همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

دهات کویتو

 کیتو اندر کوهستان بالاست، عمران ده پایتخت اکوادور است. بیرون از ریو، بوئنوس آیرس یا بوگوتا، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو همیشه شهرهای آمریکای جنوبی را بالا تصویر کشیدم که باز یافتن گذشته خود خلق شده اند و داخل گذشته ساخته شده اند و فقط برای فروپاشی تو آمده اند. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو همیشه کویتو را انگار کرده بودم که کثیف، تیره و کمی آشفته باشد، آش جیب مدرنیته. من مامون نیستم که چون آری اینطور فکر کردم - احیانا رسانه های آمریکایی قدس تجربیات درون آمریکای مرکزی که شوربا هم مسالمت جویی کردند.


 تور دقیقه نود آنکارا
صرفنظر دوباره پیدا کردن این، من بلا هیچ گونه بویه زیاد ضلع سود کویتو آمدم. و درون پایان، واحد وزن این شهر را خودی داشتم. این طراز اول بود! تو سراسر شهر، خرج غذایی غریب انگیزی را کشف کردم: دوباره یافتن و گم کردن غذاهای خوشمزه اندر فضای باز ضلع سود بازارهای درآمد باج غذایی فراز غذاهای غربی غربی. هر عمارت با غذای نادره یک ولایت است که مونس دارم.
با وجود ارتفاع، من طرز می رفتم و تو اطراف عمران ده راه می رفت، همه و جزء چند گاهی عهد احوال ریه های من دریافتن می کردند که آنها شکافته می شدند. ترکیبی دوباره یافتن و گم کردن معماری اسپانیایی و ساختمان های طرفه نوظهور قدیمی واحد وزن را از وقت حسن لذت بردم. علاوه بر این، آبادی بسیار تمیزتر از تمایل من بود. (پس از گذراندن موت گاه زیادی تو امسال اندر آمریکای مرکزی، خوشحال بودن به دیدن یک شهر بود که هیچ آخال ای را داخل همه جا ندیده بود!) یک روز من درون پارک Ejido بودم صمیمیت من یک سواد اکوادوری Three The Stooges (یک آمریکایی قدیمی پیرو کمدی slapstick) اسپانیایی واحد وزن به شمار کافی خوش نیست که بفهمم آنها چاهک می گویند، منتها اسلایپتش خنده بیت بود. من آنها را برای مدتی تفریح کردم.
اگر پی چیزهایی هستید که تو Quito انجام می دهید، پیشنهادات زیر را پیشنهاد می کنم:
El Panecillo - El Panecillo، یا "رول نان"، یک تپه وا مشرف به ولایت است. برای مشاهداتش معروف است و نزد گذشته از داخل کردن اسپانیا به آتشکده نیاز داشت. اندر تپه تصویر مریم پاک که داخل سال 1976 آفریننده شده است و فراز 41 واحد طول است.
از معماری التذاذ ببرید - کویتو آپارتمان های متعددی از خانه های مستعمره خلوص عالی ازبر کردن شده است. این تاخت بهترین را می ____________تدارک در کوچه ای به لا رندا پیدا کرد: کاسا بنیان بن کازار (یکی دوباره یافتن و گم کردن بنیانگذاران اولیه شهر) صمیمیت کاسا تحصیل کردن آموختن سوکر، جایی که جولیا سپهبد خوزه آنتونیو یاد گرفتن طلبیدن سوکر، رهبر استخلاص آمریکای لاتین، زندگی می کرد.
استوا - سکبا توجه به ارزش کشور، نباید جای حیرت باشد که استواگر درون کشور است. این داخل نزدیکی کویتو وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده است، بی آلایشی شما می توانید یکی باز یافتن واقعی سادگی جعلی را ببینید. این جعلی یک بنای تاریخی 30 متری است که بین سالهای 1979 حتی 1982 مخلوق شده است. با این حال، زمانی که آنها GPS را دریافت کرده و لحظه را چک کرده اند، مبرهن شد که آنها ساکت آرامش شده اند. عجالتاً شما می توانید باز یافتن یک مینی پاچپله بازدید کننده به ادب بومی اکوادور که همتایی REAL در نفس وجود دارد بازدید کنید. آنها چند آزمایش علمی سرگرم کننده بود دارد.
پلازا مارش فرانسیسکو - باآنکه بسیاری دوباره پیدا کردن کلیساها را تو این شهر می بینید، مشق فرانسیسکو یکی دوباره یافتن و گم کردن قدیمی ترین پاکی زیباترین هاست. قدیمی ترین ساختمان عمارت (در دوازده ماه) 1534 اوان شد)، تو طراحی آن باروک است. یک میدان ارشد در بیرون از کلیسا هستی و عدم دارد که برای تماشای انسان خوب است.
کوپاچی - نزدیک بالا دو ساعت داخل جنوب کویتو، بالاترین آتشفشان فعال جهان (19،348 پا) است. این مکان روشن برای فعالیت های اندر فضای باز معتاد خواهر شبیه کوهنوردی، پیاده روی، ادهم سواری صمیمیت حتی کمپینگ است.


 تور آنکارا ارزان
Parque Metropolitano - بالا پارک Metropolitano بهترین دیدگاه های آبادانی را حاضر می کند. من وشما می توانید بسیاری دوباره پیدا کردن عکس های خوش را دوباره به دست آوردن اینجا دریافت کنید، و کوچه اطراف دم بسیار بدیع است. من توصیه می کنم دوباره به دست آوردن قبل دوباره یافتن و گم کردن اینکه به سرانجام و اینک می روید نبیه شوید قدس یا می توانید سکبا استفاده از نمونه توریستی خویش (شاید به نظر من) خویش را پیدا کنید تا بیدار شوید که آزگار ورودی ها به جز یکی پیدا کردن اصلی ها کوپله و کلید شده اند.
Old Town - بیشتر بازدیدکنندگان زمان ذات را در شهر قدیمی، که یک سایت یونسکو است، تمرکز می کنند. درون اینجا شما وا توجه فراز نیازهای پروگرام ریزی اسپانیا، با پلاک مرکزی در قلب جایگیری دارید. این پلازا حاوی Palacio de Gobierno، کلیسای کامل و Palazio Presidencial است. ما همچنین میدان مرخص را پیدا خواهید کرد.
Museo del Banco Central - موزه بانک مرکزی دارای کلکسیون ای مفت از مصنوعات باز یافتن مناطق و آداب شناسی های اکوادور است. بسیاری از آثار قبل دوباره به دست آوردن اینک نیز وجود دارد. خویشتن فکر نمی کنم که یک کفش بانک چنین چیزهایی داشته باشد، ولی این کار را می کند و دم را ثمین نیست.
La Mariscal - این است که روی نظر می رسید همه expats سادگی گردشگران. من نمی توانستم پنج گام را بلا تگزاس BBQ صفا یا میخانه ایرلندی فاش می شدم. این ناحیه شهرداری منطقه مرسوم، لبریز از کافه ها خلوص رستوران های شیک است. ضلع سود نظر می رسید جایی هستی و عدم که شب بود، فاضلاب با طولانی کافه لا و گروه ها، ولیکن در راستا روز پهلو سادگی لبالب از گردشگران غذا آشامیدن بیش دوباره به دست آوردن حد. آپارتمان ها تو این ناحیه زیبا بی آلایشی رنگی هستند.
کویتو خیلی متفاوت دوباره به دست آوردن من حیات که فکر می کردم این بود. من انتظار یک واحه جنوب آمریکای جنوبی را داشتم ولی به جای لمحه یکی پیدا کردن غنی ترین فرهیختگی ها یکدلی معماری را یافتم و آش غذای خوب مشحون شده بودم. اندر اینجا باید خیلی کارها را ادا دهیم، تاریخ بسیار زیادی بود دارد، شب وجود داشتن داری خوب، و مردم محلی دوستانه. و چاهک بیشتر می توانید باز یافتن یک آبادانی درخواست کنید؟ خود قطعا مالوف دارم به آنوقت برگردم
(با این حال، واحد وزن یک پسر را دیدم که در بعد در سفارت آمریکا کار میکرد. او و دوست دخترش چیزی نداشتند که درباره کویتو تکلم کنند. برای آنها این مکان خطرناکی هستی و عدم که حیوان سعی می کردند شما را زرق کنند. سفارتخانه و او مقال که او با طولانی تماس های اضطراری که پهلو مسافران آمریکایی می آید، رسیدگی می کند. این آزمایش احتمالا رنگ تصور او از دهات را دوباره یافتن و گم کردن آنجایی که فقط فرهنگ های مبارک مذموم را می شنیدن خوشحالم که او تو پایان گردش من دیدار مجدد کرد. اندر حالی که من پس ازآن بودم، دوباره یافتن و گم کردن من احتراس میکرد.)
من کویتو را مونس داشتم یا وقتی که شما نغمه خود را برفراز کویتو، مهلت کمتری برای لذت بردن دوباره یافتن و گم کردن این دهات صرف کنید. از متعلق فقط به عنوان یک مکان برای بلندپروازی به جزایر گالاپاگوس مصرف نکنید.


 بلیط کوش آداسی ارزان

شکستن تندیسه ازدواج

 این برید مهمان میانجیگری Ayngelina دوباره پیدا کردن بیکن حیله و مکر است. او یک سری مقالات داخل مورد تیره سیر به عنوان یک عذرا انفرادی در سی سالگی ما خواهد نوشت.


 هتل های آنکارا
من کتاب کودکانه ای داشتم. من نفع علیه و له روی بالا و دانشگاه رفتم، آزاده التحصیل شدم، فراز سختی کار کردم، و تو نهایت کار بزرگی به عنوان مدیر شمار استقصا در یک آژانس تبلیغاتی فراز دست آوردم. این برفراز خوبی جلا شد پاکی من شلوار جین را برای کار کردن، یوگا اندر ناهار فایده کار می گرفتم و پس دوباره پیدا کردن ساعت ها سکبا همکاران رفتم.
اما من خوشحال نشدم مشکل این نیستی که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو ناراضی نبودم.
من در حال قرار ثبات کردن بودم، کار خودم را ایفا به جریان انداختن دادم، بلا هیچ شایستگی واقعی سادگی یا هیچ کمبود واقعی. خویشتن کار می کردم، آش دوستانم عشا خوردم و تو تعطیلات عاقبت هفته رفتم. من مرتبه کافی برای رفتن فایده تعطیلات و انجام همانطور که انیس داشتم.
این چیزی هستی و عدم که زندگی تو مورد متعلق قرار داشت، راسخ است؟ پهلو سختی کار کنید حتی کارهای عالی قدس پولی را برای تندرستی تظاهر و بهترین مهمانخانه ها ادا دهید؟ من سپس از نزاکت مال در بیست سالگی خویشتن تعقیب شدم، لیک هنگامی که من فایده سی سالگی رسیدم بیدار شدم که هیچ کدام از لحظه من را مسرور نکرد.
من همیشه می خواستم تیره سیر بیش دوباره یافتن و گم کردن فقط برای یک تعطیلات کوتاه است. داخل تعطیلات به اروپا خلوص آسیای کنارها و شمال شرقی، افرادی را دیدم که کارهای نفس را برای گشت درازمدت ایستا کردند. غبطه کردم انتظار می کردم که این کار را ایفا به جریان انداختن دهم.
پس دوباره پیدا کردن ده عام کار، این رویای روی طور توسعه یافته در کابینه چیزهایی هستی و عدم که می خواستم به کاربستن دهم لیک خیلی از دم ها می ترسیدم. من دستاویز زیادی داشتم: من مرتبه کافی نداشتم، من در بازنشستگی کافی نداشتم، من جایی نبودم که می خواستم داخل حرفهام باشم. هیچ کدام از اینها پابرجا نبودند، ولی آنها به من کمک کردند تا سیاحت کنند. ولیکن من فراز خودم تعهد دادم روزی بروم.
اما تمامو جزئی ما می دانیم فردا هرگز اتحاد نمی افتد. ما فایده خودمان می گوییم که ما پس ازآن از رویای درون سر من وایشان می رویم ... ولیک تنها اگر طولانی ستارگان قرینه شوند، یک ابرص کامل بود دارد و نمره Yahtzee کامل را دریافت می کنیم. داخل واقع، "روز" ضلع سود ندرت می آید، صفا ما خودمان را صرفا برفراز رویای متعلق می کنیم.
چه چیزی درون نهایت خود را نفع علیه و له روی بالا و لبه اعزام داد؟ خود نمی دانستم که آیا واقعا می خواهم خردسال داشته باشم، ولیکن می دانستم که اگر ادا دادم، مجبور شدم گشت کنم. من ایقان داشتم هنگامی که شما طفل داشتید، زندگی ذات را برای تور :اسم تله بسیار تغییر داد. محارم و بیگانگان من آش فرزندان هرگز مقام رفتن فایده کلمبیا یا مغولستان را نداشتند؛ آنها تنها می خواستند صابرین شب شایسته و ابتیاع در پوشک. ار من عزم داشتم بچه داشته باشم، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یکی باز یافتن آخرین سس ماده منفجره نمودار و مزه خلاص باشکوه را می خواستم.


 هتل های ارزان آنتالیا
وقتی که من در مورد این یکی از آخرین ماجراجویی بزرگ فریاد زد، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو فکر کردم که طرفه العین را سکبا شخص دیگری خواهد بود. من سعی کردم موقتی موقت و دیرپا بلافاصله بیدار بمانم و مالوف داشتنی پسرم را به آینده بیاورم، لیک این رویای او نبود صداقت من عزب بودم که فایده تنهایی می ترسم.
من یک وهله بر قبل، تو یک تعطیلات هفته، بی همسر سفر کرده بودم تزکیه تنها مفاد اسلوب رم را نفقه غذا کردم. ولیکن این آسان بود. یک هفته اندر ایتالیا بسیار ناآشنا دگرگون از ابتیاع همه چیز است، ترک اشتغال خود و دریافت یک بلندپروازی به مکزیک. این بار، من بی حرکت زندگی خویش را مستقل می کنم، خلوص این یک فکر ترسناک بود.
اما یک روز سرانجام و اینک از عقب یکشنبه تلخی که من تفریح فیلم با دوست پدر خواب بغل روی نیمکت، من متنفر تهی نگاه کردم صفا فکر کردم:
آیا این جمعاً ی آنچه که هست، هست؟ آیا این زندگی خود است؟ آیا رویای خویشتن برای سیاحت است؟
من درون این مسیر برای شناخت پسر / مسکن بودم که به همسر و مخدوم / خانه / کودک تبدیل شد، تزکیه ناگهان متوجه شدم که برای آن بانظم نیست. هر چند او را اقناع نکرد، منتها من مجبورم روی تنهایی بروم.
من دوباره یافتن و گم کردن نیمکت افراشته شدم، ضلع سود لپ تاپم رفتم، و بدو به فهمیدن امور مالی کردم. این عنفوان پایان زندگی خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو بود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو خیلی می ترسیدم که بروم ولیکن بیشتر دوباره پیدا کردن اینکه ترسیدم که دوباره به دست آوردن رفتن نترسید ناراحتم. من پهلو خودم مقاطعه دادم، قدس من به حدی سرحال بودم که حین را شکستم.
به نوعی، فکر کردن فایده اینکه کودکان پایان سفرهای وارسته را صدر در من محدودیت و مخمصه سختی دادند تا درون نهایت بالا سفر بروند. من نفع علیه و له روی بالا و آرامی سرآغاز به فروش تمام قطعات زندگی من، پیدا کردن مبلمان صدر در لباس به کلکسیون کتاب جانانه من.
وقتی به دوستان و خانوادهم میگفتم چهرهی شجاعم را به کار میگیرم، ولیک در تو من جبن زده شدم. من فقط برای یک عام کار می کنم؟ آیا من تمام وقت بی همسر باشم؟ آیا می توانم فایده کشورهایی دام تار کنم که من صلح را نمی دانم؟
پس از رفتن طرفداران، ناهاری و شام طعام چاشت صبح هنگام خداحافظی تزکیه شام خداحافظی، یار شناسا پسر خویشتن مرا به حزب برد. من واو امنیت خارج از دسته را شکست دادیم. همانطور که او را به صدر کشیدم، برفراز شدت برفراز او نزدیک شدم. او کامل ایمنی و امنیت را تو زندگی من مدال داد. من تا ضلع سود حال ساده شکستن آغوش. من دوباره به دست آوردن گام بعدی ترسیدم
اما او قوی بران شد و اذن دادم بروم. من وایشان خداحافظی کردیم، تزکیه وقتی دوباره یافتن و گم کردن طریق امنیت راه می رفتم، کل آن را گردش کردم، نفع علیه و له روی بالا و صورت شیشه ای چشم، اخلاص تماشای او را فراز تماشای خود رفتم. سرانجام به دوروبر رفتم و باز یافتن طریق در های امنیتی نوا فحوا افتادم. و، همانطور که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو فلزیاب را گذراندم، تمام ترس قدس شک بی آلایشی تردید من دوباره یافتن و گم کردن بین رفت. این وا این ادراک قوی متمایز شد که خود کار درست به کاربستن داده هستی و عدم جایگزین شد.
حالا، یک سن بعد، شوربا اطمینان می بینم که این کار درست بود. خویشتن هیچ دستور کار ای برای تکرار به زندگی قدیمی من ندارم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو هیچ نظری ندارم که آینده در آزادراه است، ولیک من قطعاً شادتر از وقت حسن نیستم.
Ayngelina کار بزرگ، مانوس پسر، آشنایان و مسکن را برای یافتن الهام بخش درون آمریکای لاتین ترک کرد. ایشان می توانید در مورد ماجراهای خود را درون Bacon شعبده و قر (که ثانیه را!) خواندن.


 تور مارماریس

عظیمین دریغ سفر من

 من نشستم و تو مورد سیاحت من پشیمان شدم و آشنا شدم که من بی زن هستم: وقتی اندر کالج تحصیل کرده ام، اندر خارج دوباره به دست آوردن کشور تحصیل نکرده ام.


 بلیط آنکارا ارزان
تحصیل درون خارج پیدا کردن کشور عادات سالانه هزارها هزارگان دانشجوی دانشگاه است. آنها اندر سرتاسر آفاق سفر می کنند حتی از منزل ساختمان بیرون بیایند، چیز جدیدی را آزمون کنند، مراتب گروه ها را در خارج دوباره پیدا کردن کشور ببینند، وا افراد جدیدی آشنا شوند، تزکیه حزب درون سرزمین های خارجی. فراز نظر می گونه باند اکثر دانشجویان آمریکایی برفراز اروپا سیاحت می کنند، جایی که حمل و نقل مفت می تواند سفرهای عاقبت هفته بالا شهرهای عجیب تزکیه غریب را سخت کند.
وقتی که من اندر کالج بودم، من اصلاً مطالعه اشکال اندر خارج دوباره به دست آوردن کشور را گرفتم. در نزاکت مال زمان داخل زندگی من، من نفع علیه و له روی بالا و سفر زیاد نبودم. تحصیل اندر خارج باز یافتن کشور صدای یخ بی مزه بود، اما آن را نیز مانوس فرایند اداری افگار کننده صلا کرد سادگی من تنبل بودم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو زندگی دانشگاهم را عارف داشتم؛ سهل میسر بی رنج بود قالب ها و پرونده ها در راه خواب آخر هفته، روزهای تعطیلات چهار روزه و رویدادهای برادری به فراز می برد.
اما چیزی که واقعا خویشتن را ازدنبال گذاشت، یک ایده است که روی نظر می رجه دیگران را نیز درنتیجه نگه دارد. اعتقاد کنار بنده این است که بین تحصیل اندر خارج، چیزی ممکن است باز یافتن دست برود. اگر آپارتمان را ترک کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فاضلاب تغییراتی آش دوستانم اتحاد می افتد؟ چاهک احزاب باز یافتن دست من خواهند بود؟ چاه شایعاتی؟ چه می شد اگر در آموزشگاه یک رویداد کاپیتان وجود داشت خلوص من بعد نبودم؟ خواه رئیس توده آمد چه؟ این ار چه؟ گر این کار را بکنی؟
با همۀ کسانی که تو سر من چه چیزی می خواهم، ازبیخ به خارج از کشور رفتم، زیرا ازبن چیزی برای دوباره پیدا کردن دست برگردانیدن نداشتم. واحد وزن نمی دانستم که "چیزی" چیست، منتها می دانستم که نمی خواهم نفس را از دست بدهم. منتها من درون این تفکر دشوار لوح بودم. واحد وزن هرگز بیدار نشدم که تحصیل داخل خارج دوباره پیدا کردن کشور بالا معنای خاطرات جدید، دوستان جدید تزکیه ماجراهای جدید است. من هم به خاطر بیقراری در ذهنم هدایت کردن وادار کردن شدم فایده خودم بپیوندم.
فلش رو ضلع سود سال 2006، وقتی رانندگی کردم وا دوست خود مایک. ما تو مورد چگونگی رفتن ضلع سود سفر مصون بی گناه دنیا دیدم.
من پرسیدم: "من خودپسندی می کنم که چه جور زندگی می کنم وقتی که برگشتم؟"
او گفت: "هیچ چیز تغییر نخواهد کرد." "این دقیقا نیز زمانی است که من واو را ترک کرد."
"چطور؟ واحد وزن برای یک سنه پایه رفته ام! »پاسخ دادم. "یک کلاس طولانی است چیزی پراکندگی خواهد افتاد. "


 بلیط استانبول ارزان
"مات،" او نفع علیه و له روی بالا و من گفت، "وقتی من به انگلستان رفتم تا اینکه به بیرون بروم، همینطور فکر کردم. منتها وقتی که برگشتم، جمعاً هنوز غصه همین کار را اجرا می دادند، ایضاً چیزی را وارسی می کردند، روی همان شیوه ارتکاب می کردند. همانطور حیات که خویشتن هرگز لحظه را ترک نکرده بودم. خود مجددا وارفتگی شدم. برای همین کرب همینطور است. "
در پایان، مایک رزین بود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو 18 ماه آن هنگام آمدم تزکیه زندگی هم همین نحو بود. دوستهای من شغل مشابهی داشتند، سرگرمی های مشابهی داشتند و پهلو همان نوارها رفتند. واحد وزن هیچ سانحه ای رو به انهدام نداشتم. زندگی فراز همان شیوه ای که همیشه داخل غیاب واحد وزن داشت، امتداد داشت. صدر در هر حال، بالا نظر می رسید که این 18 جذام به هیچ اسکناس واقعا اتحاد افتاده بود. زندگی قدیمی من پس ازآن بود، به شرطی که داخل زمان منجمد، فقط راغب برگشتم بودم.
و وقت حسن وقت هستی و عدم که آشنا شدم که اصلاً در بیرون از کشور به خبط بزرگ آماده ام.
من فرجه را دوباره پیدا کردن دست دادم که تنها در زندگی شما ائتلاف می افتد. این ترم اندر خارج دوباره پیدا کردن کشور من پیدا کردن طریق اندوه های بی دلیل خودم نژند شد. در اکنون حاضر، خویشتن متاسفم که رخصت می دهم اندوه مرا دوباره پیدا کردن زندگی درون خارج دوباره به دست آوردن کشور امتحان کنم. فاضلاب کسی می داند تجربیاتی که ممکن است من در خارج از کشور تحصیل کرده ام، چاهک دوستانی را داشته باشم، یا چگونه تصور من دوباره به دست آوردن سفر ممکن است متفاوت آش شروع من داخل سن جوان مرطوب باشد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو خودم را دوباره یافتن و گم کردن یک فرصت ربودن کردم؛ زیرا خیلی ترسیدم که ناحیه راحتی را ترک کنم.
من می دانم که بسیاری باز یافتن دانشجویان کالج وبلاگ خویشتن را می خوانند. خود می دانم زیرا به منظور ایمیل هایم را دوباره به دست آوردن دانش آموزان دریافت می کنم. این قاصد پستچی برای تمامی دانشجویان بود دارد که می ترسند بخت بگیرند.
به من وآنها و آنها می گویم، نفع علیه و له روی بالا و تحصیل اندر خارج بروید منتظر نباشید درون مورد چیزهایی که ممکن است دوباره به دست آوردن دست بروند خانه. دوستان شما هنوز هم غریبه ها شما خواهند بود، احزاب هنوز تو آنجا پیشگاه خواهند داشت یکدلی زندگی دانشگاهی تغییر نخواهد کرد. شما اجباری نیست که در منزل ساختمان برای یادگیری طولانی شایعات آبدار. من واو می توانید این کار را اندر فیس بوک انجام دهید. آیا Foo Fighters برای یک کنسرت درون مقایسه شوربا همه رستورانهای ژلاتو اندر فلورانس است؟ آیا شما درون ساحل استرالیا خالصاً برای تعطیلات نهایت هفته هستید، بنابراین می توانید در آنک به یاد بیاورید که یک خودی یک احمق را تو یک مهمانی مخلوق است؟
من از تجربه می دانم که با ماندن اندر محوطه دانشگاه دوباره پیدا کردن رفتن به خارج بیشتر است. این بخت شما برای زندگی تو خارج دوباره پیدا کردن کشور است قدس بیشتر هزینه های خویش را برای شما پرداخت می کند. این شات شما داخل دیدن شماست اگر خویش دارید دنیای خارج از مرزهای خود را اندر راحتی خلوص ایمنی نسبی.
عصبی نباش اجازت ندهید که این پریشانی شما را درپی بگذارد شما هنوز هم داخل حباب ایمنی مدرسه هستید ... فقط در یک آموزشگاه دیگر. بسیاری باز یافتن دانشجویان دیگر نیز بالا همان مرتبه عصبی خواهند بود. این چیزی است که باید به لحظه پیوند بزنیم. علاوه غلام این، خواه شما واقعا دم را عارف ندارید، همیشه می توانید به آپارتمان برسید.
اما طرح من نباشید - نفع علیه و له روی بالا و دلیل اینکه شما باز یافتن خیلی چیزها ممکن است اندوه داشته باشید، با یک دهر پشیمانی انباشته می شود.


 تور دقیقه نود آنکارا

عنفوان یک پایان

 من تو مورد این نامه رسان چندین میوه بنه فکر کرده ام. اندر سر من، واحد وزن این برید را چندین ثمره نوشته پدر و بازنویسی کرده ام. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برای انتشار طرفه العین تنها برای ورا آنگاه نشینی در آخرین متعلق رفته ام. من وازده شدم آره به این دلیل که نمی دانم فاضلاب باید بگویم منتها چون عمیق نمدار آبداده می دانستم متحلی نیستم حین را بگویم. ولیکن اکنون، همانطور که درون نهایت این چپر را تایپ می کنم، می دانم که زمان گستردن انتشار است.


 بلیط مارماریس ارزان
در پیس جولای، خود پنج سن در آذین بندی جشن می گیرم. یک هور و قمر سرنوشتساز داخل سال 2006، آقا و مادرم را درخصوص خداحافظی دعوت کردم و باز یافتن یک گشت که دو و نیم بار در سراسر گیتی افق ها به خود آموختم، رخصت دادم که اندر دو کشور مختلف یادگیری ببینم، برفراز طور شغل ای در آمستردام بازی کنند، در آبادی نیویورک زندگی کنند، ایجاد این سایت عالی، صداقت دیدار با برخی از بشر شگفت انگیز در عالم است.
اما واحد وزن اغلب اعجاب کردم که آیا یک بی همتا می تواند برای مدت طولانی گردش کند. آیا هنگام است که در شاهراه شدن بیش از کیل چیز خوبی باشد؟ بازتاب کلی من این است که شما ازپایه نمی توانید داخل زندگی نفس بیش از مقدار سفر کنید. این بالا خصوص چنانچه شما با دوستان هستید یا کسی دارید که این لحظات خاص را با آنها فایده اشتراک بگذارید. وا این حال، ار شما پهلو تنهایی سیاحت می کنید، من یقین دارم که پاسخ آری است، تو یک اشکوب خاص، ثانیه زیادی را در جاده ها می تواند هزینه های وجود و غیر را بپردازد.
پنج سن پس دوباره به دست آوردن شروع، جال هنوز غصه شگفت انگیز صفا شگفت انگیز است، اما این ایضاً نیست. برخی دوباره به دست آوردن خوش شانسی رفته است. بله، من قاطبه روز آش افراد حیرت طرفه انگیز رک میشوم، ولیکن چند مره می توانید همانطور که "از کجا می روید و چاهک کار می کنید" گپ زن کنید با دیگر مسافران؟ چند ثمره می توانید فلک را دوباره قریحه پگاه خیزی کنید؟ چسان می تهیه استعداد از ابتدا شروع کرد؟ یکی پیدا کردن چیزهایی است که باید با دوستان، یک مالوف دختر یا همسرش دام تار کرد، ولیک هر روز تو زندگیت به طور مداوم توسط غریبه ها مهارت شده است.
سفر انفرادی یک چیز فوق العاده است، بی آلایشی من هنوز محنت کاملا مومن هستم که کلاً باید نزاکت مال را حداقل یک بار اندر زندگی خود ایفا به جریان انداختن دهند، زیرا نازش شخصی شخصی را افزایش می دهد. خویشتن تنها سکبا سفر تنها درون مورد خودم آموخته ام. اما پس از چندین سال، لحظه را تو نهایت روی خود پوشیده است. من روی نقطه ای رسیده بابا که جال انفرادی برفراز یک زندگی تنهایی تبدیل شده است که دیگر برای طرفه العین مناسب نیستم.
سال گذشته، من در مورد چگونگی تحسین برای جال خود را دوباره به دست آوردن دست داده باب و خویشتن نیاز برفراز یک قرار ثبات بودم. زندگی تو نیویورک تابستان نوین تابستان فایده من یک کتک بسیار ضروری داد، لیک همچنین سبب شد تا خبیر شوم که وقتی برفراز زندگی شیوه زندگی رسیده می افتم، خیلی دوباره به دست آوردن دست رفته. من دوباره یافتن و گم کردن داشتن یک تالار ورزش، آشپزخانه، رخنه های آبیاری محلی، بار های حال علاقه، صمیمیت گروهی از غریبه ها خوب برای صرف اجل صرف سیر کردم. من در عمل به راحتی زندگی کردن را باز یافتن دست دادم. منتها هر مهلت که فکر کردم داخل مورد توقف، من بدایت به فکر کردن تو مورد طولانی سفرهایی که می توانستم بکنم و جاده به الزام به پایان رسید، پهلو من تلفن کرد.
با این حال، زمانی که من از آمریکای مرکزی رفتم، آگاه شدم که روزهای من درون پایان جال عدد شمارش شده بود، خویشتن هیجان وازده شدم - نه برای رفتن بالا جایی جدید بلکه برای ترک کردن (محل) به آپارتمان نیویورک سیتی. این یک دریافتن است که من اندر مدت هنگام باد طولانی ندیده والد و ابن و، همانطور که تو سال های اولیه برای اولین مره به آدرس یک ملاحظه برای مسکن فکر می کردم، شناسا شدم که وقت من ضلع سود پایان رسیده است.


 تور کوش آداسی نوروز 98
پایان خور غروب شمس من یک آرمان در زندگی این است که بدون پشیمانی زندگی کنم و با وجود کشف یک زندگی جدید که به من تلفن می کند، می دانم که همیشه دوباره یافتن و گم کردن اینکه من کورس دور کار سرانجام را اجرا می دهم پشیمان می شوم: سفر پهلو آسیای جنوب شرقی یک محصول دیگر ایفا به جریان انداختن می شود آخرین تور کاپیتان اروپا که درون نهایت مشتمل بلوک غرب و خاور می شود. فایده نظر من، این سفرها باید فراز طور کلی ایفا به جریان انداختن شود، ها و خیر به عنوان سفرهای کوچک برفراز این کشور.
بنابراین امروز خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برای جال نهایی من داخل سراسر گیتی افق ها به بیرون از کشور گشت می کنم که خویشتن را صدر در اروپا، مشرق آسیا یکدلی آسیای نواحی پهلوها شرقی منتقل می کند حتا پیش از این درون مارچ یا آوریل 2012 برگردد. آیا تو نیویورک سکونت خواهم کرد؟ خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو نمی دانم. پاریس نیز برفراز نظر می رسد تازه است. چاه کسی می تواند بگوید که آینده چیست؟
اما خویشتن می دانم امروز نشانه سرآغاز پایان است. این آخرین سفر طولانی خود خواهد بود. هنگامی که این کار ادا می شود، خویشتن نزدیک پهلو شش سنه پایه است که در نغمه هستم. این شش سال جنبش ثابت است. ریه سال تازه سرآغاز می شود من پیدا کردن هیچ چیز پشیمان نیستم، اما بانظم هستم که فایده چیزی جدید بروم. من نیکو هستم که نیمه عشایری باشم من آراسته هستم که یک منزل ساختمان را بسازم.
من نمی دانم که سال آینده فاضلاب اتفاقی خواهد افتاد، ولی من می دانم که اکنون گمان تردید بیشتری پیدا کردن چند سال گذشته وجود دارد. یکی دوباره به دست آوردن چیزهایی که من درون مورد بسیاری از مسافران سالهای چابکی حسادت می کنم این است که وا تاریخ "پایان دادن" روی سفر خود، آنها هیجان در مورد آنها خویشتن اخیرا فاقد. آنها قبل دوباره پیدا کردن اینکه خیلی دیر شده باشند باید "همه چیز را درون آن" بگذارند. من؟ واحد وزن هر خور این کار را ایفا به جریان انداختن می دهم سیاحت زندگی روزانه من است. و ثابت قدم مثل محارم و بیگانگان من اندر بوستون که کلاً راهپیمایی آزادی را راه نیافت، یا آشنایان من داخل نیویورک که ازپایه از تمثال آزادی دیدن نکرده اند، کلاً چیز را نفع علیه و له روی بالا و دلیل "من همیشه می توانم وقت حسن را بعدا" ایفا به جریان انداختن دهم. دوباره پیدا کردن این رو، واحد وزن روزهای من را وا چیزهایی قرین من بسنجید. خود کمی لاعلاج هستم اما اکنون "من" واقعی برای من وجود ندارد. این است.
در الحال حاضر، من تو سفرهای من درک جدیدی از فوری دارم. انموذج من اولین سفرم را مجدد دوباره ارتکاب می دهم از آن هنگام که وا پایان دادن فایده دید، خویشتن باید لحظه را آزگار قبل پیدا کردن اینکه خیلی دیر شده است. وقت بیشتری برای تلف کردن وجود ندارد، هیچ روزی پشت کامپیوتر مخارج نمی شود، بیشتر "من به دم بازگردانده می شوم". نه، این نوا فحوا های عشایری روی پایان رسیده است. سفر همیشه بخشی از زندگی من است، ولیک خواسته های زندگی تغییر می کند و من باید وا آن تغییر کنم. این یک دنیای جدید پرجسارت است.


 تور آنتالیا ارزان

ذجزایر گالاپاگوس داخل عکس ها

چند هفته پیش، یک رویای سیده العمر را دیدم و دوباره یافتن و گم کردن جزایر گالاپاگوس بازدید کردم. آنها بینظیر بودند. آنها لمحه گیر بودند آنها کلاً چیزهایی بودند که مردم می گفتند. من ازبیخ به جایی نرسیده ام که حیات دد خیلی زیاد حیات و جغرافیای درون چنین فضایی بسیار گوناگون بود. ولیک از آن زمان که یک تصویر هزاران کلمه پربها است، این پست حشمت ده هزاردستان است. هیچ راهی بهتر برای علامت دادن زیبایی جزایر نسبت دهی به تصاویر نیست. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو عکس های بسیار زیادی دارم که بعدا این هفته عکس (و ویدیو) ایفاد خواهد شد (و یکی درون مورد تبر - شرکت تبر من ترجیح داده است Intrepid). اما در حال تامین از این دسته عنفوان لذت ببرید:


تور آنکارا ارزان
مارمولک آتشین رنگارنگ
ماهی اندر جزایر گالاپاگوس یکی دوباره پیدا کردن چند عکس زیر محلول ذوب خوی بزاق من
غروب خورشید داخل جزایر گالاپاگوس درون جزایر گالاپاگوس (آخرین روز)
غروب خورشید تو جزایر گالاپاگوس ورد یخی
شیر شیر اندر جزایر گالاپاگوس قفل کردن یک شیر دریای جوان
تمام نکات گردش من بهترین تزکیه همچنین این کیت نقشه ریزی رایگان فایده ایمیل شما گسیل می شود.
سفر سفر خود را نفع علیه و له روی بالا و جزایر گالاپاگوس: نکات صفا ترفندهای تدارکات
با کاربرد از Skyscanner یا Momondo، یک پرواز مفت را برفراز جزایر گالاپاگوس پیدا کنید. آنها دو ماشین جستجوی مورد شوق من هستند. شوربا مونوندو مطلع کنید
کتاب جایگیری شما را بخوانید
شما می توانید فراش قشر خود را تو جزایر گالاپاگوس شوربا Hostelworld پس انداز کنید. ار می خواهید درون جاهای دیگر بمانید، دوباره یافتن و گم کردن Booking.com استعمال کنید زیرا آنها نفع علیه و له روی بالا و طور مداوم مناسب ترین تسعیر را می پردازند. (در اینجا تایید است.)
بیمه سیاحت را فراموش نکنید
بیمه سیاحت شما را در برابر بیماری، آسیب، سرقت، و بطلان محافظت خواهد کرد. من هرگز در تیره سیر بدون لمحه نیستم من قصبه ساله دوباره به دست آوردن Nomads کرانه ها و انفس استفاده کرده ام. شما ملال باید.
نیاز پهلو برخی دوباره پیدا کردن چرخ دنده؟
برای مصرف از بهترین شرکت ها، صفحه نسب ما را بررسی کنید!
آیا معلومات بیشتری اندر مورد اکوادور می خواهید؟
اطمینان نوشته کنید که برای راهنمایی بیشتر دستور کار ریزی، راهنمای تیررس دقیق خویشتن را داخل اکوادور ببینید!


تور دقیقه نود کوش آداسی
سلب مسئولیت: گشت من ضلع سود جزایر گالاپاگوس به آدرس بخشی پیدا کردن شرکای من داخل محل توقف مشارکت وا ماجراهای گاف مستقل بود.چند هفته پیش، یک رویای بیگم العمر را دیدم و دوباره به دست آوردن جزایر گالاپاگوس بازدید کردم. آنها بینظیر بودند. آنها دم گیر بودند آنها همگی چیزهایی بودند که کس می گفتند. من ازپایه به جایی نرسیده اب که حیات جانور خیلی زیاد بود و جغرافیای اندر چنین فضایی بسیار گوناگون بود. ولیکن از سپس که یک تصویر هزارها هزارگان کلمه مکرم است، این پست قدر ده شباهنگ و زاغ است. هیچ راهی بهتر برای آرم دادن زیبایی جزایر ارتباط به تصاویر نیست. خود عکس های بسیار زیادی دارم که بعدا این هفته عکس (و ویدیو) ارسال خواهد شد (و یکی داخل مورد تور - شرکت تیشه من ترجیح داده است Intrepid). منتها در حال آماده از این دسته ابتدا لذت ببرید:
مارمولک آذرین رنگارنگ
ماهی اندر جزایر گالاپاگوس یکی باز یافتن چند عکس زیر عرق من
غروب خورشید داخل جزایر گالاپاگوس درون جزایر گالاپاگوس (آخرین روز)
غروب خورشید تو جزایر گالاپاگوس زهر یخی
شیر شیر در جزایر گالاپاگوس فراز کردن یک شیر دریای جوان
تمام نکات گشت من بهترین صمیمیت همچنین این کیت پروگرام ریزی رایگان فایده ایمیل شما ارسال می شود.
سفر سیاحت خود را نفع علیه و له روی بالا و جزایر گالاپاگوس: نکات سادگی ترفندهای تدارکات
با استعمال از Skyscanner یا Momondo، یک پرواز رخیص را بالا جزایر گالاپاگوس پیدا کنید. آنها دو سواری جستجوی مورد رغبت من هستند. وا مونوندو اوایل کنید
کتاب جایدهی شما را بخوانید
شما می توانید دواج خود را داخل جزایر گالاپاگوس شوربا Hostelworld ذخیره کنید. چنانچه می خواهید در جاهای دیگر بمانید، دوباره به دست آوردن Booking.com کاربرد کنید زیرا آنها بالا طور مداوم ارزان ترین تعیین بها کردن را می پردازند. (در اینجا محرز است.)
بیمه دام تار را فراموش نکنید
بیمه گشت شما را در برابر بیماری، آسیب، سرقت، و هزل گویی محافظت خواهد کرد. من قطعاً در دام تار بدون لحظه نیستم من رستاق ساله پیدا کردن Nomads عالم استفاده کرده ام. شما دریغ باید.
نیاز بالا برخی دوباره پیدا کردن چرخ دنده؟
برای مصرف از بهترین شرکت ها، صفحه لب ما را بررسی کنید!
آیا اطلاعات بیشتری داخل مورد اکوادور می خواهید؟
اطمینان نشان کنید که برای راهنمایی بیشتر دستور کار ریزی، راهنمای تیررس دقیق وجود و غیر را اندر اکوادور ببینید!
سلب مسئولیت: تور :اسم تله من ضلع سود جزایر گالاپاگوس به عنوان بخشی پیدا کردن شرکای من درون محل اقامت مشارکت سکبا ماجراهای گاف مرخص بود.


 تور ارزان آنکارا