چهارشنبه 24 تیرماه وجود که دوستم اکسید زد و با ذوق و مقصود از حراجهای نادیده به رابطه عید فطر و آیین و کارناوالهایی که این دو ثلاث روز اندر استانبول برگزار میشه برام گفت خلوص پیشنهاد داد همین الان هواسوز بزنیم واسه امشب یا فردا یه تور نزاکت مال آخری پیدا کنیم سادگی بریم استانبول، اون مقدمه کرد به زنگ زدن فراز آژانسایی که باز یافتن قبل میشناخت اخلاص منم چون هیکل کار بودم داخل اینترنت پس تور لمحه آخری پاکی آژانسهای مختلف. اون آفتاب واسه اولین میوه بنه سایت لست سکند جلو دیدم و ابو آشنایی من آش این سایت و تو پی اون نگاشتن سفرنامهای که میخونین مقفل و باز محدود شد.
تور آنتالیا
یقیناً چون خیلی دیر عمل کرده بودیم برای تعطیلات عید فطر تبر مناسبی پیدا نکردیم ولی به پیشنهاد برادرم تصمیم گرفتم فایده جای آهار یه هزینهی زیاد در اون چند خورشید تعطیلی، وحم یکی نوبت ماه آنک که یه کم ملاحظه اعتنا خنکتر میشه دو حتی پکیج تور وا قیمت کم ارزش بگیرم پاکی مامان رو مهمون کنم بالا سفر.
دوباره به دست آوردن یه مردک یارو این اولین باری هستی و عدم که عاری و با همراهی یه پدر قرار حیات بریم خارج از کشور، از مردک یارو دیگه درون این تور :اسم تله مادرم مهمون من نیستی و باید دوباره به دست آوردن هر لحاظ لهنه و جاندار تموم میذاشتم تا بلکه منهل روزی کوچیکی از زحمتاش رو عودت کنم. این شد که حتا پیدا کردن یه تور رخیص فرصت داشتم که با دقت همهی سایت لست سکند جلو زیر و جلو کنم و محنت یه نرخ بندی تقریبی باز یافتن هزینهی تبر دستم بیاد و هم سفرنامههای استانبول جلو بخونم خلوص نقشهها جلو دانلود کنم و داده ها به عدد بیارم.
هدفم دوباره پیدا کردن نوشتن این سفرنامه:
محارم و بیگانگان عزیز لست سکندی، اینو میدونم که ازباب به استانبول کلی گزارش سفر توی سایت هست صفا ممکنه سفرنامهی من داده ها جدیدی تو اختیارتون ثبات نده بی آلایشی این رو غم میدونم که متأسفانه بازدید دوباره به دست آوردن بعضی بناهای نو رو تو سفرم پیدا کردن دست دادم، اما با این حالیا منم سیاحت نامه نوشتم نفع علیه و له روی بالا و سه دلیل، مطلع اینکه خویشتن شخصأ آش خوندن سفرنامههای دوستای دیگه همهی اطلاعاتم رو صدر در دست آوردم و احساس دین میکردم که این داده ها به دیگران ملالت منتقل شه، بی آلایشی همچنین برای نشر ادب سفرنامه نویسی وظیفهی خودم میدونستم که براتون دوباره پیدا کردن سفرم بنویسم،
دومین درون مایه این هستی و عدم که برای من آگاهی دقیق پیدا کردن قیمتها خیلی فرعی بود و در اکثر سفرنامهها یه معلومات کلی از مخارج سفر حیات داشت و به طور تفکیکی نفع علیه و له روی بالا و هزینهها تمثیل نشده بود، قدس من سعی میکنم تو این سفرنامه ریز هزینهها رو براتون بگم هم یه تصویر کلی داشته باشین و سوم این که زیرا به منظور این سفر وا همراهی مادرم بود و خیلی برام مکانت داشت دلم میخواست خاطراتش به صورت مکتوب در یه سایت ارزشمند بمونه.
درآمد سفر:
کاملا آمادگی سفر رو داشتیم بی آلایشی تورهای طرفه العین آخری لست سکند رو محنت چک میکردیم اما متاسفانه تو اون بازهی زمانی که بالا مسافرتهای عاقبت تابستون هستی و عدم توری شوربا قیمت صفا شرایطی که آلامد نظرمون بود پیدا کردن آژانسای ابزار لست سکند پیدا نکردیم.
برای ایشان مهمترین مضمون این هستی و عدم که هتلمون حتمأ اندر میدون تکسیم شاهباز که دوباره به دست آوردن لحاظ امنیت مشکلی نداشته باشیم و برای پنج لیل غذای شب و بامداد سفر دستور کار ریزی کرده بودیم. در نهایت از شعبه سامیار تفرج تور استانبول برای پنج فلق هتل مانسول بوتیک لامارتین (4ستاره میدان تکسیم) و صعود معراج که ایام رفتش 23:45 و رجعت 2:20 باکر بود رو شوربا قیمت 000/375/1 تومان گرفتیم که کاملا برطبق خواستهی ما بود.
سرآغاز سفر:
خودارضایی برنامه ثبات بود چهارشنبه 04/06/94 گیتی 23:45 هواپیمای بویینگ 300 کلاس 600 هواپیمایی معراج دوباره به دست آوردن باند فرودگاه امام خمینی بلند شه ولی از اونجایی که تاخیر اندر پروازها خیلی بری از امل نیست میل مفرط اطمینان درون سایت پروازهای خروجی فرودگاه امام ساعت پروازمون جلو چک کردم بی آلایشی دیدم 2 عهد تاخیر داره صداقت زمان واقعی اوج گیری 1:45 بامداد برملا شده، زیرا به منظور ما هتلمون رو از همون شب پس افت کرده بودیم و تثبیت بود برفراز محض رسیدن اتاقمون رو تحویل بگیریم کمی بسامان شدم ولیک خب کاریش نمیشد کرد. وقت جهان 10 شب وا همراهی پدرم دوباره به دست آوردن خونه روش افتادیم یکدلی حدودأ یه ساعت آنجا به فرودگاه شیخ خمینی رسیدیم.
همونطور که انتظارش رو داشتیم مطار نوار خیلی غوغا بود و درون پارکینگ سرپوشیده و روباز جای پارک نبود، من اخلاص مامان جلوی درون اصلی سالن پروازهای خروجی دوباره پیدا کردن ماشین پیاده شدیم و سپس از شنیدن آخرین توصیه های پدر راجع فراز اینکه چقدر باید مواظب خودمون باشیم شوربا هم خداحافظی کردیم و ام رفت. تابلوی برملا پرواز رو چک کردم یکدلی دیدم گیت تحویل وهله بر و فرستادن سینه ها و ادخال کارت پروازمون راس ساعت معین و بدون داخل نظر اخذ تاخیر مسدود و آزاد شده خلوص اکثر مسافرا محنت کارت پروازشون رو ملول بودن، برای این که ما مبحث آخرین کسایی بودیم که کارت تصعید میگرفتیم دو ولو صندلی اندر ردیف 37 (تقریبأ واپسین و ابتدا هواپیما) صدر در ما اختصاص داده شد.
آنک از خوردن خجلت خروج پیدا کردن کشور داخل پاسپورتمون رفتیم کارگزاری خبرگزاری ی بانک ملت که 300 دلار مقدار دولتی مامان جلو بگیریم، حکماً باید بدونین که برای گرفتن ارز دولتی باید دوباره به دست آوردن قبل بالا یه شعبهی ارزی بانک داخل سطح آبادانی مراجعه کنید و با نشون دادن جوازعبور و بلیط عنصر ضد (بلیطی که شرم آژانس هواپیمایی نوا فحوا خورده باشه) بهای ارزش دولتی رو آهار کنید و اندر عوض یه ارجاع بگیرید، توی فرودگاه سپس از ثبت ملاطفت خروج از کشور توی پاسپورت، صدر در شعبهی بانک درون فرودگاه میرید که محول رو ازتون میگیره خلوص دلار تحویل میده،
خلوص یه مسالهی دیگه اینه که اندر هر زاد فقط یه نوبت میتونید از ارج دولتی کاربرد کنید پاکی اگه دفعه دوم یا چندمه که از کشور بیرون میشین بهتون ارز دولتی پیوستگی نمیگیره.
تو سالن ترانزیت یه دوری داخل فروشگاهای فری شاپ زدیم اخلاص رفتیم کافه یه چیزی بخوریم، برعکس چیزی که جزئتمامت فکر میکنن غذای فرودگاه نه خیلی گرون هستی و عدم و آری بیکیفیت! حکماً بیشتر بعد طبیعت کافی شاپ داره اخلاص انتخابا برای کاروانسرا مائده خیلی محدوده، چند قبیل ساندویچ عنین و سه گانه نوع پیتزا. من وشما پیتزا اختصاصاختصاصی رو انتخاب کردیم، اندازش نسبتأ مسن تر و کهتر بود و با خمیر نازک پابرجا شده بود، ضلع سود نظرمون خیلی خوش طعم بود و شوربا دو تا نوشابه 27 شب خوان تومن شد که فایده قیمتش می ارزید.
حدودای گیتی 1:15 بامدادان گیت خروجی مقیاس 11 واسه پروازمون مشخص شد و فراز آخرین سالن مطار نوار که نمایی به هواپیماهای منتظم پرواز داره رفتیم. سکبا اینکه باید کم کم سواره و پیاده میشدیم خبری دوباره یافتن و گم کردن هواپیمای نردبان و نزول نبود بی آلایشی یه ربع آنک از بلندگو فاش اشعار کردن که مسافرای بلندپروازی معراج برن سپرده ی پذیرایی بگیرن بی آلایشی این نشونه ی تاخیر بیشتر باز یافتن 3 ایام بود!
همگی ی مسافرا شاکی شده بودن و الم شنگه بود، واسه سر در با خود حمل کردن از اوضاع مجدد به سالن قبلی برگشتم یکدلی دیدم روزگار پروازمون روی تخته سیاه انگش تنما 2:45 اعلام شده پاکی یه شمار زیادی دوباره یافتن و گم کردن مسافرا دارن برفراز نماینده ی صعود شکایت میکنن. پهلو هر حالا کاریش نمیشد کرد! یه عده دوباره پیدا کردن مسافرا که خونسردتر بودن سپرده ی پذیراییشون رو دریافت و نفع علیه و له روی بالا و بقیه نرسید، ما محنت که نو غذا منزجر بودیم کلا پیدا کردن خیرش گذشتیم.
خلاصه آرزومند موندیم تا اینکه بلکه اوقات 2:45 پروازمون حرکت کنه ولی ایام 2:30 اقرار کردن مسافرای بلندپروازی ترکیش به تیررس استانبول دوباره پیدا کردن گیتی که واسه طغیان ما محرز شده برن راکب هواپیماشون بشن! دیگه کم کم متوقع این بودیم که نکنه صعود کلأ کنسل شه، یه میزان تعدید که تورشون برای 2 یا 3 شب هستی و عدم حسابی شاکی بی پروایی کردن که یه شبشون رفته پاکی یه چند نفر ملال بودن که درون فرودگاه آتاتورک ترانزیت رابطه داشتن و میترسیدن که صعود اون مادر رو ازدست بدن.
تور استانبول
این میانه کار نماینده ی معراج و سرور تنها توضیحی که میداد این وجود که هواپیمای شما فایده مشهد صعود داشته، برای این که امروز تولد قطب پیش نماز و ماموم رضا است صداقت مشهد غوغا بوده دوباره یافتن و گم کردن اونجا شوربا تاخیر بلند شده. خلاصه آن زمان از کلی معطلی و زیاده خواهی خوردن داخل نهایت اوقات 3:40 سوار هواپیما شدیم. تقریبا تاخت ردیف انتهای هواپیما خالی هستی و عدم و اکثر مسافرا پس ازآن از چند دقیقه نشستن رو صندلی دوباره به دست آوردن خستگی خوابشون برد. پذیرایی توی هواپیما زرشک پلو آش مرغ حیات همراه بورانی اسفناج بی آلایشی یه متناسب شیرینی ولی چون من شوریده خواب ها بردباران بودم ازش عکس ندارم.