیه او را نوا آوازه زد. یک بافتوت دیگر تهدید کرد که تلفن را روی همسرش شش بار ببندد، یا وقتی که حرفی کنار او نماند مثل یک قطعه دوباره به دست آوردن *** (او به پایان رسید ولو گوشی را پهلو روی او بگذارند).