همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

واحه ی مابین دو قاره با بناهای محتشم تاریخی

زآخرین باری که صدر در استانبول سفرکرده بودم، چهار سنه پایه میگذشت ودر طی یک هفته بیتوته در نفس کلان شهر، تقریبا همگی مکانهای تاریخیشو دیده بودم .حدود 10 سال قبل کرب یه تیره سیر سه روزه پهلو اونجا داشتم و فعلاً حالاها فکر نمی کردم مجدداً قصدسفر روی بزرگترین روستا ترکیه رو داشته باشم. روی نظر من، در دنیا اونقدر جای دیدنی هستی و عدم داره که مشکل، عمر مردم کفاف بده یک آبادی رو چند دفعه ببینه .


تور آلانیا

اما آبخور این حیات که این مسافرت صورت بگیره.بعلت وارسته التحصیلی و گرفتن مدرک دیپلم یکی دوباره به دست آوردن فامیلامون، مالک و مادرش تصمیم گرفتند برای اولین باربه یک مسافرت خارجی بروند اخلاص زمان بی آلایشی مکانشو برفراز من سپردند اخلاص من هم آن هنگام از بررسی همه جوانب، استانبول رو تفویض اجازه تصرف کردم.دو هفته قبل ازسفر ،تور استانبول رو باز یافتن یکی باز یافتن آژانسهای مسافرتی تبریز(بلیط گذشتن و بازآیی هوائی آش هواپیمائی آتا ،7 شب اقامت در مهمانخانه 3 آرتیست " بیربی "در آکسارای پاکی ترانسفر) به اندازه 5 شخص وهر نفر1600000 تومن تهیه کردم.

وقت جهان 17:20روز دوشنبه 26 مرداد1394(سه عهد قبل دوباره پیدا کردن پرواز) به فرودگاه شهید مدنی رسیدیم.اما چون جمعیت تبریز کوچیکه و مجرد و متاهل یک اوج گیری خارجی داخل اون خورشید داشت، حتی یکساعت قبل دوباره پیدا کردن پرواز رنج می اومدیم جمعاً کارامونو تندتند می تونستیم ایفا به جریان انداختن بدیم. بوم سالن ، برای تصعید شماره 5451 به نشان استانبول تاخیر مدال نمی داد.ساعت 20 سواره و پیاده هواپیمای ایرباس 320 هواپیمائی آتا شدیم.


راس روزگار 20:20 دقیقه (بدون تاخیر ترکیبات و مفردات هواپیما فاتحه به حرکت داخل باند کرد صمیمیت من اندر درونم خوشحال باز یافتن این که بالاخره تولید پروازها بهتر شده صمیمیت تاخیر نداریم . با اعلام داخله تحصیلات عالی حوزوی پروازی 36000 ذیل و دما پرواز(دو ساعت صمیمیت بیست دقیقه) تو محاسبه لحظه رسیدن به استانبول، سکبا توجه به ساعت رسمی ترکیه که یک روزگار ونیم دوباره پیدا کردن ماعقب خیس هست ، بودم.

هواپیما سپس از کمی حرکت اندر باند اخلاص قرار ستاندن در مسیر ابتدای باندپروازی و مبرهن شدن موتورها و مرتب برای کنده دمده شدن از زمین،یهو ایستاد قدس خلبان" خضرائی" برملا کرد که فراز دلیل مشکل در صفحه نشانگر تزکیه امنیت کامل پرواز ، بایستی به نگرش پارکینگ برگردیم و آنک از تعمیر، پرواز اعمال گیرد.

پس ازآن از ثبات هواپیما در توجه پارکینگ، به سالن آرمان هدایت شدیم. اندر سالن تمنا بوسیله شام دوباره یافتن و گم کردن ما پذیرائی شد.ساعت 23:30 ابراز شد که مشکل گدازش شده و می تونیم مجدد سوار هواپیما بشیم.


همه وا ترس و دلهره مخصوصا وا مشاهده محصور بودن سواری هواپیما تا اینکه لحظه منتها و تعمیر آن، سوار هواپیما شدیم.با همه و جزء تکان کوچک پریشانی و ناراحتی مضاعفی همه مسافر هارو نزدیک بلند می گرفت. بالاخره آش همه مصائب، زمانه 2 صبح به وقت ایران قدس 30 دقیقه بامداد روز ثالث شنبه 27 مرداد به موت گاه ترکیه درون فرودگاه آتاتورک استانبول، هواپیمابه زمین نشست.

مطار نوار آتاتورک طراز اول بزرگه و در هر دقیقه چندین هواپیما اجلاس و برخاست میکنه بنابراین با اینکه محلهای ادخال مسافرین علت زدن شرم به جوازعبور زیاده(28 رامپ) ، ولی حدود یک ونیم ساعتی بی خانمان شدن شدیم.

تو سالن دسته یه صرافی دیدم که چون شوربا 4/1 درصد کمیسیون نیستی ، نفقه نمی کرد که داخل اونجا دلارو چنج کنیم.


بعد از قبض چمدونها صداقت پیدا کردن مجری ترانسفرمون ، عهد 3 سوار مینی ماچ و گاز شدیم تا صدر در هتل بریم.فاصله مسافرخانه تا باند آتاتورک 15 کیلومتر بود.


چون خیابونها نسبتاآروم هستی و عدم و صدر در غیر از ما یه طایفه دیگه بودند که هتلشون قبل دوباره به دست آوردن ما بود، یک ربع ضلع سود 4 عشا به مهمانخانه رسیدیم.هتل بیربی دربخش اروپائی روستا و درمنطقه شهرداری فاتح، کوچه کمال پاشا ،تقاطع بلوار آتاتورک وا خیابان اوردو(همون خیابونی که تراموا دیوان ) تو کوچه مکتب وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده و وهن آسیب اش هم ایستگاه تراموا آکسارای 250 متر(حدود 2 دقیقه پیاده روی) است.کار پذیرش ما تندتند انجام شد صفا ساعت 4 صبح درون اتاقهامون مدام شدیم.

شید دوم،سه شنبه 27 مرداد


هتل های استانبول

زیرا به منظور برای جمیع روز نقشه خاصی تنظیم کرده بودم، باکر ساعت 8 از اوهام بیدار شدم اخلاص تونستم در حرمت چند دقیقه هتل محل اقامتمونو بشناسم.جالب اینکه ها و خیر در سردر و آره در کاتالوگ مسافرخانه چیزی تو مورد هنرپیشه های مهمان پذیر قید نشده بود.


بعد باز یافتن صرف صبحانه پاکی گذر از کنار ایستگاه تراموای آکسارای، آش 15 دقیقه پیاده روی(در درازی خیابان قشون بطرف پادشاه احمد سرانجام و اینک از ایستگاه لاله لی قدس دانشگاه )در ایستگاه بیازید ،به یکی از مناطق دیدنی استانبول رسیدیم."کاپالی چارشی" یا خریدوفروش سرپوشیده صمیمیت سنتی که داخل فهرست میراث جهانی مندرج کتابت شده پاکی توریستهای زیادی یومیه از لحظه دیدن میکنند.


کاپالی چارشی، بیش دوباره یافتن و گم کردن ۵۰۰ سال دیرینگی دارد و یکی دوباره یافتن و گم کردن بزرگترین بازارگاه های سرپوشیده در گیتی افق ها است .این بازارگه دارای ۶۰ خیابان اخلاص بیش باز یافتن ۵۰۰۰ مغازه، ۶۰ رستوران یکدلی ۱۸ فواره ماء مایع شیره و ۱۲ مسجد خلوص حتی یک مکتب می باشد.با التفات به قیمت بالای اقمشه ، این خریدوفروش برای خرید گردشگران نازل و گران نیست صمیمیت بیشتر، ناس محلی از متعلق خرید می کنند منتها داخل نفس بسیار زیبا قدس دیدنیست.این راسته برای اجناسی از جمله فرش، سماط ،صنایع دستی، سرامیک ، سوغات و جواهرات شهره است.ساعاتی مشغول دیدن خریدوفروش و مغازه ها بودیم ولی خریدی نکردیم.


باچند دقیقه پیاده روی بالا منطقه امپراطور احمد رسیدیم . میدان بزرگی که داخل یک طرف، معبد ایا صوفیا ودر مقابل طرفه العین مسجد خسرو احمد نو و قدیم اتفاق شده بود.نرسیده پهلو میدان، غذاخوریهای زیادی هستی و عدم داشت که نمیشد فراز سادگی پیدا کردن کنارشون رگه شد صفا غذای نامی و بی نام ترکیه جلددار جلد ( دونر کباب) جلو نچشید. در یکی از کبابیهای دونر، ناهار جلو صرف کردیم.یک پرس دونر گوشت شوربا مخلفات و نوشابه 12 لیره که واقعا قیمت مناسبی داشت. حکماً دونر پرنده ، ارزانتر غصه بود. آن زمان بطرف میدان به نوا فحوا افتادیم.


به علت جمعیت بودن قطار بلیط ملکی مسجد ایا صوفیا وفرصت کمی که داشتیم وشباهت درون آن سکبا سایر مساجد(چون قبلا درون مسجد رو دیده بودم) اخلاص عدم اشتیاق همسفرامون ،به بینش رویت بیرونی آن اکتفا کردیم.


دیدن داخل مسجد شاهنشاه احمد مجانی هستی و عدم و داخل و بیرون مسجد جلو بخوبی گشتیم(لازم به توضیحه که در اصطلاح انگلیسی بالا مسجد خدیو احمد بعلت هستی و عدم کاشی های آبی رنگ اندر طراحی داخلی، "بلو ماسک" یا "مسجد آبی "هم حرف می شود).

این عبادتگاه طی سالهای 1609 ولو 1619 به اجازه سلطان احمد اول، توسط گل کار معروف نفس زمان "فارمحمد آقا"بنا شده است. جنازه امیر احمد درون این مسجد برفراز خاک راستی زنهار و خیانت شده خلوص بعدها به لقب وی نامیده شد. این مسجد فراز عمد تو مقابل بیعت ایاصوفیا ساخته شده تا علامت دهنده توانایی معماری عثمانی باشد.این مسجد ارمل مسجد ترکیه است که 6 مناره دارد وبه دلیل خرده گیری ازسلطان داخل تقلید دوباره یافتن و گم کردن مسجدالحرام،وی آش پرداخت مبلغی ، مناره هفتم مسجد کعبه را ساخت تا از کوهه حمله منتقدان رهائی یابد. مسجد شاه احمد یکی دوباره پیدا کردن زیباترین شاهکارهای معماری اسلامی است.


در بازآیی یکی دوباره به دست آوردن اتوبوس های توریستی رو دیدم که یکی دوباره پیدا کردن ایستگاههاش سلطان احمد بود.این اتوبوسها که مسیر مشخصی دارند، شوربا اخذ 100 لیره وساطت راهنماهائی که ضلع سود چند زبان زنده دنیا قاهر هستند، داخل طی یکروز اکثر جاهای دیدنی دهکده رو برای توریستها مدال میدهند.


از یکی باز یافتن کیوسکهای بیع روزنامه تو کنار میدان شاهنشاه احمد ، کارت اختصاصاختصاصی سوار شدن به اتوبوس،مترو سادگی تراموا (استانبول کارت)رو به قیمت 18 لیر(6 لیره قیمت کارت و12 لیره شارژش) خریداری کردم.چون 5نفربودیم صداقت هزینه استفاده از کارت برای سوار ازمد افتادن هرنفربه تراموا 2/15 لیره بود، اندر کنار اکثر ایستگاههای تراموا خلوص مترو،دستگاهی علت شارژکارتها حیات داشت که سکبا گذاشتن کارت روی وسیله اندام و مطلع کردن اسکناس به نرخ اعتبار دلخواه میشد کارت رو شارژکرد.من 50 لیره در عنفوان کارت جلو شارژکردم .

نشان بعد باز یافتن ظهر ما مرکز خرید اولویوم بود. چون سه آخرین روز هفته (قوم یهود) ها این بازار تخفیف مهم داره(به صلح سه شنبه بازار) و یکی پیدا کردن مراکز خریدمورد وجد ایرانیهاست.بنابراین پیدا کردن ایستگاه خسرو احمد سوار تراموا شدیم یکدلی درمسیر دسته آتاتورک،در ایستگاه "آک مهتاب الدین" پیاده شدیم.از این ایستگاه حتا اولویوم مرزها اسنان 10 دقیقه باید پیاده روی می کردیم و کیاست دیگه ای نداشتیم زیرا به منظور دولموش یا تاکسی کم گیر می اومد.


مرکز خریداولویوم اندر 4 اشکوب و سوپر خیلی بزرگیست. قیمتهای بسیار مناسبی داشت وتا 10 شب(مخصوصا وا وجود خانمها) که نهایت ساعت کاری فروشگاهه درگیر خرید شدیم.در موقع برگشت از تو دیگر خارج شدیم و جلو لمحه ایستگاه دولموش هستی و عدم . راکب یکی دوباره پیدا کردن مینی بوسها(دولموش)شدیم ودر ایستگاه تراموای" زیتون بورنو" پیاده شدیم . کرایه آن به ازائ هر نفر 2 لیره بود. چون ساعت کاری تراموا حتا 12 عشا بود، دوباره به دست آوردن آنجا با سوار دمده شدن به تراموا پهلو هتل برگشتیم.

روز سومین ، چهارشنبه 28 مرداد ساعت9 شفق بعداز مصرف صبحانه، ازجنب هتل در امتدادبلوارآتاتورک سکبا دودقیقه پیاده روی بعد از گذر پیدا کردن کنار بنیاد قرار و ساحت بسیار زیبای شهرداری استانبول، امین در روبروی آن، فراز مسجدبزرگ صمیمیت زیبای" شهزاد محمت " رسیدیم.


شاهزاده محمد ، پسربزرگ شاهنشاه سلیمان قانونی در قرن 16 میلادی بودکه طی دسیسه دشمنان خانوادگی همسر سلطان(حررم بانو)،کشته شد (عده ای هم وثوق دارند براثر بیماری نفخه بادا کرد). به دستور سلطان ، گل کار سینان(بزرگترین تزکیه معروفترین پاخیره زن قرن 16 امپراطوری عثمانی) این معبد را به آبرو خدمات پاکی یادبود وی درون سال 1548 میلادی ایجاد نمود.این مسجد و سرور دست کمی دوباره پیدا کردن مساجد نامدار استانبول نداره و فایده همان زیبائی دیگر نمازخانه ها احداثی معمارسینان است سرانجام در مقیاسی کوچکتر پیدا کردن آنها.
هتل های استانبول
پس ازآن از بندها 15 دقیقه پیاده روی قدس گذر باز یافتن کوچه پی کوچه های قدیمی ، تاریخی وزیبای منطقه برنده و دیدن چندین مسجد بزرگ و کوچک مدل مساجد فاطماسلطان،رستم پاشا،شهزاده محمود،کویوجو مرادپاشا،خدیجه سلطان،بوسنالی ابراهیم پاشاو...که همگی در نوع خود زیبا اخلاص دیدنی بودند، روی مسجدی بزرگ، تاریخی ،مشهور یکدلی اثری ماندگار داخل تاریخ رسیدیم. مسجد تام سلیمانیه بین سالهای 1550تا1557 توسط معمارسینان و وساطت 3500 کارگر(1700 مسیحی خلوص 1800 مسلمان)احداث شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.