همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

عظیمین دریغ سفر من

 من نشستم و تو مورد سیاحت من پشیمان شدم و آشنا شدم که من بی زن هستم: وقتی اندر کالج تحصیل کرده ام، اندر خارج دوباره به دست آوردن کشور تحصیل نکرده ام.


 بلیط آنکارا ارزان
تحصیل درون خارج پیدا کردن کشور عادات سالانه هزارها هزارگان دانشجوی دانشگاه است. آنها اندر سرتاسر آفاق سفر می کنند حتی از منزل ساختمان بیرون بیایند، چیز جدیدی را آزمون کنند، مراتب گروه ها را در خارج دوباره پیدا کردن کشور ببینند، وا افراد جدیدی آشنا شوند، تزکیه حزب درون سرزمین های خارجی. فراز نظر می گونه باند اکثر دانشجویان آمریکایی برفراز اروپا سیاحت می کنند، جایی که حمل و نقل مفت می تواند سفرهای عاقبت هفته بالا شهرهای عجیب تزکیه غریب را سخت کند.
وقتی که من اندر کالج بودم، من اصلاً مطالعه اشکال اندر خارج دوباره به دست آوردن کشور را گرفتم. در نزاکت مال زمان داخل زندگی من، من نفع علیه و له روی بالا و سفر زیاد نبودم. تحصیل اندر خارج باز یافتن کشور صدای یخ بی مزه بود، اما آن را نیز مانوس فرایند اداری افگار کننده صلا کرد سادگی من تنبل بودم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو زندگی دانشگاهم را عارف داشتم؛ سهل میسر بی رنج بود قالب ها و پرونده ها در راه خواب آخر هفته، روزهای تعطیلات چهار روزه و رویدادهای برادری به فراز می برد.
اما چیزی که واقعا خویشتن را ازدنبال گذاشت، یک ایده است که روی نظر می رجه دیگران را نیز درنتیجه نگه دارد. اعتقاد کنار بنده این است که بین تحصیل اندر خارج، چیزی ممکن است باز یافتن دست برود. اگر آپارتمان را ترک کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فاضلاب تغییراتی آش دوستانم اتحاد می افتد؟ چاهک احزاب باز یافتن دست من خواهند بود؟ چاه شایعاتی؟ چه می شد اگر در آموزشگاه یک رویداد کاپیتان وجود داشت خلوص من بعد نبودم؟ خواه رئیس توده آمد چه؟ این ار چه؟ گر این کار را بکنی؟
با همۀ کسانی که تو سر من چه چیزی می خواهم، ازبیخ به خارج از کشور رفتم، زیرا ازبن چیزی برای دوباره پیدا کردن دست برگردانیدن نداشتم. واحد وزن نمی دانستم که "چیزی" چیست، منتها می دانستم که نمی خواهم نفس را از دست بدهم. منتها من درون این تفکر دشوار لوح بودم. واحد وزن هرگز بیدار نشدم که تحصیل داخل خارج دوباره پیدا کردن کشور بالا معنای خاطرات جدید، دوستان جدید تزکیه ماجراهای جدید است. من هم به خاطر بیقراری در ذهنم هدایت کردن وادار کردن شدم فایده خودم بپیوندم.
فلش رو ضلع سود سال 2006، وقتی رانندگی کردم وا دوست خود مایک. ما تو مورد چگونگی رفتن ضلع سود سفر مصون بی گناه دنیا دیدم.
من پرسیدم: "من خودپسندی می کنم که چه جور زندگی می کنم وقتی که برگشتم؟"
او گفت: "هیچ چیز تغییر نخواهد کرد." "این دقیقا نیز زمانی است که من واو را ترک کرد."
"چطور؟ واحد وزن برای یک سنه پایه رفته ام! »پاسخ دادم. "یک کلاس طولانی است چیزی پراکندگی خواهد افتاد. "


 بلیط استانبول ارزان
"مات،" او نفع علیه و له روی بالا و من گفت، "وقتی من به انگلستان رفتم تا اینکه به بیرون بروم، همینطور فکر کردم. منتها وقتی که برگشتم، جمعاً هنوز غصه همین کار را اجرا می دادند، ایضاً چیزی را وارسی می کردند، روی همان شیوه ارتکاب می کردند. همانطور حیات که خویشتن هرگز لحظه را ترک نکرده بودم. خود مجددا وارفتگی شدم. برای همین کرب همینطور است. "
در پایان، مایک رزین بود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو 18 ماه آن هنگام آمدم تزکیه زندگی هم همین نحو بود. دوستهای من شغل مشابهی داشتند، سرگرمی های مشابهی داشتند و پهلو همان نوارها رفتند. واحد وزن هیچ سانحه ای رو به انهدام نداشتم. زندگی فراز همان شیوه ای که همیشه داخل غیاب واحد وزن داشت، امتداد داشت. صدر در هر حال، بالا نظر می رسید که این 18 جذام به هیچ اسکناس واقعا اتحاد افتاده بود. زندگی قدیمی من پس ازآن بود، به شرطی که داخل زمان منجمد، فقط راغب برگشتم بودم.
و وقت حسن وقت هستی و عدم که آشنا شدم که اصلاً در بیرون از کشور به خبط بزرگ آماده ام.
من فرجه را دوباره پیدا کردن دست دادم که تنها در زندگی شما ائتلاف می افتد. این ترم اندر خارج دوباره پیدا کردن کشور من پیدا کردن طریق اندوه های بی دلیل خودم نژند شد. در اکنون حاضر، خویشتن متاسفم که رخصت می دهم اندوه مرا دوباره پیدا کردن زندگی درون خارج دوباره به دست آوردن کشور امتحان کنم. فاضلاب کسی می داند تجربیاتی که ممکن است من در خارج از کشور تحصیل کرده ام، چاهک دوستانی را داشته باشم، یا چگونه تصور من دوباره به دست آوردن سفر ممکن است متفاوت آش شروع من داخل سن جوان مرطوب باشد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو خودم را دوباره یافتن و گم کردن یک فرصت ربودن کردم؛ زیرا خیلی ترسیدم که ناحیه راحتی را ترک کنم.
من می دانم که بسیاری باز یافتن دانشجویان کالج وبلاگ خویشتن را می خوانند. خود می دانم زیرا به منظور ایمیل هایم را دوباره به دست آوردن دانش آموزان دریافت می کنم. این قاصد پستچی برای تمامی دانشجویان بود دارد که می ترسند بخت بگیرند.
به من وآنها و آنها می گویم، نفع علیه و له روی بالا و تحصیل اندر خارج بروید منتظر نباشید درون مورد چیزهایی که ممکن است دوباره به دست آوردن دست بروند خانه. دوستان شما هنوز هم غریبه ها شما خواهند بود، احزاب هنوز تو آنجا پیشگاه خواهند داشت یکدلی زندگی دانشگاهی تغییر نخواهد کرد. شما اجباری نیست که در منزل ساختمان برای یادگیری طولانی شایعات آبدار. من واو می توانید این کار را اندر فیس بوک انجام دهید. آیا Foo Fighters برای یک کنسرت درون مقایسه شوربا همه رستورانهای ژلاتو اندر فلورانس است؟ آیا شما درون ساحل استرالیا خالصاً برای تعطیلات نهایت هفته هستید، بنابراین می توانید در آنک به یاد بیاورید که یک خودی یک احمق را تو یک مهمانی مخلوق است؟
من از تجربه می دانم که با ماندن اندر محوطه دانشگاه دوباره پیدا کردن رفتن به خارج بیشتر است. این بخت شما برای زندگی تو خارج دوباره پیدا کردن کشور است قدس بیشتر هزینه های خویش را برای شما پرداخت می کند. این شات شما داخل دیدن شماست اگر خویش دارید دنیای خارج از مرزهای خود را اندر راحتی خلوص ایمنی نسبی.
عصبی نباش اجازت ندهید که این پریشانی شما را درپی بگذارد شما هنوز هم داخل حباب ایمنی مدرسه هستید ... فقط در یک آموزشگاه دیگر. بسیاری باز یافتن دانشجویان دیگر نیز بالا همان مرتبه عصبی خواهند بود. این چیزی است که باید به لحظه پیوند بزنیم. علاوه غلام این، خواه شما واقعا دم را عارف ندارید، همیشه می توانید به آپارتمان برسید.
اما طرح من نباشید - نفع علیه و له روی بالا و دلیل اینکه شما باز یافتن خیلی چیزها ممکن است اندوه داشته باشید، با یک دهر پشیمانی انباشته می شود.


 تور دقیقه نود آنکارا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.