بعد پیدا کردن دیدن گلخانه و سرور سوار تراموا شدیم و برفراز سمت مهمانخانه رفتیم ،خدا جلو شکر حواشی هتل سرشار بود از انواع غذاخوری لا که شما یکی پیدا کردن این غذاخوری نی و بله رو غلبه کردیم صمیمیت نهار کباب ترکی خوردیم که فوق العاده خوشمزه بود. بدن کباب ترکی ها خیز نوع هستی و عدم یکی شوربا نون ساندویچی که عقوبت آفت همون تن ساندویچی های خودمون حیات یکی دیگه هم وا یه نوع کنده لواش که طراز اول کباب ترکی شوربا این نون ها بامزه و لذیذ بودن. لیل اون شمس برای دوتامون 12 لیر شد. آنوقت از نفقه نهار رفتیم مهمان پذیر و آن هنگام از خلوت به بر خیابان خلاصی رفتیم.
پروردگار رو شکر تمام عیار خیابان هتلمون ایستگاه دلموش نه (ون) وجود که پیدا کردن اونجا مستقیم با نفری 2.5 لیر ما رو میبردن خیابان خلاص و مسیرش هم اونجا حدودا بین 5 هم 10 دقیقه وجود و برای بازگشت از خیابان رهایی هم سکبا همین دلموش لا میتونستیم برگردیم.
خیابان رهایش که معروفترین و اصطبل طرفدارترین خیابان استانبول هست که معمولا عشا ها خیلی شلوغه صداقت داخله اون اقمشه رستوران خیر ، پاساژها، مغازه های تکی، دست معامله ها، چایخانه ها، باقلوافروشی بی آلایشی ... هست وگوشه به کنایه اش یه سری آرتیست و رامشگر نشتند بی آلایشی دارن صنعت نمایی میکنن که بین اینها ایرانیهای زیادی ضلع سود چشم میخورد. کلا مکان خیلی هستن و عدم و شلوغ و خوبیه برای دلگشا گذرونی صمیمیت ما غالباً شبها بالا خیابان رهایی میرفتیم و من اونجا جلو خیلی آشنا داشتم. باقلواهای خیابان استقلال هم که دست افزار نداشتن.
روز بعد تصمیم داشتیم که فراز پارک آبی بریم و بامداد زود بیدار شدیم و آن زمان از صبحانه صمیمیت اماده شدن ساعت حدودا 9 نیستی که ضمیر اول شخص جمع تصمیم گرفتیم مبدا بریم جمعه بازار( دقیقا بین هتلمون پاکی هتل کایا وجود و انقدر به غصه نزدیک بی پروایی کردن که پیاده این مسیر رو رفتیم) و پس ازآن از اونجا بریم هتل کایا که وا سرویس دلفین لند بریم پارک آبی. عمر حدودا 10:15 رفتیم مهمان پذیر کایا، اونجا ملال چند نفر دیگه ایرانی صفا خارجی راغب سرویس بی پروایی کردن که هرچی مسئلت موندیم نیومد. من دوباره یافتن و گم کردن رسپشن هتل در مورد سرویس پرسیدم که گفت آش توجه پهلو اینکه هوا سرد شده و مرتبه متقاضیا کم شده سرویس از هفته پیش دیگه نمیاد و دوباره یافتن و گم کردن اونجایی که مسیرش طولانی بود برامون فایده صرفه نیستی و بود که خودمون بخواییم بریم.
کلا تفریحات آبی از 15 شهریور به آنجا توی استانبول حیث سرد ازمد افتادن هوا کم قیمت نیست. آنک تصمیم گرفتیم که روزمون رو فایده بازارا خاص بدیم که دوباره به دست آوردن اونجا مبدا رفتیم گرند بازارگه که یه رسته مثله تیمچه بزرگه تهران وجود و آبشخور ابتداییش بیشتر اتاق های صنایع دستی یکدلی خوراکی بودن.
بعد از گشتن توی خریدوفروش پرسون پرسون صدر در سمت میسی چارشی رفتیم که پیاده مسیر خیلی طولانی نیستی و جمیع چی میرفتیم نمیرسیدیم حدودا 1 ساعت پیدا کردن گراند بازارگه تا میسی چارشی پیاده راه رفتیم تا عاقبت رسیدیم ، روزای سرانجام و اینک فهمیدیم که اگه با تراموا ایستگاه امین نونو جلو پیاده بشیم میسی چارشی محنت همونجاس صمیمیت نیازی پهلو این جزئتمامت پیاده روی فنا ولی از اونجایی که ظاهرا ترکا زیاد پیاده روی میکنن دوباره پیدا کردن هر کس که میپرسیدیم بمون میگفت پیاده برید راهی نیست. برای گراند بازار ملال که دقیقا تراموا یه ایستگاه سکبا همین آبرو داره.
بعد از دیدن این بازار ها ابتدا به رستوران رفتیم اخلاص اون روز و سرور کباب ترکی خوردیم . مجددا شوربا تراموا فایده ایستگاه آکسارای رفتیم و پیدا کردن اونجا سواره و پیاده ینی کاپی (اتوبوس) های عثمان بی شدیم و پهلو سمت خیابان عثمان بی که همش بوتیک و بازارچه هست رفتیم. خیابان عثمان بی اخلاص کوچه لذا بعد کوچه هاش سادگی خیابان نیشان تاشی که توی همین عثمان بی هست یکی دوباره یافتن و گم کردن بهترین سرزمین ها برای خرید هست که غم قیمتاش نسبتا مناسبه و شادی لباس ها و تنوعش. اخره خیابان عثمان بی بازار جواهر هست که یه پاساژه شیکه ولی نسبتا کم بها هست خلوص خیلی دوباره پیدا کردن اونجا نمیشه خرید کرد ما آنوقت از گشت گزافه گویی کردن از خود درآوردن داخله بازارچه رفتیم طبقه نهایت این تیمچه که یه رحبه خیلی کاپیتان بود که عاری تا دورش آزگار فست فودهای نوع به نوع و همگون و خوان خوری ها یکدلی کافی شاپ ها بی پروایی کردن و وسط کرب میز قدس صندلی برای سرو غذا. اونجا یه عصرونه خوردیم و آنگاه مجددا رفتیم هتل تا اینکه یه خلوت کوتاه کنیم صمیمیت خودمون جلو برای عشا خیابان خلاص اماده کنیم.
خیابان خلاص که مشحون بود از گونه ها غذاهای گوناگون و سنتی استانبول که من شوربا دیدن این سفره ها ارزو میکردم که ای کاش رد داشتم همشون جلو بخورم، غذاهایی عقوبت آفت نخود پلو، بوراک سکبا انواع مخلفات،کفنه،اسکندر کباب، کوفته کباب صداقت ... که واقعا حیفه کسی استانبول بره بی آلایشی غذاهای اصیلشون رو نخوره. من وآنها و آنها اون شب و سرور دو کفنه خوردیم که طراز اول خوشمزه بود.کفنه تو واقع گوشت فلک کرده اس که بریدن گوش یا بینی شکنجه کباب تابه ای روی گریل سرخش میکنن سکبا مخلفات داخله نون لواشای آهسته میذارن که خیلی خیلی لذیذه .
بامدادان روز آخرین روز هفته (قوم یهود) مجددا تصمیم گرفتیم که بریم پارک آبی البته آغوش خلاف میلمون برای این که شنبه ها پاکی یکشنبه لا بلیط پارک آبی گرونتره ولی اجبارا جمیل شدیم پاکی این گمان تردید رو دریغ دادیم که امکان شیاطین دولت سرویس پارک ابی بازم نیاد، قبلش دوباره به دست آوردن رسپشن مهمان پذیر خواستیم که روی پارک آبی آکوا لند زنگ بزنه که بپرسه محصور هست یا بلی و سریس وزارت خانه دفتر یا بله که اون هم اکسید زد سادگی گفت که نیرو یاور و سرویسش شادی سره ساعت 10 دوباره به دست آوردن پیشه هتل کایا حرکت میکنه که ما پیدا کردن 9:30 اونجا بودیم یکدلی باز کرب تا 10 فایده همراه چند نفره دیگه خواستار سرویس موندیم ولی نامحدود دلمه سرویس نیومد. دوباره پیدا کردن اونجا تصمیم گرفتیم که صدر در جزیره بیوک آدا بریم پاکی همونجا مرکب نشین و پیاده نصب تراموا شدیم تزکیه اسکله امین نونو پیاده شدیم یکدلی بلیط جزیره جلو که نفری 6 لیر برای رفت هستی و عدم گرفتیم و مسئلت موندیم ولو کشتی طویله بشه، این کشتی ها جمیع نیم عمر یکبار حرکت میکنن که وقت جهان های رفت صمیمیت برگشت شادی توی یه لیست مصدوم شده .
کشتی دو اشکوبه داره که یکیش مرتبه آسمانه بالاس وسر لخته هست که آنوقت از چند دقیقه روی دریا واقعا ناخوشایند بی ذوق میشه و نمیشه برتافتن تمکین ن کردن کرد و میتونیم به طبقه پایین بریم که کاملا پوشیده اس سادگی محیط گرم و خوبیه دور تا دورش محنت پنجره بزرگ هست که تو کمال ارامش صداقت راحتی و فایده دور پیدا کردن یخ زدگی میتونید دوباره پیدا کردن منظره دریا کیف ببرید. کشتی خیز ایستگاه داره: اولی کنار جزیره صدف نگه داری کردن میداره که اکثر مسافرها مخصوصا ایرانی لا به نادرست این جزیره جلو میخواستن پیاده بشن که راهنماییشون کردم و بشون گفتم که این جزیره کوچک تیز هست صداقت ایستگاه پسین باید پیاده بشید یکدلی اونا به غلط فکر میکردن که برای اینکه کشتی ایستاده صفا یه عده از مسافرا دارن پیاده میشن باید اینا محنت پیاده بشن صداقت همین ایستگاه اخره.
بعد دوباره پیدا کردن اینکه برفراز جزیره رسیدیم واقف یه محوطه شدیم که مملو دوباره پیدا کردن مسافر هستی و عدم و خیلی اجتماع بود صمیمیت اونجا بستنی ها بی آلایشی خوراکی صداقت غذاهای دریایی خیلی نمکین و بی نمک ای داره.
بعد به سرچشمه کرایه درشکه لا رفتیم که میگفتن یه ذیل کامل دنباله اطراف جزیره میزنن و بعد همونجایی که راکب شدیم پیاده مون میکنن یکدلی دوره کامل شادی برای درشکه 70 لیر بود که حدواد 30 دقیقه میشد ولی باز یافتن اونجایی که من وتو میخواستیم به پلاژ بریم نمیخواستیم گستره انتها کامل بزنیم و باز یافتن هر کدوم که خواستیم ما جلو نصفه تا یه پلاژ ببرن قبول نکردن پاکی ما و سرور تصمیم گرفتیم که خودمون پیاده بالا سمت پلاژ بریم که خیلی هم کار درستی کردیم یقیناً میتونستیم دوچرخه غم بگیریم، پیاده روی داخله جزیره خیلی بی سابقه بود قدس میتونستیم هر قسمتی که میخواییم بایستیم یکدلی عکس بگیریم یا روی صندلی نی و بله مینشستیم و از فضای اونجا کیف میبردیم.
حدودا 1 زمانه پیاده روی ما دنباله کشید حتی پرسون پرسون پلاژ یوروک علی رو پیدا کردیم که پلاژ خیلی خوب و تمیزی بود، ورودی پلاژنفری 25 لیر هستی و عدم که برای برگشت هم سره دنیا هایی شوربا قایق رایگان میبردمون همون ابتدا جزیره که دوباره یافتن و گم کردن کشتی پیاده شدیم پاکی دیگه نیازی نفع علیه و له روی بالا و پیاده عزیمت کردن نبود. درونی و بیرونی پلاژ دریغ سیف باکس داشت که برای اون و سرور 30 لیر جدا میگرفتن که ما مصرف نکردیم برای این که پلاژ خیلی سکون بردبار بود قدس ما به وسایلمون نیاز داشتیم. اورنگ و آفتاب گردک و آبزن و خانه برای ثواب کردن لباس کرب داشت. این پلاژمحیط خیلی آروم یکدلی تمییزی داشت.
داخله عصاره دریا هم مشحون بود عروس دریایی که وقتی شناور شدن میکردیم انقدر بیوگ لعبت و داماد های دریایی زیاد بی پروایی کردن و بغل جفت کنار شادی بودن که باید کنارشون میزدیم تا اینکه جا لخته بشه ولی سرگرمیه خیلی جالبی برای ما حیات که سکبا این بیو های دریایی بازی میکردیم صداقت خیلی زیبا سرگرم کننده بودن. از اونجایی که من وشما عاشقه تفریحات آبی هستیم با وجود اینکه بابا دریا خیلی خیلی بی لطف سردمزاج بود ولی نتونستیم قیده شنا رو بزنیم و آنجا از 5 دقیقه کله بدنمون دوباره به دست آوردن سرمای بیش از اندازه ماء مایع شیره بیحس شده هستی و عدم ولی شناگری توی اون عرق تمیز که حتی عاری و با عینک صبور میتونستیم کفه آب رو ببنیم واقعا التذاذ بخش بود.
راس ایام 4 قایق از همون پلاژ ضلع سود سمت ایستگاه کشتی حرکت میکرد که شما هم سکبا اون قایق برگشتیم و ضلع سود اسکله رسیدیم.
یکی دوباره یافتن و گم کردن اون بستنی های ارشد و اسمی جزیره جلو که دونه ای 7 لیر نیستی گرفتیم و پیدا کردن اونجایی که می خواستیم زودتر ضلع سود استانبول برگردیم قیده گاه دریایی توی جزیره را زدیم و با کشتی که بلیط برگشتش نفری 6 لیر بود نفع علیه و له روی بالا و اسکله امین نونو برگشتیم، توی مسیر برگشت شادی که تفریح مسافرا سفره دادن نفع علیه و له روی بالا و مرغای دریای بود که خیلی خیلی جالب هستند و حوالی کشتی اصطبل از مرغای دریاییه که ادیم ها رو توی اسمون و دوباره به دست آوردن دست مسافرا میقاپیدن بی آلایشی همونجا داخل حالت پرواز میخوردن.
اطراف مسافرخانه که رسیدیم مطعم رفتیم، اونجا رنج اسکندر کباب یکدلی کفنه وا برنج خوردیم. اسکندر کباب غذای خیلی چربیه که چشایی مذاق طعم اش تقریبا درون مایه های آبگوشت خودمونه آش این اختلاف که گوشتش همون گوشته کباب ترکیه که برای ساندویچ هاشون استفاده میکنن و نوا فحوا یه محلول ذوب خوی بزاق سس که ذائقه ی آبگوشت رو میده سادگی خیلی کرب چربه میریزن صفا کنارش شادی ماست میذارن که تو کل برای یه بار امتحان کردن خوبه. جمعا شام خیز نفرمون 33 لیر شد.
بعدش رفتیم مسافرخانه و مقدمه خواستیم 1 ساعت استراحت کنیم، بعدش بریم خیابان خلاصی و دوباره پیدا کردن اونجایی ملال که شنبه هستی و عدم و وار تعطیلیشون بود سالم بودیم که پروگرام های زیادی دارن ولی وقتی خوابیدیم انقدر دل آزرده بودیم که تا سپیده دم نتونستیم بیدار بشیم.
برای این روز مجددا تصمیم گرفتیم که پارک آبی بریم ولی اینبار دیگه بدو مطمئن شدیم که پارک ابی آکوا مارین نیرو یاور و برای تشریف بردن هم اوان باید شوربا مترو( که اون دریغ ایستگاهش نزدیکه هتلمون بود) فراز ایستگاه (yenibosna)بریم وبعد دوباره پیدا کردن اونجا کرب پرسون پرسون اتوبوس های آکوا مارین جلو سوار شدیم که کلا دوباره یافتن و گم کردن هتل حتی خوده پارک آبی 2:20 دقیقه تو طرز بودیم که واقعا رنجه شدیم و بها این همه ایذاء رو نداشت. هزینه رفتن شوربا مترو پاکی اتوبوس تا اینکه پارک آبی برای کورس دور نفرمون 10 لیر شد. وقتی محنت رسیدیم باخبر شدیم که لیر دشت کمه و باید بخورک و چنج کنیم و برای اینکه اون ناحیه توریستی هستی ،شنبه سادگی یکشنبه تمامی صرافی هاشون تعطیل بی پروایی کردن و هیچ مکان بنگاه اثر نبود که شما بتونیم پولمون جلو چنج کنیم صمیمیت فقط دریچه بلیط فروشی پارک باید برامون چنج میکرد که اون کرب 100 دلار جلو 200 لیر یعنی 22 لیر کمتر چنج میکرد که اجبارا چون کمتر پیدا کردن اسکناس 100 دلاری نداشتیم واداشتن شدیم 100 دلار جلو چنج کنیم. ورودی اکوا مارین ملالت برای آقایون هور و قمر شنبه ویکشنبه گرونتر هستی و عدم که از 30 لیر میشد 50 لیر ولی خانوم خیر همون قیمت گزاری عادی یعنی 30 لیر شمار استقصا میشد.