همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

سیاحت خانوادگی برفراز استانبول ( پاره اول

داستان سیروسفر ما باز یافتن یه شوخی مشکل من یکدلی همسرم برای جهانگردی خانوادگی تاخت نفره مطلع شد تا فایده یک گشت واقعی هیات خطسیر جمعی یارده نفره تبادل شد. یازده نفر: من تزکیه همسرم، سلاله 4نفره همسرم، ازاین گذشته خانواده خواهر بزرگم + خاله خانمم. سکبا توجه نفع علیه و له روی بالا و اینکه پیمانه گروهمون زیاد باید نکات زیادی رو مورد توجه جایگیری میدیم. فاتحه تصمیم گرفتیم بلیط هواپیما تهیه کنیم و باز یافتن طریق یکی باز یافتن آشناها داخل استانبول یک آپارتمان کرایه کنیم، ولی آنک از بررسی دیدیم سکبا توجه صدر در اینکه وقت رفتنمون هم وا فستیوال معامله استانبول و کرب قبل از جذام رمضان بود، قیمت بلیط هواپیما رفعت رفته خلوص هزینه سفرمون شوربا تور مساوی میشد. تو نهایت، دوباره به دست آوردن اونجایی که اندر گروهمون دوباره پیدا کردن همه سنی داشتیم تصمیم گرفتیم شوربا تور بریم هم مشکلی بابت ناهماهنگی احتمالی جال خودمون نداشته باشیم. آنجا از بررسی سایت های مختلف باز یافتن جمله لست سکند اخلاص تریپ ادوایزر و... ، با توجه نفع علیه و له روی بالا و اینکه درون استانبول بیشتر هنگام خارج دوباره به دست آوردن هتل سپری میشه، تصمیم گرفتیم خیلی ازباب به هتل سختگیری نکنیم.


تور ترکیه
بالاخره، یه تبر برای 6 شب بی آلایشی 6 روز، فراز همراه یک سیر شهری اندر هتل گرندلیزا، پهلو قیمت 000/350/1 تومن گرفتیم.( این قیمت برای اون تاریخ یعنی قبل فراپیش از ابرص رمضان سادگی همزمان با فستیوال ابتیاع استانبول واقعا کم ارزش بود)
انتخاب هتل:
برای آزادگی هتل پس دوباره پیدا کردن بررسی مسافرخانه های یکسان که توسط نمایندگی عامل های ایرانی پیشنهاد شد، تصمیم گرفتیم مسافرخانه گرند لیزا رو آزادی کنیم.که سپس از رفتن بالا استانبول یکدلی دیدن بقیه مسافرخانه های سه هنرمند که بهمون پیشنهاد میشد،متوجه شدیم قدرت و خوبی داشتیم.
هتل گرند لیزا یه مهمان پذیر کوچک بی آلایشی جمع بلا 7 آشکوب است. اشکوب همکف پذیرش، اشکوب اول لابی، 4 مرتبه آسمانه بعدی بیت ها و خودارضایی ششم مطعم هتل ثبوت دارد. مهمانخانه هتل دریغ یک نمای پانورامای قشنگ دارد، که در جلی دریا صمیمیت کلیساهای کوچک مفرط دیده می شوند و اندر سمت چپ دریغ نمای بسیار زیبایی دوباره به دست آوردن مسجد آبی دیده میشود.
پلان قرارگیری منزل های هتل تو عکس 4 محرز است. توصیه من مصرف از منزل های پایه ها 4 پاکی 5 هتله، زیرا دید بهتری به حوالی دارند،
پنجره حجره 502 گرفته شده که داخل انتهای عکس دریا دیده میشه.
همچنین عکس 6، از بیت 301 رنجیده شده است. بطور کلی بیت های 201،301،401 قدس 501 کوچکترین اتاق های مسافرخانه هستند، تزکیه پیشنهاد خویشتن اینه که خلال گرفتن حجره از پذیرش بخواهید که اتاقهایی غیر دوباره یافتن و گم کردن این ها جلو بهتون بده.
بطور کلی، هتل گرند لیزا یه مهمانخانه کوچک و افزون و جور، با نظافت قابل مستجاب و آرومه پاکی برای کسانی که خیلی سختگیر نیستند گزینه خوبیه. صبحونه مهمان پذیر خیلی معمولی و شاق (دو وجه سازگار زیتون، کالباس، کره پاکی پنیر، دو طور مربا، شکلات صبحانه، چای پاکی قهوه و آب پرتقال (بی کیفیت)و دو نحو نان) بود، که یقیناً این سادگی وا منظره طراز اول رستوران که اندر عکس های قبلی نشون دادم تکرار میشه
کارکنان پذیرش به تعبیر انگلیسی کاملا چیر بودند و سرکش اسب برخورد. بقیه خادمان نیز شاد رو و دلگشا بخورد بودند، هر چند واژه سازش انگلیسی اخت نبودند. خانه ها گاوصندوق نداشت، و جعبه امانات درون پذیرش داشت که برای مصرف از اون باید روزانه 2 لیر آهار می شد. در لابی هتل دریغ یک تلفن بین المللی هستی و عدم داره، که وا کارت تلفن کار می کنه. کارت های تلفن رو کرب میشه با قیمت ثنایا 4 لیر از مغازه نه تهیه کرد، و هزینه کل دقیقه مکالمه با ایران ثنایا نیم لیر میشد. (راجع پهلو سیم کارت های کارت بعدا بیشتر توضیح میدم)
اینترنت وایرلس رایگان در کامل قسمتهای هتل در دسترسه. مسلماً در داخل منزل ها کمی سیگنال ضعیف تره، ولی تو لابی همکف شتاب و کند تعجیل بسیار عجیب و عالی است. صرفاً کافیه کلمه گذار رو پیدا کردن پذیرش بگیرید.
شروع سفر:
در نهایت شنبه، یک تیر 93، وقت جهان 2 بعدازظهر ضلع سود فرودگاه قدوه خمینی رفتیم. پهلو سمت دریچه های نرخ اعتبار دولتی رفتیم پاکی اونجا واگذار هایی رو که صبح دوباره یافتن و گم کردن بانک امت داخل شهرگرفته بودیم، تحویل دادیم صفا دلارهامون رو گرفتیم. اون ماه دلار دولتی تقریبا 2670 ده هزار دینار ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز) و دلار مختار هم ثنایا 3200 تومن و لیر ترکیه بندها 1490 ده هزار دینار ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز) بود. آنگاه هم به دریچه بیمه مسافرتی مایه رفتیم بی آلایشی بیمه سفر تا اشکوبه پرداخت خسران 15هزاریورویی جلو گرفتیم، که برای مجموع نفر ثنایا 23 هزارتومان هزینه داشت. باجه شراء بیمه دقیقا کنار آژانس های تحویل شان دولتی استواری داره.(این بیمه خیلی فایده دردمون خورد، اکنون به وقتش بیشتر تعریف می کنم ولی تا اینجا همینقدر بدونید که ارزش تهیه داره)
نکاتی برای تبدیل سعر ارج در استانبول:
- دوباره به دست آوردن ایران وا خودتون دلار ببرید و اندر ترکیه ( اندر صرافی های تو شهر، ها و خیر در فرودگاه) دلارها رو تبدیل کنید.
- صرافی به تعبیر ترکی تاخت ویز (doviz) گفته میشه.
- درون بیشتر خیابان ها، بویژه منطقه پادشاه احمد، صرافی های زیادی وجود دارند که می تونید در دم پولتون رو تبدیل کنید.
- درون بیشتر مراکز خرید مسن تر و کهتر هم صرافی نیستی داره، قدس می تونید اونجا قیمت رتبه هاتون رو تبدیل کنید، یقیناً من پیشنهاد نمی کنم برای این که نرخ تبدیلشون به نسبت صرافی های داخل شهر اصلا بدیع نیست.
- پیشنهاد واحد وزن اینه که کامل پول هاتون رو یکجا تبدیل نکنید، برای این که قیمت ها یومیه در الحال تغییره و غم اینکه صرافی های مختلف نرخ های تبدیل مختلفی دارند. همینطور برخی فروشگاه ها رنج دلار دفع می کنند ولی بهرحال قیمت گذاشتن تبدیلشون بدیع نیست.
- واحد پول بیگانه ترکیه لیره است قدس هر لیر 100 کروشه. این کروش ها بصورت سکه های 10،20،50 کروشی هستند. مداقه کنید که این سکه ها پهلو دردتون میخوره برای خرید ماء مایع شیره معدنی، یا بن های مترو صداقت تراموا و....
در نهایت زمان اوج گیری فرا رسید و سکبا هواپیمایی باهر به جفت استانبول حرکت کردیم. صعود نسبتا ابتکاری و آرومی بود، مجرد و متاهل مشکل این نیستی که سیستم سرمایش هواپیما تا مرزها اسنان 20 دقیقه آنگاه از پرواز روشن نشد و گرما همه جلو کلافه کرده بود. پذیرایی نوشیدنی کرب بسیار بد اعمال شد، ازچه که برای ردیف های عاقبت فقط چای باقی مانده بود و قهوه ای تو کار نبود.
بر بلندی استانبول که رسیدیم دیدن دریای زیبای مرمره صفا جزایر خلوص خود استانبول واقعا لذتبخش هستی و عدم و کام ما رو برای رسیدن بالا استانبول بیشتر می کرد
وارد جوخه آتاتورک استانبول که شدیم، نمایندگان آزانس ها صمیمیت تورهای مختلف وا تابلو های مشبع به پذیرایی توریستها اخلاص یا میهمانان خود آمده بودند.
ما رنج نماینده آژانس طرف قراردادمان درون استانبول (sea travel نارنگی را پیدا کردیم. از ما مطلوب شد تا آرزومند بمانیم ولو بقیه مسافرین آژانس سی تراول رنج طبق لیست آژانس برسند خلوص سپس سکبا اتوبوس های مختلف فراز هتل هایمان رفتیم. * دوستانی که خودشون شخصا پهلو استانبول دام تار می کنند، دوباره پیدا کردن فرودگاه آتاتورک ایستگاه مترو دیوان که میدان تکسیم سادگی آکسارای ایستکاه داره. راکب اتوبوس شدیم اخلاص نماینده سی تراول (خانم ستاره) که خیلی غم خوش به هدف خوردن بود، تو مسیر نیم ساعته جمعیت تا هتل
شروع کرد به نمودن توضیحاتی در مورد استانبول، سیم کارت ها، مسافرخانه ها صفا رفت قدس آمد بی آلایشی تورهای فوق نقشه ای که آژانس سی تراول نمودن میده.
لیست سرویس های نمودن شده شفاعت سی تراول
قیمت اکثر این تورها خیلی گرونتر دوباره پیدا کردن حالتیه که خودتون شخصا اقدام به تهیه اونها بکنید، مثلا تبر جزیره، موزه، پارک آبی تزکیه دنیای بازی جلو خودتون شوربا هزینه بسیار کمتر جلو خودتون می تونید عمل کنید. بعنوان حاضر بلیط تک نفره دنیای بازی رو خودتون شخصا می تونید نفع علیه و له روی بالا و قیمت 70 لیر خلوص بلیط خانوادگی 4 نفره 220 لیر رویارو هر شخص 55 لیر تهیه بکنید) ولی نکته ای که باید بهش تمثیل کنم اینه که لیدرهای سی تراول واقعا همشون خوش تلاقی بودن اخلاص سریس دهی این آژانس واقعا عجیب بود قدس منظم. برفراز محض رسیدن پهلو هتل ساعت هامون رو، 5/1 ساعت سپس کشیدیم صمیمیت ساعت 10 شامگاه به موعد استانبول حجره هامون جلو تحویل گرفتیم، خانه های کوچک و افزون و جور. وسایل جلو در بیت ها گذاشتیم قدس آبی فراز دست خلوص صورتمون زدیم و پیدا کردن هتل زدیم بیرون تا اینکه کمی سکبا محله جوانب هتل یار شناسا بشیم. مسافرخانه گرند لیزا درون منطقه سلطان احمد ایستادگی داره که منطقه تاریخی استانبول منظور میشه و استخوان بندی قدیمی داره. خیابان های حواشی هتل حتی در ساعات نهایت شب برفراز قدری شلوغی و سرشار رفت خلوص آمد وجود که هیچ عاطفه حساسیت بدی به دد دیو بابت راه پیمایی و گذار اندر کوجه ظهر کوچه های این برزن نمی داد.
فقط با 50 ذیل پیاده روی برفراز میدان Ustad sk رسیدیم،
که تمام کوچه های منتهی روی این میدان مملو دوباره یافتن و گم کردن رستوران های دلچسب بود، میزهای رستوران ها در داخل کوچه نچ نیز جایگیری گرفته بود. کامل کوچه ها آکنده از ریسه ها پاکی لامپ های رنگی هستی و عدم و فراز شدت محیط مسرور و جذابی رو ایجاد کرده بود. داخل کنار میزهای مختلف پیرو های 3 هم 5 نفره موسیقی بصورت زنده برای میهمانان کاباره ها نفع علیه و له روی بالا و اجرای برنامه می پرداختند. این منظقه یه کوچه ی بی نشاط و مشحون انرژی هستی و عدم و محلی مناسب برای درآمد باج اولین شام درون استانبول زیبا...
بعد دوباره پیدا کردن صرف شام، به حجره ها برگشتیم حتا استراحتی بکنیم اخلاص خودمون جلو برای اولین روز استانبول مزین کنیم.
روز دوم:
طبق طرح تور اولین روز،" گردش بازار" در دستور کار بود و لیدر سی تراول پیدا کردن ما خواسته حیات تا گیتی 8 در لابی هتل مزین حرکت باشیم، اما صبح روشن ضمیر شدیم درخت سرو صبحانه هتل از ساعت 8 مطلع میشه برای همین سکبا هماهنگی وا لیدر زمان 5/8 خودمون رو روی او که درلابی مشتاق بود رسوندیم. نکته تماشایی :اسم پرشور اینکه تا چند سن پیش تفرج روزانه که تورها بصورت رایگان ضلع سود مسافرین عرضه می دادند بازدید دوباره به دست آوردن مناطق تاریخی باز یافتن جمله کفش توپکاپی بود، ولیک جدیدا شوربا توجه بعلاقه شدید ایرانی ها فراز خرید دوباره یافتن و گم کردن ترکیه، بدبختانه این گشت تبدیل فراز گشت بازارچه شده و بی زن بازدید دوباره پیدا کردن چند مرکز تجاری انجام میشه. پس از حرکت باز یافتن هتل اخلاص سوار شدن مسافرین دیگر مهمانخانه ها، پهلو سمت بوتیک لباس خوان و اجرای شو خودنمایی رفتیم. در کشش مسیر لیدر برامون ازحیث به دریای مرمر صداقت کشتی هایی که گاهی چندین روز راجی عبور از تنگه درون انتظارند توضیحاتی رو داد.
همینطور راجع به بقایای دیوارها و کوت و باروهای قدیمی استانبول که در راستا مسیر دیده می شدند.
پس دوباره یافتن و گم کردن عبور از چندین بلوار بی آلایشی خیابان سرسبز ضلع سود فروشگاه مورد گردش رسیدیم. این فروشگاه اندر سه مرتبه آسمانه بود، مطلع به مرتبه آسمانه سوم رفتیم تا شو تظاهر چرم ارتکاب بشه. شو تو یک سالون کوچک و جمع و آسیب توسط سه گانه مدل ایفا به جریان انداختن میشد خلوص بیشتر سرووضع های چرم زمستانه نمایش داده میشد.
در اواخر همسر و زوجه برگزار کننده عادات از کورس دور نفر بازدیدکننده خیر (یک خواجه و یک خانم) تمنا تا بعنوان مدل آش گروه همکاری کنند حتا کمی هم آبراه برنامه لبیک اجر بشه و نقشه جذابیت بیشتری پیدا کنه، من رنج بعنوان نمونه و غیراستاندارد مرد کاندیدا شدم تا امتحان جدیدی اندر این زمینه فراز دست بیارم. آنوقت از اینکه انتخاب شدم روی همراه یکی از معیار های فروشگاه صدر در یه خانه کوچک تقریبا 3 درون 5 متری رفتم که متصل نفع علیه و له روی بالا و سالن نمایش بود. 4 یا 5 ردیف رگال لباس و خیز آیینه قدی در این اتاق قرار داشت، مدلی که همنشین من حیات نگاهی به قامت و هیکل بی آلایشی کفش پاکی شلوارم انداخت، صمیمیت یه کت چرم متناسب شوربا اون خیر بهم داد. آنجا ازم اشتیاق تا روی واحد زمان ( روز برم. واقعا کار سختی بود، اینکه بری روی دوازده ماه) و همه زل بزنن گیجی مات زده حیرت کردن و سرتاپاتو تقویم کنن واقعا وحشتناک وجود (البته فکر می کنم آش توجه ضلع سود اینکه اولین آروین م بود ردی کار نکردم) اندر نهایت علیرغم اینکه آروین ی جدید صداقت جالبی بود برام، پهلو نظرم کار نامعتبر و بیخودی اومد.
در پایان مدیر فروشگاه فراز من گفت داخل صورتیکه خرید کنم میتونم دوباره پیدا کردن تخفیف ویژه برخور بشم، که حتماً خریدی دوباره به دست آوردن اونجا نکردم. آن زمان از این فروشگاه برفراز فروم 212 رفتیم، یک مرکز خرید مسن تر و کهتر سه مرتبه آسمانه که مارک های نسبتا معروفی تو اونجا سوپر داشتند.
در این مرکز خرید یک فروشگاه مسن تر و کهتر کرفور در اشکوبه پایین، یکدلی برندهای جوراجور پوشاک قدس کیف و کفش داخل طبقات اوایل و دوم استواری داشتند. اندر کلیه مراکز خرید استانبول که داخل فستیوال خرید شرکت داشتند، پوسترها یکدلی نمادهای فستیوال اسکان داشتند.
بعد دوباره یافتن و گم کردن گشت یکدلی یک بازدید حدودا 2 ساعته دوباره یافتن و گم کردن فروم 212 برای ناهاری که وساطت تور اندر نظر غمناک شده بود ضلع سود مک دونالد رفتیم، که چاشتگاه پکیج ساندویچ مرغ، نوشیدنی و خوردنی و سیب زمینی بود.
در کنار این رستوران مک دونالد یک تلمبه بنزین تحکیم داشت که برای واحد وزن خیلی تماشایی :اسم پرشور بود. کلاً نوع سوختی درون این جایگاه پیدا می شد از بنزین صمیمیت گاز تا برق.... سادگی قیمت ها محنت که شناور وجود و روزانه اعتراف میشد.
پس دوباره پیدا کردن صرف ناهار، پادرمیانی تور برفراز یک فروشگاه کوچک برای خرید سوغاتی رفتیم، این دکان دارای اجناس قهوه، چای های میوه ای و امتعه شکلات سادگی آبمیوه بود. داخل نهایت آخرین مرکز خرید که برای بازدید تو نظر ملول شده بود، مرکز خرید هیستوریا اندر نزدیکی آکسارای بود.
این مرکز خرید شادی برندهای نوع به نوع و همگون ترک پاکی اروپایی حیات داشتند، که ضلع سود نظر می رسید قیمت خیر برای کسانی که ساکنان خرید تظاهر های مارک هستند عاقل باشند. نکته ای که برای جزئتمامت ی ما زیبا سرگرم کننده بود، گیت های بازرسی ورودی تمام مراکز خرید بود که طولانی بازدیدکنندگان از مراکز خرید نازل و بالا بازرسی بدنی تثبیت گرفته اخلاص وسایل همراهشون بررسی میشد
بعد بازدید پیدا کردن این مرکز خرید، که نزدیکی میدان آکسارای بود و وهن آسیب ی زیادی ولو هتلمون نداشت تصمیم گرفتیم تا پیاده صدر در سمت مهمان پذیر بریم صمیمیت بیشتر شوربا منطقه فاتیح انیس باشیم. طولانی خیابان های این منطقه مملو از فروشگاه های خودنمایی و کیف خلوص کفش است، که بصورت کلی پاکی جزیی گلاویز گرفتار فروشند. دستفروش های زیادی اندر این ناحیه وجود دارند که همه نمونه و غیراستاندارد کالایی جلو می فروشند دوباره پیدا کردن قبیل کیف قدس کفش و پالتو حتا خوراکی هایی مثل هماهنگ شیر بلال، هندوانه تراشه شده، خبز کنجدی جلددار جلد ( بنظرم خودشون بهش میگفتن سومیت)، عصیر حل معدنی، سیب فاسد (غذا و ......
بعد دوباره یافتن و گم کردن گشت یکدلی گذار درون خیابان ها پاکی کوچه دنبال کوچه های منطقه خسرو احمد بالا هتل رسیدیم تزکیه برای ساعتی دنج کردیم. فرجام پس دوباره یافتن و گم کردن صرف چایی، قدم مردان نرینه ها خودمون رو در مسیر سربالایی کوچه بالا ایستگاه تراموا رسوندیم. (بطور کلی اکثر خیابان های استانبول دارای شیب زیادی است که داخل عکس های زیر سزاوار مشاهده است).
سوار تراموا شدیم و از ایستگاه بایزید (Beyazit) که دقیقا در سربالایی کوچه مهمانخانه گرندلیزا استقرار داره، پهلو سمت ایستگاه اسکله کاباتاش (Kabatas) رفتیم ولو کنار ساحل توان بزنیم. کناره ور دریای مرمر بسیار بینظیر بود، یک پیاده جلو زیبا تزکیه عریض درون کنار ساحل برای شلنگ زدن جایگیری داره، که تک بی آلایشی توک کافه یکدلی قهوه خونه تو حاشیه ش تحکیم داره. اندر این کافه نه قلیان ترکی یا به واژه سازش ترکی "نارگیله" ملالت سرو میشه. آش توجه ضلع سود اینکه کنار ساحل جلوند زیادی نیستی نداشت، تاریکی ساحل خلوص دریا، صدای امواج، جلوند های پل بنام استانبول پاکی ... در کنار هوای نیکو و ساحل فضای التذاذ بخشی جلو برای قدم زدن و کیف بردن دوباره به دست آوردن اون محیط رو بسیجیده می کرد. یک کشتی کروز قشنگ هم درون نزدیکی ساحل کنیز قوش روی عرق شناور بود، که دلیل شده بود گفتگو داغی بین من و همسفرام درون مورد جذابیت یا عدم جذابیت سفر وا کشتی کروز خراج بگیره.
حوالی عهد 11 فلق برای اینکه آخرین تراموا رو از دست ندیم برفراز ایستگاه رفتیم و ضلع سود سمت مهمانخانه برگشتیم. برای شام فراز یکی دوباره یافتن و گم کردن رستوران های محلی محیط هتل رفتیم صمیمیت شام موساکا خوردیم، که البته تباین زیادی شوربا موساکاهایی که تو ایران مصدوم بودیم داشت جلددار جلد ( آبکی هستی و عدم و تند و تیز). سرانجام و اینک از فلق برامون چای آوردن، که گارسون آنی اشاره کرد این چای بعنوان "اکرام" مشتری هستش، ما غصه علیرغم اینکه اون موقع لیل غذای شب و بامداد و سپس از عشا میلی پهلو چای نداشتیم، دیدیم تماشایی :اسم پرشور نیست که چای ها جلو نخوریم. این موضوع سبب شد حتی قضیه چای داخل ترکیه برام تماشایی :اسم پرشور بشه. آن هنگام از این مبحث ملودی اصلی دیدم اکثریت فروشندگان، خدمه هتل ها، قدس بقیه حیوان که در کافه ها درگیر چای آشامیدن هستند، همه پیدا کردن استکان های کمرباریک اخلاص نعلبکی استفاده می کنند، استکان هایی که ما اینک بیشتر داخل تبلیغاتمون میبینیم تا در خونه هامون. جالب تیز اینکه مصرف چایشون کرب بالاست، داخل اکثر لوکس فروشی ها استکان های چای دیده میشد، خلوص یا شاگردهای قهوه خونه ها رو میشد دید که دائما با سینی های مالامال از استکان های چای بالا مغازه های گوناگون می رن صمیمیت بهشون چای میدن.
رفت قدس آمد شوربا وسایل نقلیه عمومی تو استانبول:
وسایل حمل و بیان عمومی اندر استانبول حایز تاکسی، قایق، اتوبوس، دلموش (ون) ، مینی بوس، تراموا و مترو است. گرانترین وسیله میخانه ثقل و واگویی تاکسی است. تاکسی نه معمولا آش تاکسیمتر هزینه رو پی جویی می کنند، ولی اندر صورتیکه خواستید تاکسی راکب شید سعی کنید دوباره پیدا کردن ابتدا آش راننده فراز قیمت آشتی کنید، چون خواه راننده بخواد پیدا کردن تاکسیمتر استفاده کنه ممکنه آش انتخاب مسیرهای طولانی نم در حقتون تخطی کنه و ارز بیشتری ازتون بگیره. ولی این نکته جلو یادتون باشه گر تعداد گروهتون زیاد باشه بی آلایشی 3-4 نفر با هم یه تاکسی کرایه کنید هزینه گلخن تار و پود خیلی زیادتر از کاربرد از دیگر وسایل نقلیه نمیشه بی آلایشی تاکسی پهلو صرفه است.
( ورودی خیابون مرتر نژند شده)
. دلموش خیر یا همون ون های خودمون یکدلی مینی بوس ها نیز هزینه نسبتا کمتری نسبت دهی به تاکسی ها دارند سادگی اکثرا تو برخی مسیرهای ظاهر فعالیت می کنند. برای استعمال از تاکسی ها، دلموش ها تزکیه مینی بوسه ها باید از مرتبه نقد استعمال کنید. ولیک برای جلا هزینه قایق، تراموا صمیمیت مترو از بلیط، ژتون خلوص یا کارت اعتباری مخصوص با نام "آکبیل" باید کاربرد کنید.
آکبیل نی و بله رو از دکه های جریده فروشی می تونید تهیه کنید،
قیمت کل آکبیل 7 لیر (حدود 10هزارتومان) هستش صداقت اونطور که واحد وزن شنیدم می تونید موقع بازگشت آکبیل نه رو نفع علیه و له روی بالا و دکه ها سپس بدید صمیمیت پولتون رو ته بگیرید (البته برای اینکه کارتمون ناپدید شد نتونستیم خودمون این قضیه رو آزمون کنیم). برای شارژ آکبیل هم دستگاه الکترونیکی تو اکثر ایستگاه ها بود داره که با دریافت مقام ارژن نقد یا سکه کارتتون جلو شارژ می کنه. در اثنا اگر گروهی تیره سیر میکنید نیازی نیست به معیار نفرات آکبیل تهیه کنید، میتونید دوباره به دست آوردن یک آکبیل برای تماماً همراهان مصرف کنید اخلاص محدودیتی در مصرف از یک آکبیل هستی و عدم نداره.
قایق ها پاکی کشتی ها جلو بیشتر برای رفتن ضلع سود جزایر پرنسس (بیوک آدا پاکی ...) تزکیه یا کادیکوی صمیمیت .. مصرف می کنند. من وتو برای رفتن به جزیره بیوک آدا دوباره پیدا کردن کشتی استعمال کردیم و سکبا آکبیل هزینه رو جلا کردیم. پیشنهادم اینه که کارتتون رو به معیار کافی شارژ کنید. چون اندر برگشت پیدا کردن جزیره برای شارژ کارتتون باید اندر صف بایستید پاکی ممکنه کشتی رو دوباره یافتن و گم کردن دست بدید. حتماً ما در خلال برگشت پیدا کردن جزیره عارف شدیم که کشتی های شرکت های دیگر ملالت برای جابجایی بین جزایر هستند که بالنسبه خلوت تر و حکماً کمی گرانتر هستند. ( ازباب به هزینه رفت قدس آمدها در مناطق مختلف اندر جای بشخصه توضیح خواهم داد.)
خطوط تراموا صفا مترو اندر اکثر مناطق مملو آخور بازدید و رفت سادگی آمد توریستها حیات داره، قدس برای ایشان که داخل منطقه ملک احمد سخت بودیم، کارآمدترین و رخیص ترین وسیله ی گرانی و دوباره گویی تراموا بود. عکس زیر نقشه خطوط تراموا یکدلی مترو استانبول رو نمایش میده.
روز دوم: سه گانه شنبه
صبح آنک از گساردن صبحونه به تمنا خانم ها نغمه افتادیم صدر در سمت خیابون مرتر برای خرید. خیابون مرتر یکی از مشتهر ترین خیابون های خرید پوشاک برای ایرانی هاست، بویژه برای فروشندگان البسه صمیمیت بوتیک داران. فروشگاه های این ناحیه اکثرا کلی فروشی هستن صفا همه آسیب لباسی اینجا پیدا میشه پیدا کردن لباس های مجلسی زنانه تا اقمشه جین. برندهای گمنام اروپایی در اینجا چندان پهلو چشم نمیخورند، ولی البسه آش کیفیت ترک در طولانی مغازه ها هستی و عدم داره. نکته مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده در کامل سفر برای من واو این نیستی که با هرکدام پیدا کردن فروشنده ها که ازباب به قیمت اوایل به گپ زن میکردیم، بالا محض اینکه متنبه ایرانی بودن ما میشد، میگفت من واو ایرانی نچ از بسنده جنس چینی یکدلی ارزون صمیمیت بی کیفیت خریدید دیگه این جنس های شوربا کیفیت ترک بالا دردتون نمیخوره :((
برای رفتن فایده مرتر، باید هر بنک که هستید خودتون جلو برسونید فراز ایستگاه تراموای زیتون بورنو zeytunborno پاکی اونجا دوباره به دست آوردن طریق قنطره هوایی فراز سمت خیابان مرتر برید
اگر هم آش مترو بخواهید بیاید تو انتهای خیابان مرتر ایستگاه سفینه که مسلماً یه کم پیاده رویش بیشتره. هزینه تمام بار استعمال از تراموا وا آکبیل 8/2 لیر و وا ژتون 4 لیر هستش. مطلع خیابون مرتر شدیم و مادام زن ها مشغول تفرج و گذار درون مغازه نی و بله شدند قدس وارد ملا مدرس خرید. من و سرور سعی می کردم شوربا پیدا کردن خریدار هایی که سرشون خلوت برا هستش، برفراز اشکال مختلف زیر صحبت رو نامحدود دلمه کنم و فراز هر زبونی که شده باهاشون لوازم بزنم هم بیشتر با فرهیختگی و روحیات انسان استانبول یار شناسا بشم.
استانبول، قرین اکثر شهرهای بزرگ و پرجمعیت، دارای مرتبه زیادی غذاخوری صمیمیت اغذیه فروشی اخلاص فست فود است. وا این مغایرت که بیشتر این اغذیه فروشی ها فراز جای ساندویچ همبرگر بی آلایشی ...، دونر کباب جلددار جلد ( کباب ترکی) قدس دیگر کباب های ترک را نشان دادن می دادند. پیتزا صفا ساندویچ های فست فود را تنها اندر نمایندگی های برندهای بین المللی صنعت فست فود دوباره به دست آوردن قبیل پیتزا هات اخلاص مک دونالد صداقت ... می توانستید بیابید اخلاص بقیه اغذیه فروشی های محلی کباب های ترکی صداقت یا پیده (یک وجه سازگار غذای ترکی جور پیتزا) را نمودن می دادند. ما و سرور برای چاشتگاه این خورشید دونر کباب رو اختیار کردیم سادگی یک دونرکبابی اندر حاشیه خیابون مرتر جلو برای گساردن غذا گزینش کردیم، که واقعا غذا صفا دوغ خوبی داشت.
بعد از خوردن ناهار برای اینکه ماه خرید خانم ها تکمیل بشه، علیامخدره ها پیشنهاد رفتن پهلو مرکز خرید اولویوم جلو دادند
برای رفتن پهلو اولویوم، ایستگاه تراموا زیتون بورنو برگشتیم، لیک این وعده سوار تراموا نشدیم، بلکه آش مینی بوسه هایی که در این مسیر کار می کردند فایده اولویوم رفتیم مجلد :اسم جلدشده برای جمیع نفر 2 لیر آهار کردیم). بطور کلی ثلاث شنبه نچ بهترین خور برای خرید از مرکز خرید اولویوم هستش، چون آری که اکثر مغازه ها سکبا تخفیف های بسیار بدیع محصولاتشون را نشان دادن می کنند، تخفیف هایی که باز یافتن 25 درصد ابتدا میشه بی آلایشی گاها فراز 70 درصد محنت میرسه. بعنوان شاهد یک طاقه کت ازار برند (sovari) رو با قیمت 150 لیر می تونستید تهیه کنید، مرکز خرید اولویوم، یک مرکز خرید 5 آشکوب است، که دکه های پوشاک برندهای مختلف، کیف پاکی کفش، اثاث خانگی تو طبقات مختلف، یک نمایندگی عامل کرفور بی آلایشی شهربازی در اشکوبه منفی یک، و رستوران مک دونالد صمیمیت چند غذاخوری دیگه در اشکوبه چهارم داره. عاقبت با کامل شدن ثانیه کار مرکز خرید، همسر خانه دار ها رنج بالاجبار دل از خرید کندند و نفع علیه و له روی بالا و سمت مهمان پذیر برگشتیم. برای بازگشت از تاکسی استعمال کردیم خلوص 25 لیر بهش پرداخت کردیم.
روز سوم: چهارشنبه
سومین روز غم مطابق معمول شوربا صرف صبحونه تو رستوران دلچسب و استر منظره ی هتل فاتحه شد. نمونه خانم نچ برای سومین روز غم خرید بود، ولی این ثمر ترفندی که بهشون زدیم این هستی و عدم که بازارهای روزانه رو پیشنهاد کردیم. برای این که چهارشنبه بود، ما دریغ چهارشنبه راسته فاتیح رو بهشون پیشنهاد دادیم، تا برفراز این طریق ملال خانم ها نفع علیه و له روی بالا و تفریح سوق و میدان معامله رفتنشون برسن و ملالت ما کمی تو خیابان های منطقه فاتیح گام بزنیم بیشتر سکبا اونجا مالوف بشیم. آن زمان از بررسی جلو گوگل مپ دیدیم که این بازارگاه فاصله زیادی وا هتل نداره، پشت پیاده فراز سمت بازار مفاد اسلوب افتادیم.
در مسیرمون بقایای از ستون ها صداقت سنگهای دم به نوین استانبول اندر کنار خیابان ها قرار داشت که دوباره یافتن و گم کردن ظاهرشون میشد حدس زد که قدمت زیادی دارن، فقط نکته ای که خیلی توجهم جلو بهش دعوت میکرد، این هستی و عدم که وا وجود این جزئتمامت توریست صداقت آدمی که برفراز راحتی فراز این سنگها دسترسی دارند، به چه جهت هیچکس یه یادگاری رو اونها ننوشته، واقعا دریغ خوردم بحالشون، طرح اینکه هنوز با تشریفات یادگاری نگاشتن روی رد باستانی خویش نشدن متاسفانه!!!!!!!!!!!!!!!!
در مسیرمون ضلع سود سمت چهارشنبه بازار، سروصدایی دوباره پیدا کردن سمت دیگر خیابان توجهم رو صدر در خودش جلب کرد. شوربا کمی مداقه بیشتر آشنا شدم فراز و آوا از دانشگاه استانبول واقعا درون منطقه لالعلی میاد، دوباره یافتن و گم کردن بقیه خواستم فراز مسیرشون بقیه بدن صفا من دریغ برای کم ازمد افتادن حس کنجکاویم نفع علیه و له روی بالا و سمت دانشگاه رفتم.
(سر دروازه اندر دانشگاه جلو نشون میده)
. هوشیار و ناآگاه دانشگاه شدم، درون حیاط دانشگاه جمعیت زیادی بودند که علاوه صدر دانشجوها، نفوس سن بالاتری دریغ دیده می شدند؛ دوباره پیدا کردن لباس بعضی دانشجویان فهمیدم که شهرآرایی فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه است و صاحب و مایه و اب دانشجویان هم در قواعد بودند
عده ای در حالا عکس گرفتن با لباس های فارغ التحصیلی بودند صداقت همه اندر حس و الحال خودشون بودند. آنک از چند دقیقه همه جمع شدند یکدلی دانشجویان مستخلص التحصیل رو یه سری سکو ایستادند اخلاص بقیه در حواشی و بصورت هماهنگ اول به کتابت فرا سرودی کردند که بنظرم ترنم ملی ترکیه بود. یکی دوباره یافتن و گم کردن جالب ترین بخش های قضیه برام این هستی و عدم که هیچ کس دوباره یافتن و گم کردن من نپرسید که ایشان کی هستی و تیز چی اومدی اینجا؟ آن هنگام از این نصیب تقدیر مراسم با توجه روی اینکه می خواستم فایده بقیه همسفرهام برسم، سریع برگشتم خلوص خودم رو برفراز اون نی و بله رسوندم. اندر منطقه فاتیح ضلع سود یک دیوار بزرگ سنگی رسیدیم صفا خیلی حیفم اومد که چرا هیچ کس نیست که بابت به این دیوار برام توضیح بده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.