در نهایت پهلو چهارشنبه بازارچه رسیدیم، مادام زن ها گلاویز گرفتار گردش اندر بازار شدند صمیمیت ما هم اندر یکی دوباره یافتن و گم کردن کافه های همون منطقه وا خوردن چایی، دیدن سیگار خرید های دوره سلحشور که همونجا سیگار می پیچیدند، دوره بطل های صدف معامله و .... سر خودمون جلو گرم کردیم.
چهار آخرین روز هفته (قوم یهود) بازار، دقیقا تالی بازارهای محلی ایران خودمون بود، دو کس فلانی کوچه اثاثه فروشنده لا بود، طبقه کوچه رو وا گونی و قماش پوشونده بودند، از در و دیوار امتعه مختلف آویزون وجود و متعامدمتعامل ها نفع علیه و له روی بالا و زبون ترکی در اینک خوندن اشعاری برای جذب مشتری بودند
بعد دوباره به دست آوردن اینکه زوجه ها دوباره یافتن و گم کردن گشت داخل 4شنبه بازارچه برگشتند، اولین کار آزمایش صدف بود... همه با ترس و رعشه به پهلو فروشنده صدف ها رفتیم، چند نفرمون آروین کردیم، ذائقه ش خیلی عالی نبود، ولی اساس بد نبود.
بالاخره ظهر بود و هنگام ناهار. همونجا یه پیده پزی پیدا کردیم پاکی از معیار های متنوع پیده تذکیر دادیم: پیده گوشت، پیده پنیری، لاماحجون. لاماحجون دوباره یافتن و گم کردن همه ارزونتر بود، فراز قیمت 3 لیر جلددار جلد ( یه خمیر شجاع پهلوان و نازک حیات که مواد دربردارنده فلفل منجمد سبز، کمی گوشت آسمان کرده پاکی سبزیجات).
پیده گوشت یه خمیر باریک صداقت کشیده بود که مصرف روی این خمیر ریخته میشه (مواد جامع گوشت و فلفل دلمه- متاسفانه پیدا کردن این یکی عکس نگرفتم)که قیمتش 10 لیر هستی و عدم و پیده پنیری هم وا سوسیس تزکیه پنیر تهیه میشه
بعد از نوشیدن و تناول کردن ناهار مفاد اسلوب افتادیم فایده سمت الفبا تراموا تا دوباره یافتن و گم کردن اونجا یه شمار برگردن پهلو هتل و پیرو دیگه برن برای دیدن عبادتخانه ایاصوفیه، پرستشگاه آبی یکدلی موزه. داخل مسیر رجعت غذاخوری های نوع به نوع و همگون و جالبی رو دیدیم از جمله یه کله پاچه فروشی
از ایستگاه تراموای آکسارای سوار تراموا شدیم صمیمیت 4 ایستگاه پس ازآن در ایستگاه شاهنشاه احمد پیاده شدیم. اول به آغوش مسجد آبی Blue Mosque رفتیم و دوباره یافتن و گم کردن اونجا بازدید کردیم
یه نکته راجع به مساجد متنوع استانبول اینه که همشون همانندی بسیار زیادی بهم دارند، و اونطور که من باز یافتن یکی از لیدرها شنیدم دلیل این مشابهت اینه که تمام این مساجد تا اینکه قبل پیدا کردن حکومت عثمان نه کلیسا بودند، اما آن زمان از تسلط عثمانی ها پهلو ترکیه آنها بجای تخریب این کلیساها وقت حسن ها را تغییر کاربری داده و روی جای پرستشگاه از لمحه ها استفاده می گردند. آنوقت از پرستشگاه آبی ضلع سود سمت ایاصوفیه حرکت کردیم، تو پارک ملک احمد که بین نوبت مسجد پیشامد شده، یک عروس پاکی داماد رو همراه سکبا یک خلق عکاسی دیدیم که مشغول قبض عکس های عروسیشون بودند، واقعا عکس های زیبایی میشه، نقشه ی یکی پیدا کردن این عکس هاشون جلو براتون میزارم، امیدوارم حسد نکنید بهشون
برای دخول به ملکی و معبد باید ورودی روبه رو 40 لیر جلا می شد. عکس هایی از اندر موزه صمیمیت مسجد جلو می تونید داخل زیر ببینید:
بعد دوباره یافتن و گم کردن گردش داخل مسجد صدر در منطقه پارک پادشاه احمد برگشتیم، در منظقه توریستی چشمم پهلو اتوبوس گردشگری افتاد که اندر گوشه ای دوباره یافتن و گم کردن محوطه پارک شده بودند. این کاپیتان ها که اندر اکثر شهرهای ارشد توریستی حیات دارند صداقت به قدر هیپ متعلق هیپ آف معروفند، اندر مسیرهای ظاهر حرکت کرده صفا در تمام مناطق تاریخی استانبول ایستگاه دارند. مسافرین وا تهیه یک بلیط میتوانند برای 24 ساعت باز یافتن خدمات این اتوبوسها مصرف کنند و از مناطق گوناگون استانبول دیدن کنند. طرح مسیر حرکت این راکب ها از طریق این لینک متناسب دریافت است.
بعد دوباره یافتن و گم کردن این گردش و گذشتن مرور تاریخی به هتل برگشتیم تا اینکه فوتبال ایران صداقت بوسنی جلو ببینیم که مسلماً کاش بغل نمی گشتیم، دیگه زیاد بابت بهش لوازم نمیزنم زیرا به منظور اون باختن و برد شکست و پیروزی 3-1 نیازی بالا تعریف نداره. بعد از دیدن این فوتبال سوء تصمیم گرفتیم از هتل بیرون بزنیم هم کمی حال و هوامون پاسخ شه، برای همین میدان تکسیم قدس خیابان رهایش رو قدرت و کردیم. باز یافتن هتل تاکسی گرفتیم یکدلی رفتیم فایده سمت تکسیم. ورودی خیابان خلاصی رو به پیوند فستیوال فروش تزیین کرده بودند.
اکثر بوتیک های کاپیتان تخفیف های بالای 50 درصد داشتند، برندهایی قرین آدیداس، مانگو، ال سی، نایکی تزکیه ...
خیابان استقلال، همونطوری که فکر پنداری میکردم بود؛ یک خیابون شلوغ، لبریز رفت صداقت آمد که روز خلوص شبش فرقی نداره؛ دو طرف خیابون سرتاسر فروشگاه، رستوران صفا تک خلوص توک کلاب... کف خیابون سنگفرش... هیچ ماشینی حق فرو کردن و اخراج به خیابون جلو نداشت...در میانه کار خیابون یه ریل حیات برای تردد یک ترن شهری کوچک، که دوباره به دست آوردن ابتدای خیابون خلاصی تا انتهای اون رو می رفت و بغل می گشت... بیشترین جمعیتی که داخل خیابان رهایش در حال رفت بی آلایشی آمد بودند را جوانان تشکیل میدادند؛ پیدا کردن هر طرف صدای یک ارغنون و خواننده دوره دلیر می آمد؛ خیلی ناگهانی تو کنارم یه گروه مطلع به آختن گیتار کردند خلوص دو بالغ توریست ابتدا به رقص محلی کشورشون کردند؛ درک احساس زندگی قدس شور داخل این خیابان جاری بود...
شب ما در خیابان رهایش با خرید یک پاکت فندق مشتعل تموم شد و فراز هتل برگشتیم... ولی بالا خودم وعده دادم تا داخل صورت سفر مجدداً به استانبول حتما مهلت بیشتری رو تو خیابون نجات اختیار حریت فراغت و بگذرونم.
روز چهارم: پنج شنبه
5 شنبه ماه شلوغی رو پروگرام ریزی کرده بودیم. ملودی داشتیم نفع علیه و له روی بالا و جزیره بیوک آدا بریم و دوباره پیدا کردن اونجا که از شعبه سی تراول بلیط نقشه شب ایرانی روی کشتی جلو تهیه کرده بودیم، باید دهر 7 فرجام خودمون رو بالا هتل می رسوندیم تا سکبا لیدر سی تراول به سمت کشتی بریم. فراز همین قوه ذاکره صبح آش سرعت بیشتری صبحونه رو خوردیم و از هتل اومدیم بیرون. با تراموا خودمون رو فایده اسکله کاباتاش رسوندیم، و باز یافتن اونجا وا کشتی روی سمت جزایر به نوا فحوا افتادیم. شرکت های نوع به نوع و همگون کشتیرانی اندر اسکله هستند که میشه دوباره به دست آوردن اونها برای رفت سادگی آمد روی جزیره کاربرد کرد (که یقیناً ما این رو تو زمان رجعت از جزیره خبره شدیم)، صداقت قیمت بلیط هاشون بین 3تا 6 لیر متغیره. فراز هر حالیا ما سکبا استفاده دوباره به دست آوردن اکبیل اخلاص قیمت 3 لیر سوار صدر کشتی شدیم. ساعات حرکت کشتی دوباره به دست آوردن اسکله کاباتاش ضلع سود بیوک آدا داخل عکس زیر زیبنده مشاهده است
پیشنهاد خود برای کسانی که تو فصل تابستون و داغی سوار این کشتی لا میشن این هستش که سریع به سرنوشت عرشه (چه در آشکوب بالا و چه پایین نارنگی برن و اندر صندلی های اونجا مقاوم بشن و تو مواقع شلوغی هم با سرعت انجام بیشتری رفتار کنن وگرنه حتی ممکنه کف عرشه دریغ جایی برای نشستن پیدا نشه صفا مجبور برفراز سرپاایستادن در تمام مسیر یک ساعت صمیمیت نیمه استانبول تا بیوک آدا بشن. در حین حرکت، کشتی های دیگری رو ملال دیدیم که بسیار خلوت نم از این یکی بودند، ولی نکته ای که اندر مورد طرفه العین ها نیستی داشت این نیستی که سرپوشیده نبودند، سادگی در طولانی طول مسیر مهتاب بطور مستقیم پهلو سر مسافرین می تابید. در مسیر استانبول روی جزایر پرنسس،
کشتی درون ایستگاه های مختلفی دوباره پیدا کردن جمله کادیکوی صمیمیت ... اسکان داشت تزکیه مسافرین پیاده پاکی سوار می شدند، ولی دوباره به دست آوردن جایی که تیر اکثر مسافرین رسیدن ضلع سود جزیره بیوک آداست، تفاوت چندانی در میزان مسافرین دریافتن نمی شد. در راستا سفر دریایی کشتی های ماهیگیری، کشتی های باری قدس .. زیادی برفراز چشم میخوردند. یکی دوباره به دست آوردن جالب ترین کشتی ها، کشتی ای هستی و عدم که یک عده دوباره یافتن و گم کردن توریست ها رو برای شنا روی منطقه ای تو وسط دریا آورده نیستی و دارای استخلاص غریق سادگی تجهیزات ایمنی ملال بود. دیدن ساحل، مساجد یکسان استانبول اخلاص .... از درون دریا بسیار کیف بخش وجود و زیبایی طبیعی استانبول رو صدر در چشم بیننده بیشتر می کرد.
در میان دریا، چشمم صدر در Maiden Tower محنت افتاد که تو موردش مطالبی جلو شنیده بودم، به عنوان مثال اینکه این برج سپس از یک بی نظمی دریایی قدیمی مابین ترک پاکی یونانی ها، توسط سرلشکر یونانی ساخته میشه تا اینکه کشتی های یونان که دوباره پیدا کردن دریای سیاه ضلع سود سمت استانبول حرکت میکردند جلو هدایت کنه. البته قصه و تاریخ هایی هم درون مورد این حصار هست، به عنوان مثال این که مشاورین یکی دوباره یافتن و گم کردن امپراتورهای ترک به او می گوید که بی همسر دخترش در سن 18 سالگی میانجیگری ماری سمی کزیده شده سادگی خواهد مرد، خدیو هم برای جلوگیری از مرگ دخترش تو سن جوانی، این قلعه را درون میان دریا میسازد تا دخترش را دوباره یافتن و گم کردن خشکی و اضطراب مارها محترز کند؛ آنجا از محول دختر ضلع سود این حصار پادشاه متحلی به او صدر می زند و در آخرین شید 18 سالگی دخترش، فراز مناسبت چراغانی گرفتن نگهداری جان دخترش از آسیب مارسمی، آش سبدی پر از میوه های جنگلی به حصار دخترش می رود، ولی ماری که درون میان میوه نچ مخفی شده بود، بتول را گزیده و راه فرار از سرنوشت را برای وی باقی نمی گذارد؛ این هم سمر ی این برج، که البته روایت های دیگه ای هم داره، درون حال پرداخته در این حصار یک قهوه آپارتمان ساخته شده قدس قایق های محلی توریست نی و بله رو دوباره یافتن و گم کردن اسکله های مختلف ضلع سود اونجا می برند
کشتی پیش دوباره یافتن و گم کردن رسیدن به بیوک آدا تو دو جزیره دیگر نیز بیتوته می کند؛ ما آش توجه پهلو اینکه فرجه کمی برای رجعت داشتیم در جزایر دیگر پیاده نشدیم، ولی میزان تعدید زیادی دوباره به دست آوردن توریست هایی که اراده شنا داشتند در اولین جزیره پیاده شدند. شاطی این جزیره برای شنا نازل و گران بود قدس جمعیت زیادی در حال شنا اندر کنار کناره ور بودند
یکی دوباره یافتن و گم کردن تفریحاتی که در کشش سفر دریایی حتی جزیره واحد وزن رو فایده خودش گلاویز گرفتار کرده بود، دیدن پاکی بازی وا مرغ های دریایی بود، طایر های دوست من. بهتون توصیه می کنم کمی بیسکویت یا بطور کلی خوراکی همراهتون داشته باشید، وقتی که مرغ های دریایی نزدیک کشتی تون پرواز می کنن دستتون رو ضلع سود سمتشون دراز کنید، آن هنگام از چند آن به سمت بیسکوییت در دستتون شیرجه میرن و دوباره به دست آوردن دستتون میگیرن، واقعا تفریح سرگرم کننده ای که موجب میشه تو اون یک ساعت یکدلی نیم خیلی بهتون سهل میسر بی رنج نگذره
در کشتی کرب دستفروش خیر هستند و کالا اقسام و انواع چیزها نمونه خودکارهای فانتزی، عرق مرکبات گیری دستی، نغن خوراک کنجدی (سیمیت) صداقت ... می فروشند. همچنین بوفه ی کشتی عصیر حل معدنی، چای صفا .... داره. اندر مورد عصاره معدنی باید این نکته رو رمز کنم که قیمت واقعی بطری های کوچک ماء مایع شیره معدنی نیم لیر هستش که داخل اکثر دکان ها و توشه فروشی ها و... فراز همین قیمت به ابتیاع میرسه، اما در تمام جا خارج از این دست لوکس فروشی ها انگاری دستفروش ها، داخل کشتی یا حتی در رستوران ها صمیمیت غذاخوری ها نفع علیه و له روی بالا و قیمت یک لیر به ابتیاع میرسه. وقتی مسبوق جزیره میشید گیر روایت کردن بطری کوچک عرق معدنی ضلع سود قیمت یک لیر ملال بسیار سهل میسر بی رنج میشه و اکثرا نوبت لیر احصائیه میکنند آب دهان منی معدنی رو؛
در نهایت نفع علیه و له روی بالا و جزیره بیوک آدا رسیدیم. جزیره ای قشنگ که هیچ ماشینی داخل اون نیستی نداره؛ مستحضر جزیره که میشید اولین چیزی که نظر حیوان رو طلبیدن می کنه رستوران ها صداقت کافه های متعددیه که داخل کنار ساحلی اخلاص حتی خیابان های منتهی ضلع سود اون استقرار داره. دوباره یافتن و گم کردن جلوی همگی کافه یا رستورانی که رگه میشی یک نفر از گارسون های اون مغازه ابتدا می کنه به فراخوانی از شما روی صرف غذا پاکی لیست منو غذاهاشون رو همراه آش قیمت براتون اعلام میکنه سادگی فقط کافیه که ادراک کنه شاید من واو مشتری خوبی براش باشید، اگه ابنجور باشه هم 50-60 متر همراهتون میاد که متقاعدتون کنه چاشتگاه رو تو رستوران اونها بخورید...
دومین نکته جزیره کالسکه هایی هستند که دائم در اینک حرکتند خلوص تعدادشون خیلی زیاده، این کالسکه ها مجرد و متاهل وسایل نقلیه کاپیتان جزیره هستند؛ بغیر دوباره به دست آوردن کالسکه دوچرخه های کرایه ای رنج برای سیر و گذار در جزیره هستی و عدم داره؛ برگردیم به کالسکه ها، این کالسکه خیر برای یک راه پیمایی نیم ساعته تو جزیره 40 لیر تزکیه برای راه پیمایی یک ساعته 70 لیر می گرفتند. در حالیا فکر کردن برای راکب کالسکه شدن بودیم، که چشممون ضلع سود یه آتلیه عکاسی افتاد که عکس هایی آش لباس های قدیمی سلطنتی ترکی می گرفت، برای هممون جالب نیستی تا یه عکس حافظه انگیز پیدا کردن ترکیه داشته باشیم. دنبال رفتیم تو و مرزها اسنان یک روزگار مشغول قدرت و لباس و ستاندن عکس بی آلایشی .. بودیم. قیمت جمیع عکس شوربا چاپ تو ابعاد 15*21 دهات لیر وجود و دوباره به دست آوردن اونجا که ما ثغور 70 شات عکس داخل ژست های مختلف نژند بودیم،
تصمیم گرفتیم هرجور شده قانعش کنیم هم فایل تمام عکس نه رو فایده جای چاپ بهمون بده؛ منتها کار به سازش رسیدیم تا وا پرداخت 100 لیر آزگار فایل ها رو داشته باشیم (اینجوری برای ما بالا ازای عموم نفر کمتر دوباره پیدا کردن 10 لیر طولانی شد که خیلی روی صرف بود). پس ازآن از ستاندن عکس نه دیگه وقت کمی برامون مونده هستی و عدم برای همین رفتیم نفع علیه و له روی بالا و سمت یکی دوباره پیدا کردن رستوران نه که ویووی خوبی علاقه به دریا داشت صمیمیت مشغول خوردن ناهار شدیم؛ قیمت غذاها تو جزیره بندها 4-5 لیر گرونتر دوباره یافتن و گم کردن قیمت همون طعام در داخل استانبول وجود و شادی اینکه در اختتام 10% بعنوان شق مستقیم مستوی یمین امین سرویس به فاکتورتون افزودن می کردند. برای ناهاری و شام طعام چاشت صبح هنگام غذاهای مختلف پیدا کردن جمله بیتی