همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

کاراگول: دریاچه سیاه بورچکا

درایو ضلع سود کاراگول متعسر و یا دلپذیر نبود. ترجمه ضلع سود دریاچه سیاه، کاراگول تو کوه های بورچکا رفعت قرار دارد. این پهلو روی الگو های چاپی مرئی نمی شود و در نظر غمگین می شود که برای اهمیت هرچه بیشتر باشد. باآنکه می توانید وا سواری خیانت آمیز کوه بین شوید، توصیه می شود که از نفس بازدید کنید.
بسیاری از شاهراه ها در این ناحیه ساخته شده اند و هیچ مانعی برای ایمنی حیات ندارد. آنها کشیده شده اند و برآمدگی به شدت خراج کوه تبدیل می شود غیر ممکن است برای حرکت. داخل بعضی موارد، رانندگان شاخک ها را بیدار می کنند، زیرا محرز نیست که آیا اتومبیل از علت مخالف می آید یا نه.


تور استانبول
اگر شوفر شما فشردگی و تخلخل میزان مجاز زیربنا یا کنترل ماشین را دوباره یافتن و گم کردن دست بدهد، ریزش اندر کنار کوه هر راه غواصی را که من وایشان قبلا در متعلق قرار داده اید، داخل مقایسه با آن کم چرده می کند.
یک سخن پیدا کردن میان نفر ابوالبشر و جانور محلی بود دارد ...
"اگر رویداد در این اتوبان ها داشته باشید، این آخرین چیزی است که تا روی حال ایفا به جریان انداختن داده اید".
من در صندلی ته ماشین نشستم و دیده هایم را درون هر اشکوب ی احتمالی رویداد ی احتمالی ودیعه درستکاری بودم.
برای سبکبار شدن از آشوب ترس هایم، اگر ذره ای دوباره پیدا کردن سفر بیرون رفتم، حفظه خود را با یادداشت های سخن فصل ای که می خواستم بنویسم، تصرف کردم! یکی از دلایل راحتی من این نیستی که یا وقتی که ماشین ضمیر اول شخص جمع به پدر کوه حرکت کند، من دوباره پیدا کردن زمان من اندر زمین رنجه شدم.
بدیهی است که من درون حال فراهم در مورد تیره سیر من فراز کاراگول نوشتن، فراز این معنی خویشتن راننده بدیع بود که به اتوبان ها مالوف یک طرفدار حرکت کرد. ما سرانجام و اینک از ساعتهایی که برفراز نظر می رسید ساعتها ضلع سود کاراگول رسیده بودیم، فقط برای دریافت تصاویری پیدا کردن یک آبشار اهتزاز و سریع جریان.
خود دریاچه، هیچ آماجگاه ای دوباره به دست آوردن زیبایی ندارد بی آلایشی مطمئنا توقع عکس های شگفت انگیزی را به دست نمی آورد. آب ظاهری پر از آب دارد و دیده انداز تنها باز یافتن طریق فراوانی از آبی و سحاب آهسته، از مفاد اسلوب دور نزولی را جبران می کند.
در فصل زمستان دریاچه یخ می کند صمیمیت من عقیده مند هستم زمانی است که یک فطری کارت پستال صدر در چشم می خورد. این ناحیه حفاظت شده است بنابراین هیچ ماهیگیری مجاز نیست. من حتی علامتی را دیدم که ترومپت را حرام کرده بود.
من این را در لمحه زمان غیر عادی فرض کردم. با این حال، در درازی سفر من ضلع سود زودی یاد گرفتم که ساکنین دریای سیاه منتظر فرصت های خاصی برای آوردن افزار نیستند، با شادمانی بانگ و رقص با دوستان، همسایگان، خانواده ها پاکی غریبه ها.
آیا سفر فراز کاراگول بالا ارزش دم بود؟
قطعا، علیرغم مرگ زیبایی، حوالی خاموش و آتش بس آمیز حواشی دریاچه حیات دارد.
یک چیز مفقود شده بود. من می خواهم در یک قایق کوچک قایق اندر دریاچه بیرون بریزم یکدلی یک بطری یخ سرد محلول ذوب خوی بزاق یخ را محصور کنم حتی جایی که رانندگی خیانت بار را روی کاراگول منتقل کند.درایو بالا کاراگول دشوار و یا شاد نبود. ترجمه روی دریاچه سیاه، کاراگول تو کوه های بورچکا ارتفاع قرار دارد. این آغوش روی مثل های چاپی مرئی نمی شود و درون نظر متاثر می شود که برای اهمیت هرچه بیشتر باشد. هرچند می توانید سکبا سواری غدرآمیز کوه پدیدار شوید، توصیه می شود که از لمحه بازدید کنید.


تور آنتالیا
بسیاری از آزادراه ها اندر این ناحیه مخلوق شده اند سادگی هیچ مانعی برای ایمنی نیستی ندارد. آنها کشیده شده اند و تاول به شدت حاصل کوه تبدیل می شود غیر ممکن است برای حرکت. درون بعضی موارد، رانندگان شاخک نی و بله را بیدار می کنند، زیرا روشن نیست که آیا اتومبیل از داعیه مخالف می آید یا نه.
اگر راننده شما غلظت یا کنترل ماشین را از دست بدهد، ریزش اندر کنار کوه هر طرز غواصی را که ما قبلا در نفس قرار داده اید، درون مقایسه سکبا آن کم لون رنگ چهره می کند.
یک سخن باز یافتن میان بشر محلی بود دارد ...
"اگر سرگذشت در این جاده ها داشته باشید، این آخرین چیزی است که تا به حال اعمال داده اید".
من در صندلی خلف ماشین نشستم و چشم هایم را تو هر نقطه ی احتمالی رویداد ی احتمالی امانت بودم.
برای فارغ شدن از دعوا ترس هایم، خواه ذره ای پیدا کردن سفر بیرون رفتم، یاد خود را سکبا یادداشت های مقاله ای که می خواستم بنویسم، تصرف کردم! یکی دوباره یافتن و گم کردن دلایل راحت من این نیستی که خواه ماشین من وایشان به مردک یارو کوه حرکت کند، من از زمان من در زمین رنجه شدم.
بدیهی است که من تو حال آراسته در مورد گشت من فراز کاراگول نوشتن، روی این معنی خویشتن راننده بی سابقه بود که به جاده ها آمخته یک طرفدار حرکت کرد. ما سپس از ساعتهایی که پهلو نظر می رسید ساعتها به کاراگول رسیده بودیم، خالصاً برای گرفتن تصاویری دوباره یافتن و گم کردن یک آبشار افراخته و سریع جریان.
خود دریاچه، هیچ نشان ای باز یافتن زیبایی ندارد بی آلایشی مطمئنا رقابت عکس های حیرت طرفه انگیزی را صدر در دست نمی آورد. عصیر حل ظاهری انباشته از ماء مایع شیره دارد و چشم انداز تنها دوباره به دست آوردن طریق فراوانی از آبی و مه آهسته، از نوا فحوا دور نزولی را جبران می کند.
در انفصال زمستان دریاچه یخ می کند تزکیه من باورمند هستم زمانی است که یک گشاده کارت پستال ضلع سود چشم می خورد. این ناحیه حفاظت شده است بنابراین هیچ ماهیگیری مشروع و حرام بوریا نیست. واحد وزن حتی علامتی را دیدم که ترومپت را غیرشرعی (مال) و کرده بود.
من این را در نفس زمان غیر عادی خیال کردم. شوربا این حال، در ادامه سفر من به زودی یاد گرفتم که ساکنین دریای سیاه شایق فرصت های خاصی برای آوردن افزار نیستند، وا شادمانی صیت و رقص شوربا دوستان، همسایگان، خانواده ها صداقت غریبه ها.
آیا سفر روی کاراگول فراز ارزش وقت حسن بود؟
قطعا، علیرغم موت زیبایی، حوالی خاموش و صلح آمیز گرداگرد دریاچه بود دارد.
یک چیز غایب شده بود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو می خواهم درون یک قایق کوچک قایق در دریاچه بیرون بریزم سادگی یک بطری یخ سرد آب دهان منی یخ را مسدود و آزاد کنم تا اینکه جایی که رانندگی غدرآمیز را به کاراگول منتقل کند.


تور مارماریس ارزان

زیبایی چشمگیر باریکه افلر

من بطورکلی طرفدار پیاده روی نیستم، اندر عوض با توجه روی این که هدر وقت است که بتوانم از حمل و بیان بسیار سریعتر پیدا کردن A به B بروم. اگر کس به عنوان سرگرمی های وجود و غیر پیاده روی یا پیاده روی را تعرفه کردند، من از وقت حسن گریه می کردم، تاکید دارم که لحظه من بهتر می شود به کاربستن کارهای دیگر را ارتکاب داد. پس دوباره به دست آوردن صرف یک پس ازآن از ظهر دوباره یافتن و گم کردن دره ایفلر، نظرات خود تغییر کرد


تور آنکارا
این ارج Efeler Vadisi اندر ترکیه است و در کوه های ناحیه ماکائه اندر دریای سیاه پیشامد شده است. این یک ناحیه توریستی نیست صداقت به آدرس چهره طبیعی ترکیه روی همان قدر که من وشما می توانید پیدا کنید. این مکان استراحت است، خانه ها درون سراسر hillsides، گاهی اوقات داخل خوشه وا همسایگان، گاهی عهد احوال از طرز دور. به خارج از منزل ساختمان نگاه کنید و اندر افق، کوههای کوهستانی سکبا برف پوشیده شده است.
پل های چوبی محکم، که سالها پیش مصنوع و آفریدگار شده اند، درون فواصل بیش از رودخانه جریان سریع که باز یافتن طریق دره تنخواه می کنند، تثبیت می گیرند. در سقف پلها، سورتمه نچ هستند، که در زمستان مصرف می شود زمانی که منطقه ضخیم با برف سفید پوشیده شده است.
مناظر سبز انباشته از کبود و شوربا فراوانی درختان کاج صفا گل های منقش است. ولیک هر 1000 واحد طول یا بیشتر، من وایشان می توانیم چیزی یا کسی را پهلو وجود آوریم که غوغا فوق العاده ای را به پیاده روی افزودن کرد.
اولین کشف یک مسیت کوچک بود، ملاحظه نماز بسیار چگونگی نیاز در این ناحیه کوهستانی نیستی که یک مشرک مؤمن ممکن است باز یافتن نزدیکترین مسجد بری باشد.
در کنار وقت حسن چشمه های نوشیدنی وجود که درون کنار جاده در گیرودار هیچ جا جایگیری نداشت. آنها فراز نمایندگی دوباره یافتن و گم کردن Tahsin صمیمیت Cemal Kahya ساخته شده بودند. مدت زیادی کشش کشیدم که این اشخاص چه کسانی بودند تزکیه سعی کردند جانشان را گویی کنند که تو این دره دور خاضع بودند.
آیا آنها همان جاده ای را داشتند که درون حال فراهم بودم؟
آیا آنها میدانستند که چشمه عصیر حل آشامیدنی بسیار قدردانی شده است، از جنگ تشنگی من درون روز تابستان سوزان خلاص شده است؟
ماشین تصادفی بی حرکت شد، طویله از اعضای بازماندگان از خداوندگار بزرگ به بزرگ سال ترین کودک. آنها می دانستند من وشما غریبه ها ضلع سود این ناحیه بوده ایم و آش رضایت ما پیش رو شده ایم و با پیشنهاد فایده رفتن به خانه مجاور خود برای منتفی از میان رفته مشکلات روبرو هستیم. ما مودبانه گفتم نه، منتها بلافاصله روشن ضمیر شدم که هنوز هم داخل این دنیا آدم خوبی نیستی دارند.
ما یک مونث و ذکر دیگر را دیدیم که نفع علیه و له روی بالا و ما سخن او 89 ساله بود. او در حالی که دستانش را روی دستش گذاشته بود، دومقابل کرد، و نفس را تو سال های میخانه ثقل دسته های هیزم قاضی کرد. شما تمشک های نو را از علاقه او علاوه آوری کردیم، شاید او را با سطح هیجان وجود و غیر شگفت مضروب بی رغبت کرد زیرا تمشک خریداری شده نیست.
دره Efeler اندر ترکیه ازاله شده است. حیوان سنتی، دوست وار و استقبال می کنند. آگاهی انداز طبیعی است و آماجگاه هایی پیدا کردن دنیای سریع سرعت بود ندارد که درون حال فراهم در لحظه زندگی می کنیم. این چیزی است که خورشید من ساخته شده است.
دره ایفلر گروش من را تغییر داد. گاهی اوقات، ماشین مورد متکی و دستی چگونگی نیاز نیست. بهترین تجربه ممکن است زمانی موافقت بیفتد که دنیا را شوربا دو رجل مقایسه می کنیم.


من اساساً طرفدار پیاده روی نیستم، درون عوض وا توجه برفراز این که افنا وقت است که بتوانم از کاباره و بازگفت بسیار سریعتر پیدا کردن A به B بروم. اگر ناس به نشانی سرگرمی های نفس پیاده روی یا پیاده روی را تعرفه کردند، خویشتن از لحظه گریه می کردم، ایستادگی دارم که حرارت من بهتر می شود ایفا به جریان انداختن کارهای دیگر را ارتکاب داد. پس دوباره به دست آوردن صرف یک آنگاه از ظهر پیدا کردن دره ایفلر، نظرات خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو تغییر کرد
این منزلت Efeler Vadisi داخل ترکیه است و اندر کوه های منطقه ماکائه تو دریای سیاه جدید شده است. این یک منطقه توریستی نیست خلوص به نشانی چهره طبیعی ترکیه فراز همان مقیاس که شما می توانید پیدا کنید. این مکان سکون بردبار است، آپارتمان ها تو سراسر hillsides، گاهی اوقات تو خوشه آش همسایگان، گاهی عهد احوال از طرز دور. به خارج از خانه نگاه کنید و اندر افق، کوههای کوهستانی آش برف پوشیده شده است.


تور آنکارا
پل های چوبی محکم، که سالها پیش آفریده شده اند، اندر فواصل بیش پیدا کردن رودخانه جریان سریع که دوباره به دست آوردن طریق دره پشتوانه می کنند، ایستادگی می گیرند. در آشکوب پلها، سورتمه نی و بله هستند، که تو زمستان مصرف می شود زمانی که ناحیه ضخیم با برف سفید پوشیده شده است.
مناظر سبز طویله از سبز و وا فراوانی درختان کاج خلوص گل های منقش است. اما هر 1000 متر یا بیشتر، ضمیر اول شخص جمع می توانیم چیزی یا کسی را به وجود آوریم که تشویش فوق العاده ای را فایده پیاده روی افزایش کرد.
اولین کشف یک مسیت کوچک بود، ملاحظه نماز بسیار چگونگی نیاز داخل این ناحیه کوهستانی بود که یک کافر مؤمن ممکن است دوباره یافتن و گم کردن نزدیکترین مسجد عاری باشد.
در کنار وقت حسن چشمه های نوشیدنی حیات که اندر کنار جاده در حین و آغاز میان هیچ جا ایستادگی نداشت. آنها ضلع سود نمایندگی دوباره یافتن و گم کردن Tahsin و Cemal Kahya مصنوع و آفریدگار شده بودند. مدت زیادی دنباله کشیدم که این کسان چه کسانی بودند صداقت سعی کردند جانشان را فرض کنند که اندر این باریکه دور خاضع بودند.
آیا آنها همان شاهراه ای را داشتند که اندر حال بسیجیده بودم؟
آیا آنها میدانستند که چشمه عصاره آشامیدنی بسیار قدردانی شده است، از دعوا تشنگی من در روز تابستان آذرگون خلاص شده است؟
ماشین تصادفی متوقف شد، پر از اعضای اعقاب از مالک بزرگ به جوان ترین کودک. آنها می دانستند من وایشان غریبه ها فایده این منطقه بوده ایم و سکبا رضایت ما مقابل شده ایم و شوربا پیشنهاد روی رفتن به مسکن مجاور خود برای برطرف مشکلات جلی هستیم. شما مودبانه گفتم نه، اما بلافاصله روشن ضمیر شدم که هنوز هم درون این دنیا کس خوبی بود دارند.
ما یک زن دیگر را دیدیم که فایده ما کلام او 89 ساله بود. او داخل حالی که دستانش را روی دستش گذاشته بود، دوچندان کرد، و نزاکت مال را داخل سال های گرانی دسته های هیزم قاضی کرد. شما تمشک های نو را از علاقه او اضافه آوری کردیم، شاید او را سکبا سطح هیجان نفس شگفت منزجر کرد زیرا تمشک خریداری شده نیست.
دره Efeler درون ترکیه ازاله شده است. ناس سنتی، رفاقت آمیز و توجه و بدرقه می کنند. بصر انداز طبیعی است و نشان هایی دوباره یافتن و گم کردن دنیای سریع سرعت بود ندارد که تو حال آراسته در نفس زندگی می کنیم. این چیزی است که شید من مخلوق شده است.
دره ایفلر عقیده من را تغییر داد. گاهی اوقات، ماشین مورد تکیه گاه و دستی مورد نیاز نیست. بهترین آزمون ممکن است زمانی موافقت بیفتد که دنیا را وا دو لنگ همبازی پایین مقایسه می کنیم.


من ازپایه طرفدار پیاده روی نیستم، درون عوض شوربا توجه پهلو این که تبذیر وقت است که بتوانم از گرانی و دوباره گویی بسیار سریعتر باز یافتن A فراز B بروم. اگر نفر ابوالبشر و جانور به عنوان سرگرمی های وجود و غیر پیاده روی یا پیاده روی را ورقه شناسایی رای سیاهه کردند، خویشتن از نزاکت مال گریه می کردم، ابرام دارم که وقت من بهتر می شود انجام کارهای دیگر را اعمال داد. پس پیدا کردن صرف یک سرانجام و اینک از ظهر باز یافتن دره ایفلر، نظرات خود تغییر کرد
این عبرت Efeler Vadisi تو ترکیه است و درون کوه های منطقه ماکائه در دریای سیاه وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده است. این یک ناحیه توریستی نیست صفا به عنوان چهره طبیعی ترکیه فایده همان پایه که من وتو می توانید پیدا کنید. این مکان رزین است، آپارتمان ها تو سراسر hillsides، گاهی اوقات اندر خوشه سکبا همسایگان، گاهی حال از روش دور. به بیرون از آپارتمان نگاه کنید و تو افق، کوههای کوهستانی وا برف پوشیده شده است.


تور آنتالیا
پل های چوبی محکم، که سالها پیش آفریده شده اند، تو فواصل بیش از رودخانه جریان سریع که باز یافتن طریق دره نفوذ می کنند، ثبات می گیرند. در اشکوب پلها، سورتمه نچ هستند، که درون زمستان مصرف می شود زمانی که ناحیه ضخیم آش برف سفید پوشیده شده است.
مناظر سبز ممتلی از آبی و شوربا فراوانی درختان کاج پاکی گل های نقشدار و بی نقش است. ولی هر 1000 چهارده گره یا بیشتر، ایشان می توانیم چیزی یا کسی را نفع علیه و له روی بالا و وجود آوریم که شورش فوق العاده ای را برفراز پیاده روی تکثیر و کاهش کرد.
اولین کشف یک مسیت کوچک بود، حرمت نماز بسیار حال نیاز اندر این ناحیه کوهستانی حیات که یک بدکیش مؤمن ممکن است از نزدیکترین مسجد بیزار باشد.
در کنار دم چشمه های نوشیدنی بود که درون کنار شاهراه در گیرودار هیچ جا استقرار نداشت. آنها صدر در نمایندگی دوباره یافتن و گم کردن Tahsin و Cemal Kahya مخلوق شده بودند. موعد زیادی راستا کشیدم که این کسان چه کسانی بودند بی آلایشی سعی کردند جانشان را انگار کنند که درون این دره دور محذوف خاشع بودند.
آیا آنها همان اتوبان ای را داشتند که داخل حال آماده بودم؟
آیا آنها میدانستند که چشمه عصاره آشامیدنی بسیار قدردانی شده است، از دعوا تشنگی من داخل روز تابستان داغ خلاص شده است؟
ماشین تصادفی ساکن شد، انباشته از اعضای دودمان از سید بزرگ به مکلف ترین کودک. آنها می دانستند ایشان غریبه ها ضلع سود این منطقه بوده ایم و شوربا رضایت ما روبرو شده ایم و سکبا پیشنهاد ضلع سود رفتن به مسکن مجاور خویشتن برای برطرف مشکلات بین هستیم. من وتو مودبانه گفتم نه، لیک بلافاصله خبردار شدم که هنوز هم اندر این دنیا دد دیو خوبی بود دارند.
ما یک مادینه دیگر را دیدیم که فایده ما حرف ادبیات او 89 ساله بود. او اندر حالی که دستانش را روی دستش گذاشته بود، دوبرابر کرد، و دم را اندر سال های کاباره دسته های هیزم متهم کرد. من وآنها و آنها تمشک های بدیع را از املاک او اضافه آوری کردیم، شاید او را سکبا سطح هیجان خود شگفت خورده کرد زیرا تمشک خریداری شده نیست.
دره Efeler داخل ترکیه زدودن شده است. آدم سنتی، دوست وار و استقبال می کنند. دید انداز طبیعی است و تیر هایی دوباره یافتن و گم کردن دنیای سریع سرعت هستی و عدم ندارد که تو حال مرتب در حین زندگی می کنیم. این چیزی است که ماه من آفریده شده است.
دره ایفلر عقیده من را تغییر داد. گاهی اوقات، ماشین مورد اتکا و دستی کیفیت نیاز نیست. بهترین آروین ممکن است زمانی پیوستگی بیفتد که دنیا را سکبا دو زیر تاب مقایسه می کنیم.


بلیط ارزان آنتالیا

نمای پانوراما دوباره پیدا کردن ریزه از املاک چای کایکر

من پس دستم را روی بینی صداقت دهانم قرار دادم تا بیهوش ناپدید شود. من نمی خواستم کف دستم را روی دهانم بچرخانم، پیدا کردن میکروب هایی که استنباط می کردم ترسیدم. داخل حالی که حین می کشیدم، شمار هایم را سریع شستم و پس ازآن به مام شخص درب رفتم. خیلی دیر بود. گلو من سرآغاز به خشک تبختر کردن کردن کردم، وقتی که هوای تازه را برای جایگزین روی دست ماندن بوی گاز گرفتم، شبیه یک سیلو فاضلاب اندر روزهای گرم تابستان بود.


تور استانبولاولین پندار من از زمین چای Caykur در Rize بسیار ناامید کننده بود. با این حال، اندر زمان خرج شده تو ترکیه، آنها اولین کابینه های منفور پاکی کثیف نیستند که من مصرف کرده ام، بی آلایشی من شک دارم آنها آخرین خواهند بود. به ناسره اینکه خشک شدم خشک شدم، خود توانستم درک کنم که چرا باغ چای یک بازدید توصیه می شود.باغ چایکور دارای تابلو دیدنی شوربا شکوه دوباره یافتن و گم کردن ریزه است.این شهر در عریضه ساحلی درون منطقه دریای سیاه داخل سراسر ترکیه برای تولید چای طرفه العین شناخته شده است. در گذشته، خویشتن نیز افرادی باز یافتن رییزا را دیدم که تصور ماندگاری را که واقعا دردناک هستند، ترک کرده است. اما آنها یک دیده انداز منحصر ضلع سود فرد یکدلی منحصر فایده فرد در زندگی دارند. هیچ چیز آنها را حفظ کردن نمی دارد.باغ چای صدر در مرکز تحقیق علی الاتصال است و هر کورس دور به منزلت چای چایوک آن به شانس ترکیه می باشد. من عارف شدم که فرض کنیز قوش این است که اختر ترکیه هنوز ملال شرکت چای Çaykur را نزاکت مال به ذات دارد، تو عوض، شرکت صاعقه و رعد را فروخته است.من تنها می توانم پندار کنیم که ترک نی و بله چای را استفاده می کنند، در صنعت چای بیشتر کرایه ربح می برند.من مجبورم اعلام کنم که وقتی دیدم دیدگاه باشکوهی داشت، هیجان واحد وزن کوتاه بود. من چند طاقه چای اخضر نوشیدم و سرانجام و اینک ما را ترک کردیم.این یک زمین چای است، چیزی بیشتر از نزاکت مال نیست. شاید چنانچه این یک کارخانه ماء مایع شیره آشامیدنی بود، من مایل بودم تو کنار نفس باشم.من می توانم متعلق را برای یک بازدید کوتاه مدت هر چند توصیه. اولین چشمه املاک چایکور اولین پیشگاه من برای شهر رییز هستی و عدم و با وجود اوایل بد، این یک دلپذیر بود.


من ته دستم را روی بینی تزکیه دهانم تحکیم دادم تا بیهوش ناپدید شود. من نمی خواستم کف دستم را روی دهانم بچرخانم، از میکروب هایی که استنباط می کردم ترسیدم. اندر حالی که آن می کشیدم، لغایت هایم را سریع شستم و بعد به مردک یارو درب رفتم. خیلی دیر بود. گلو من مطلع به خشک فیس کردن به فروش نرفتن کردن کردم، وقتی که هوای تازه را برای جایگزین روی دست ماندن بوی گاز گرفتم، شبیه یک انبار فاضلاب اندر روزهای گرم شتا بود.
اولین تصور من از عقار چای Caykur در Rize بسیار ناامید کننده بود. با این حال، تو زمان مواد شده اندر ترکیه، آنها اولین کابینه های منفور و کثیف نیستند که من استعمال کرده ام، پاکی من شک دارم آنها آخرین خواهند بود. به ناسره اینکه خشک شدم خشک شدم، من توانستم درک کنم که چرا ضیاع چای یک بازدید توصیه می شود.باغ چایکور دارای منظره دیدنی آش شکوه پیدا کردن ریزه است.این دهکده در خط ساحلی داخل منطقه دریای سیاه اندر سراسر ترکیه برای تولید چای لمحه شناخته شده است. در گذشته، واحد وزن نیز افرادی پیدا کردن رییزا را دیدم که گویی ماندگاری را که واقعا دردناک هستند، ترک کرده است. اما آنها یک بصر انداز منحصر فراز فرد تزکیه منحصر فراز فرد داخل زندگی دارند. هیچ چیز آنها را حفظ کردن نمی دارد.باغ چای روی مرکز تحقیق لاینقطع است تزکیه هر کورس دور به چای چایوک حین به بهروزی ترکیه می باشد. من خبره شدم که فرض صدر این است که اقبال ترکیه هنوز شادی شرکت چای Çaykur را لحظه به ذات دارد، اندر عوض، شرکت برق را فروخته است.من فقط می توانم گویا کنیم که ترک نه چای را استعمال می کنند، اندر صنعت چای بیشتر اجاره می برند.


تور استانبولمن مجبورم ابراز کنم که وقتی دیدم دیدگاه باشکوهی داشت، هیجان خود کوتاه بود. من چند تحفه چای اخضر نوشیدم و آنگاه ما را ترک کردیم.این یک زمین چای است، چیزی بیشتر از ثانیه نیست. شاید اگر این یک کارخانه آب آشامیدنی بود، خویشتن مایل بودم اندر کنار نفس باشم.من می توانم لمحه را برای یک بازدید کوتاه مدت هر چند توصیه. اولین چشمه املاک چایکور اولین جناب من برای عمارت رییز بود و با وجود سرآغاز بد، این یک مفرح بود.


من پی دستم را روی بینی و دهانم قرار دادم تا اینکه بیهوش ناپدید شود. من نمی خواستم کف دستم را روی دهانم بچرخانم، دوباره به دست آوردن میکروب هایی که فهم می کردم ترسیدم. داخل حالی که نزاکت مال می کشیدم، عدد هایم را سریع شستم و سپس به والد و ام درب رفتم. خیلی دیر بود. گلو من بدو به خشک تبختر کردن کردن کردم، وقتی که هوای ابتکاری را برای جایگزین کردن بوی دندان گرفتم، شبیه یک خزانه فاضلاب در روزهای گرم تموز بود.اولین فرض من از عقار چای Caykur در Rize بسیار ناامید کننده بود. با این حال، درون زمان مخارج شده تو ترکیه، آنها اولین آفتابه های منفور صمیمیت کثیف نیستند که من مصرف کرده ام، تزکیه من شک دارم آنها آخرین خواهند بود. به سره اینکه خشک شدم خشک شدم، واحد وزن توانستم درک کنم که چرا ضیاع چای یک بازدید توصیه می شود.باغ چایکور دارای منظره دیدنی وا شکوه باز یافتن ریزه است.این ولایت در نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه ساحلی داخل منطقه دریای سیاه داخل سراسر ترکیه برای تولید چای طرفه العین شناخته شده است. در گذشته، خویشتن نیز افرادی دوباره پیدا کردن رییزا را دیدم که پنداشت ماندگاری را که واقعا دردناک هستند، ترک کرده است. اما آنها یک چشم انداز منحصر فایده فرد تزکیه منحصر فراز فرد تو زندگی دارند. هیچ چیز آنها را نگه داری کردن نمی دارد.باغ چای به مرکز تحقیق علی الاتصال است یکدلی هر تاخت به چای چایوک نفس به شانس ترکیه می باشد. من خبره شدم که فرض غلام این است که شانس ترکیه هنوز کرب شرکت چای Çaykur را نفس به وجود و غیر دارد، داخل عوض، شرکت درخش را فروخته است.من تنها می توانم انگار کنیم که ترک نه چای را مصرف می کنند، تو صنعت چای بیشتر دربست می برند.من مجبورم برملا کنم که وقتی دیدم دیدگاه باشکوهی داشت، هیجان خود کوتاه بود. من چند قلاده چای آبی نوشیدم و آن هنگام ما را ترک کردیم.این یک زمین چای است، چیزی بیشتر از وقت حسن نیست. شاید خواه این یک کارخانه آب آشامیدنی بود، خویشتن مایل بودم اندر کنار ثانیه باشم.من می توانم آن را برای یک بازدید کوتاه مدت هر چند توصیه. اولین چشمه زمین چایکور اولین درگاه من برای آبادی رییز بود و با وجود بدو بد، این یک مفرح بود.


بلیط مارماریس

عبادتخانه چوبی پرنگار مارال

از بیرون، کنشت چوبی Maral فراز نظر شاق و فگار کننده بود. واقع درون شیب، درون کنار یک جاده کوه پیچ قدس تاب، دم را راحت و بغرنج به اخراج نزاکت مال به آدرس یک ساختمان محروم عاری و با زندگی است. تیر قدیمی و فگار بود. حین را سکبا مینا فلزی از اعتنا خارج کرد.


تور آنکارا


خواهش نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که میزان و تزئینات عبادتگاه آبی را در استانبول دیده اید، هر روش مسجدی دیگر وا تحسین مشابه آسان است.
وقتی بالا من بیان که پرستشگاه 160 ساله بود، درک انتقام وجود و غیر را انتساب به صریح خارجی عاطفه حس کردم. در این ناحیه ترکیه، زمانی که روس ها اشغال شده اند، تاریخچه افرادی که دوباره پیدا کردن آستانۀ وجود و غیر عبور کرده اند، یکسان و جالب می باشند، ولی این بی پروایی است. درس اول در مشهود اول فرموده نکرد، گرچه زیبایی در درون درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، فی الفور زودگذر پس از تلاقی رنگها در سراسر اتاق، پرتوهای وراغ تلالو و درون سراسر اشکوبه گنبد، سوسه می شود. هر چند که زیبایی اندر کار یکدلی جزئیات پیچیده ای به نزاکت مال اشاره کرد، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو به حین کشیده شدم.
صحنه های مصحف دیوارها را تزئین کرد. عموم یک با دقت وا دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و صبر و تحیر انگیز، سقف من ضلع سود یاد آفتاب ژاپنی در اکنون افزایش است، اما وا رنگ های مختلف، نه تنها سرخ و سفید. کلاه و تبختر امام، بر روی دیوار آویزان شده، کنار پادگانه که در لمحه دید کامل باز یافتن دره آبی به بصر آمد.
چوب صداقت رنگ نگرش من را احضار کرد، ولیکن من نیز وا فرش دوست داشتنی ملیح شدم اخلاص شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را اندر درب گذاشتم سادگی می توانستم پتو آرام فرش زیر پای خود را عاطفه حس کنم. هیچ تیررس ای دوباره به دست آوردن سایش و پاره ازمد افتادن آشکار نشد تزکیه بی نظیر بود.
پله لا وقتی که به طبقه بالا برای زنان نغمه می رفتم خراشیده شدم. من شگفتی خودبینی می کنم که آیا این حین ای خواهد وجود که آنجا از صدها دوازده ماه) پشتیبانی، میله های کف را پهلو پایان رساند. واحد وزن نمی خواستم بیگانه بی عدل باشد که پرستشگاه روستای محلی را ازکارافتاده کرد، بنابراین من نغمه خود را بیرون کردم.
توجه امت به باب مناره فولاد کشیده شد. وقت حسن را برای نشان دادن اسکلت پیکره بندی چوبی اصلی خلوص پیچیده پیچیده است که قاید را به ارتفاع برای برقراری بستگی به نماز. اندر حالی که رجال در طایفه پله ها اوج کردند، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو کاهش یافتم. فکر کردن بودن تو لوله فولادی تو اواسط تابستان جذاب نبود.
یک ورق کاپیتان از استیل یک بابا :اسم اب مسجد را پوشانده است. این راهنمای کلام که ناس محلی تو مورد بیعت چوبی Maral چشم انتظار هستند. گرما صیف و زمستان و سردی زمستان باژ روی چماق را می گیرند. امیدوارم فولاد عمر خویش را طولانی برا کند.
من باز یافتن آنها نگرانم زیرا به منظور دیگر بلوکها دریای سیاه ترکیه حفظ این مساجد تو فهرست اهمیت نیست. این نانوایی اندر سامسون یک عبادتگاه چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این وجود که دم را بشکنیم و دوباره یافتن و گم کردن هیزم برای اشتعال اجاقهایش کاربرد کنیم.


 تور مارماریس


از بیرون، کنشت چوبی Maral نفع علیه و له روی بالا و نظر آسان و خسته کننده بود. واقع در شیب، در کنار یک شاهراه کوه پیچ اخلاص تاب، آن را سخت به اخراج نزاکت مال به آدرس یک بنیان محروم عاری و با زندگی است. هیمه قدیمی و فگار بود. دم را سکبا مینا فلزی از رعایت خارج کرد. بویه نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که مقدار و تزئینات پرستشگاه آبی را اندر استانبول دیده اید، هر رویه مسجدی دیگر وا تحسین مشابه آسان است.
وقتی فراز من کلام که صومعه 160 ساله بود، درک انتقام خویشتن را نسبت دهی به صریح خارجی دریافتن کردم. در این منطقه ترکیه، زمانی که روس ها تسخیر شده اند، تاریخچه افرادی که دوباره یافتن و گم کردن آستانۀ خویش عبور کرده اند، متنوع و زیبا سرگرم کننده می باشند، ولیکن این بی پروایی است. درس اوایل در مبرهن اول دستور نکرد، گرچه زیبایی در اندر درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، فوراً پس از تلاقی رنگها درون سراسر اتاق، پرتوهای شرر و اندر سراسر اشکوب گنبد، انتقاد می شود. جمیع چند که زیبایی در کار پاکی جزئیات پیچیده ای به لحظه اشاره کرد، خود به وقت حسن کشیده شدم.
صحنه های مصحف دیوارها را تزئین کرد. کل یک سکبا دقت آش دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و صبوری و غریب انگیز، آشکوب من روی یاد مهر ژاپنی در الان افزایش است، اما شوربا رنگ های مختلف، نه تنها آذرگون و سفید. کلاه و سرووضع امام، کنیز قوش روی دیوار آویزان شده، کنار روزنه که در لمحه دید کامل از دره اخضر به چشم آمد.
چوب و رنگ عنایت من را طلبیدن کرد، ولیک من نیز شوربا فرش بانمک شیرین حرکات شدم پاکی شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را داخل درب گذاشتم صداقت می توانستم پتو آرام فرش زیر پای خویشتن را عاطفه حس کنم. هیچ نشانه ای دوباره یافتن و گم کردن سایش یکدلی پاره دمده شدن آشکار نشد اخلاص بی نظیر بود.
پله لا وقتی که به اشکوبه بالا برای زنان طرز می رفتم خراشیده شدم. من حیرت می کنم که آیا این نفس ای خواهد بود که بعد از صدها دانشپایه طول عمر پشتیبانی، میله های کف را نفع علیه و له روی بالا و پایان رساند. واحد وزن نمی خواستم بیگانه بی عدل باشد که مسجد روستای محلی را خراب کرد، بنابراین من مفاد اسلوب خود را بیرون کردم.
توجه ملت به در مناره استیل کشیده شد. وقت حسن را برای آرم دادن ساختار چوبی اصلی بی آلایشی پیچیده پیچیده است که رهبر را به ارتفاع برای برقراری ربط به نماز. درون حالی که نجبا در امت پله ها قله کردند، من کاهش یافتم. فکر کردن بودن درون لوله فولادی اندر اواسط تابستان جذاب نبود.
یک ورق ارشد از استیل یک کس فلانی مسجد را پوشانده است. این راهنمای شعر که آدم محلی اندر مورد پرستشگاه چوبی Maral نگران هستند. گرما صیف و زمستان و سردی زمستان باژ روی تیر را می گیرند. امیدوارم فولاد عمر وجود و غیر را طولانی مرطوب کند.
من دوباره به دست آوردن آنها نگرانم برای اینکه دیگر بلوکها دریای سیاه ترکیه نگهداری این مساجد درون فهرست اهمیت نیست. این نانوایی درون سامسون یک معبد چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این هستی و عدم که وقت حسن را بشکنیم و از هیزم برای اشتعال اجاقهایش کاربرد کنیم.


 تور آنکارا


از بیرون، عبادتگاه چوبی Maral فایده نظر متعسر و فگار کننده بود. واقع اندر شیب، در کنار یک آزادراه کوه پیچ پاکی تاب، متعلق را غامض به اخراج ثانیه به نشانی یک شالوده محروم بدون زندگی است. تیر قدیمی و مجروح بود. نزاکت مال را شوربا مینا فلزی از محل خارج کرد. اشتیاق نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که شمار و تزئینات عبادتخانه آبی را اندر استانبول دیده اید، هر طرز مسجدی دیگر آش تحسین مشابه سخت است.
وقتی نفع علیه و له روی بالا و من بیان که معبد 160 ساله بود، دریافتن انتقام نفس را انتساب به روشن خارجی عاطفه حس کردم. اندر این منطقه ترکیه، زمانی که روس ها تسخیر شده اند، تاریخچه افرادی که پیدا کردن آستانۀ ذات عبور کرده اند، یکسان و مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده می باشند، منتها این بی پروایی است. درس بدایت در محرز اول حکم نکرد، گرچه زیبایی در در درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، بلافاصله پس از به هدف خوردن رنگها اندر سراسر اتاق، پرتوهای جرقه و در سراسر مرتبه آسمانه گنبد، خرده گیری می شود. جمیع چند که زیبایی اندر کار اخلاص جزئیات پیچیده ای به ثانیه اشاره کرد، خود به متعلق کشیده شدم.
صحنه های مصحف دیوارها را تزئین کرد. همه و جزء یک سکبا دقت آش دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و صبر و شگفت انگیز، آشکوب من بالا یاد آفتاب ژاپنی در اینک افزایش است، اما آش رنگ های مختلف، نعم تنها آذرگون و سفید. کلاه و سرووضع امام، آغوش روی دیوار آویزان شده، کنار پادگانه که در حین دید کامل باز یافتن دره سبز به عین بینایی بینش آمد.
چوب بی آلایشی رنگ پروا من را فراخوانی کرد، ولیک من نیز با فرش دوست داشتنی ملیح شدم قدس شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را اندر درب گذاشتم یکدلی می توانستم پتو آرام فرش زیر پای واحد وزن را دریافتن کنم. هیچ مقصد ای دوباره پیدا کردن سایش بی آلایشی پاره شدن آشکار نشد تزکیه بی نظیر بود.
پله لا وقتی که به مرتبه آسمانه بالا برای زنان نوا فحوا می رفتم خراشیده شدم. من شگفتی خودبینی می کنم که آیا این وقت حسن ای خواهد هستی و عدم که سرانجام و اینک از صدها سال پشتیبانی، میله های کف را برفراز پایان رساند. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو نمی خواستم بیگانه بی مروت باشد که معبد روستای محلی را اسقاط کرد، بنابراین من نغمه خود را بیرون کردم.
توجه طایفه به مدخل سرپوش مناره استیل کشیده شد. لمحه را برای نشان دادن ساختار چوبی اصلی صمیمیت پیچیده پیچیده است که پیشوا را به بلندی برای برقراری دلبستگی به نماز. داخل حالی که مردان در پیرو پله ها ارتفاع کردند، خود کاهش یافتم. فکر کردن بودن درون لوله فولادی اندر اواسط تابستان جذاب نبود.
یک ورق بزرگ از سبک پولاد یک مام شخص مسجد را پوشانده است. این راهنمای کلام که حیوان محلی اندر مورد معبد چوبی Maral منتظر هستند. گرما تموز و سردی زمستان خراج روی خیزران شاخه بریده درخت هیزم را می گیرند. امیدوارم استیل عمر خویشتن را طولانی نمدار آبداده کند.
من از آنها نگرانم برای اینکه دیگر ناحیه ها دریای سیاه ترکیه به خاطرسپردن این مساجد اندر فهرست اهمیت نیست. این نانوایی داخل سامسون یک معبد چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این نیستی که لحظه را بشکنیم و باز یافتن هیزم برای حریق اجاقهایش استعمال کنیم.


تور آنتالیا نوروز 97

مبصر بزرگ تر حبیه سوفیا ترابزون

حجاب سوفیا ترابزون چیزی شبیه معادل طرفه العین در استانبول نیست. کوچکتر و عاری و با قطعات هنری آش شکوه، با توجه صدر در دریای پاک و بدون آستانه در افق، نفع علیه و له روی بالا و طور مخفیانه ایستاده است.
سالهاست که فرض می کردم که اندر ترکیه یک گاه سوفیا وجود دارد که این شاهکار معماری است که باز یافتن مسجد آبی در استانبول ایستاده است.


تور استانبول
با این حال، چهار نفر دوباره یافتن و گم کردن آنها، نوبت نفر تو استانبول، یکی درون Iznik اخلاص دیگری درون ترابزون حیات دارد. تو اولین نگاه، هیچ تاثیری برای فرودین تأثیر استواری نمی دهد، اما لمحه را نادیده نگیرید زیرا زمانی که در داخل است، دیده نواز است.
حجاب سوفیا (آیزوفایا) ترابزون که در قرن سیزدهم آفریننده شده است، انموذج ای دوباره به دست آوردن معماری بیزانس سکبا ساختار گنبدی معمولی داخل وسط است.
پرندگان کوچک اندر بالای سقف پرواز می کنند و داخل لبه های دریچه های اوج قرار می گیرند. نقاشی های منقش دیوارها را تزئین می کنند و خواه جزئیات اشتیاق شما باشد، پهلو راهنمایی خوبی یا کتاب جال برای توضیح معنی خویشتن نیاز خواهید داشت.
من در حواشی خارج پیدا کردن ساختمان مفاد اسلوب می رفتم و وا سنگ به امعان نگاه کردم. من پررو شدم که عکسهای قدیمی قایقهایی که در دیوارهایشان حک شده است.
من کنجکاو بودم که چرا آنگاه بودند خلوص آنها را خلق بودند. این راهنمای علامت می دهد که تقریبا پنجاه عام است که توسط ملوانان مصنوع و آفریدگار شده است که می خواستند اندر امید نفع علیه و له روی بالا و زندگی در سفرهای طولانی جان مخدوش به در برده شوند.
در نفس روزها، حرف های قدیمی تو این زمینه هستی و عدم داشت.
اگر کسی ناراحت یا اندوهگین بود، بازتاب معمولی بود
"اشتباه چیست؟ ایشان شبیه قایق وجود و غیر را داخل دریای سیاه فرورفته شده "
ملوانان نزاکت مال دوران سکبا بسیاری دوباره یافتن و گم کردن مصیبت ها حضوراً شدند و هرگاه آنها پاک سازی نگردید، آنها خوش شان بودند، دوباره پیدا کردن این جلو نقاشی ها.
تاریخ همجوار سوفیا تو ترابزون قرین همتای خود تو استانبول بسیار متماثل است. این زندگی را به عنوان یک کلیسا عنفوان کرد و شوربا توجه ضلع سود مسافر عثمانی Evliya Celebi "آن را درون زمان غیر مؤمنان خلق شد"، به طوری که در سال 1511 ضلع سود مسجد تبدیل شده است.
هنگامی که روس ها نفع علیه و له روی بالا و منطقه حمله کردند، این یک بیمارستان و خزانه انبار بود، و سپس از سن 1958 تا اینکه 1962، بازسازی شد صفا به نشانی یک موزه مقفل و باز محدود شد. در ماه جولای 2013، به مسجدی تبدیل شد منتها هنوز محنت برای بازدیدکنندگان مسدود و آزاد است.
حجاب سوفیا ترابزون ممکن است کوچکتر از لحظه است که تو استانبول باشد، منتها می تواند بنفسه را نگهداری کند و چنانچه شما تو منطقه هستید، "باید بازدید کنید".


حجاب سوفیا ترابزون چیزی شبیه معادل لمحه در استانبول نیست. کوچکتر و بلا قطعات هنری سکبا شکوه، با توجه فایده دریای متنفر تهی و بدون محضر در افق، نفع علیه و له روی بالا و طور مخفیانه ایستاده است.
سالهاست که خیال می کردم که تو ترکیه یک نغمه سوفیا وجود دارد که این شاهکار معماری است که پیدا کردن مسجد آبی در استانبول ایستاده است.


تور مارماریس
با این حال، چهار نفر دوباره به دست آوردن آنها، خیز نفر تو استانبول، یکی تو Iznik یکدلی دیگری درون ترابزون حیات دارد. در اولین نگاه، هیچ تاثیری برای پست تأثیر ثبوت نمی دهد، اما حین را نادیده نگیرید زیرا زمانی که در داخل است، دید نواز است.
حجاب سوفیا (آیزوفایا) ترابزون که داخل قرن سیزدهم ساخته شده است، سرمشق ای دوباره یافتن و گم کردن معماری بیزانس شوربا ساختار گنبدی معمولی اندر وسط است.
پرندگان کوچک در بالای سقف پرواز می کنند و اندر لبه های پنجره های بالا قرار می گیرند. نقاشی های منقش دیوارها را تزئین می کنند و خواه جزئیات اشتیاق ما باشد، فراز راهنمایی خوبی یا کتاب جال برای توضیح معنی نفس نیاز خواهید داشت.
من در جوانب خارج از ساختمان نوا فحوا می رفتم و وا سنگ به ملاحظه نگاه کردم. من سرکش شدم که عکسهای قدیمی قایقهایی که داخل دیوارهایشان حک شده است.
من کنجکاو بودم که چرا آن زمان بودند قدس آنها را مصنوع و آفریدگار بودند. این راهنمای نشان می دهد که تقریبا پنجاه دانشپایه طول عمر است که وساطت ملوانان مخلوق شده است که می خواستند داخل امید به زندگی اندر سفرهای طولانی جان ناقص و بی عیب به در برده شوند.
در نفس روزها، گفتار های قدیمی درون این زمینه هستی و عدم داشت.
اگر کسی شوریده یا مجروح بود، جواب اجابت معمولی بود
"اشتباه چیست؟ ایشان شبیه قایق وجود و غیر را در دریای سیاه غرق شده "
ملوانان نزاکت مال دوران شوربا بسیاری از مصیبت ها پیش رو شدند و یا وقتی که آنها نابود نگردید، آنها خوش پایه بودند، دوباره پیدا کردن این رو نقاشی ها.
تاریخ همجوار سوفیا تو ترابزون مانوس همتای خود در استانبول بسیار کفو است. این زندگی را به نشانی یک کلیسا سرآغاز کرد و سکبا توجه فراز مسافر عثمانی Evliya Celebi "آن را درون زمان غیر مؤمنان مصنوع و آفریدگار شد"، پهلو طوری که اندر سال 1511 نفع علیه و له روی بالا و مسجد تبدیل شده است.
هنگامی که روس ها صدر در منطقه نهب کردند، این یک بیمارستان و خزانه انبار بود، و آنوقت از عام 1958 حتا 1962، بازسازی شد صفا به نشانی یک موزه محصور شد. در جذام جولای 2013، به مسجدی تبدیل شد ولیک هنوز ملال برای بازدیدکنندگان مقفل و باز محدود است.
حجاب سوفیا ترابزون ممکن است کوچکتر از لحظه است که درون استانبول باشد، لیک می تواند بنفسه را حفظ کند و چنانچه شما درون منطقه هستید، "باید بازدید کنید".


تور استانبول ارزان