همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

همیشه در سفر

مرجع دانستنی های گردشگری ایران و جهان

سفر نفع علیه و له روی بالا و قسطنطنیه - آبشخور دوم

 ظاهرا مدرس راننده کشتی بود.ما انگلیسی پرسیدیم اخلاص او ترکی مواخذه و پاسخ داد.سپس برای انکه مساعدتی کرده عطر همراه من واو چند قدمی آمد تا مسیر را نشانمان دهدو آنک از اینکه فهمید ایرانی هستیم ،فریادی دوباره یافتن و گم کردن سر شادی کشید قدس اظهار شادی کرد که حتماً ما دلیلش را نفهمیدیم!!! دوباره پیدا کردن تپه اوج رفتیم ملاحظه اعتنا سردتر دوباره پیدا کردن داخل ولایت بود.از بیزار تابلوی کارفور را دیدیم پاکی چند دقیقه بعد نبیه فروشگاه شدیم.از تماشا بزرگی آش فروشگاه کارفوری که قبلادر ابوظبی دیده بودم،قابل قیاس بود.اما اینجا خلوت مرطوب بود.شاید این روز اوج هفته برای خرید اهالی رخیص نبود یا شاید ما زود آمده بودیم.فروشگاه بزرگی وجود که باز یافتن شیر طیر تا انس آدمیزاد در دم یافت می شد.،قیمت نچ اما بله چندان کم ارزش خرید.حداقل پوشاک آنجا گرانتر پیدا کردن جاهایی وجود که تا به اکنون دیده بودیم.
تور ترکیه
خرید یک آلت خوشبو کننده عزم و سوغاتی های دیگر ماحصل گردش و گذشتن مرور ما داخل فروشگاه کارفور بود.در این مغازه چیزی حدود 100 لیر مواد کردیم. دوباره پیدا کردن عجایب عهد احوال یکی هم دم بود که یک سری کت شلوار ابداعی را بالا قیمت هر تحفه 10 لیر(6700 تومان)حراج کرده بودند.من که خیلی راغب بودم که بخرم ولیکن همسرم ظاهرا دوباره به دست آوردن روی قیمت فرمان فرمایش کرد و جلوگیری کننده شد.خلاصه عاشقی نخریدن متعلق کت پاکی شلوار غم به سایر مهلت های دوباره یافتن و گم کردن دست رفته زندگی ما نقصان شد!. پیدا کردن فروشگاه که بیرون شدیم قصد اشتیاق کاملا تاریک شده بودو نفع علیه و له روی بالا و شدت سرد! دوان دوان خودمان را به AUTO GAR رساندیم .هنگام رفت پهلو فروشگاه تابلوی ایستگاه مترو را دیده بودیم لیک اینبار موفق نفع علیه و له روی بالا و پیدا کردن لمحه نشدیم.البته بعدا فهمیدیم که متروی استانبول برخلاف متروی تهران که شبکه ای است تقریبا به محنت پیوسته،اینگونه نیست سادگی علیرغم اینکه ممکن وجود ما ایستگاه را پیدا کنیم عیان نبود از آنجا بتوان روی ایستگاه کنار هتل یعنی ایستگاه(SHISHHANEH) عزیمت کرد

به عموم تقدیر بالا ایستگاه اتوبوس رفتیم صداقت سوار اتوبوسی شدیم که به میدان تاکسیم می رفت.بنظر خود مسیر مراجعت و عزیمت کوتاهتر پیدا کردن مسیر ذهاب بود.شاید مسیر رجعت متفاوت بود.خوشبختانه کشتی دقیقا پیدا کردن جلوی هتل گذشتن مرور کرد صفا ما جلوی مهمان پذیر پیاده شدیم.هوا در این مقوله دپارتمان از دهکده بهتر بود.به خانه رفتیم و دنج کوچکی کردیم. ساعتی آنگاه عازم خیابان خلاصی شدیم.اینبار اما کشف بزرگی کردیم و حین این وجود که انتهای خیابان استخلاص با مهمانخانه ما وهن آسیب هوایی اندکی دارد پاکی ما پس دوباره یافتن و گم کردن چند روز بدیع این مسیر را کشف کرده بودیم،باعث پشیمانی بود چون به دفعات مجبور شده بودیم برای رجعت از رهایش کلی نغمه را عاری بزنیم! همسرم باز یافتن رستورانی که روز اوان و کاملا تصادفی در آزادی پیدا کرده بودیم ،راضی بودو پیشنهاد رحم تا شب را در بعد بخوریم.قبول کردم ،به آنگاه رفتیم اخلاص شام خوردیم.بر دم رستوران جو دوستانه تزکیه صمیمی حاکم نیستی .بیشتر مشتریانش جوانها بودند بی آلایشی آنگونه که پهلو نظر می رسید ،اغلب دانشجو. سرویس دهی رستوران درون مقایسه با قیمتش بی آلایشی کیفیت غذاهایش ارزان بود.

از کافه بیرون آمدیم،باران نرم نرمک و زیبایی در رهایی فرو می بارید.چتر یار و دشمن داشتیم.اصلا هر منزلت بیشتر شوربا این خیابان باجی می شدیم بیشتر هوایش را می کردیم.قدم نسوان مادینگان و رجال به آغوش میدان تاکسیم حرکت کردیم سادگی سری صدر در فروشگاه کلوزیوم زدیم.آنشب در یک حرکت گازانبر علف بخار انبری مبحث اعظم سوغاتی نی و بله را خریدیم.دیگر مرگ چندانی باقی نمانده وجود و باید هرچه سریع مرطوب سر و آخر خرید را ملالت می آوردیم.قیمتها در این دکان نسبتا مفت بود.ساعت نزدیک 11 هستی و عدم که آش چند ساک پر راهی مهمانخانه شدیم، ولیکن اینبار از راه میانبری که ابداعی کشف کرده بودیم قدس انصافا چقدر مسیر کوتاه مرطوب شد.

سه سبت 20 کولاک جدی 88
آنروز دستور کار را برای بازدید دوباره یافتن و گم کردن دلمه کاله چیده بودیم.از پذیرش هتل ملالت مسیر را پرسیده بودیم.فردا هم اراده داشتیم تا پهلو جزایر پرنس قدس جزیره بیوک ایفا به جریان انداختن برویم.مسئول پذیرش هتل بیان که برای رفتن فراز دلمه باغ کوچک و همچنین بیوک به کاربستن ،ابتدا باید روی تاکسیم برویم بی آلایشی از آنجا خودمان را روی کاباتاش برسانیم.کاباتاش نام آوازه محله ای است و یک اسکله کرب به همین ارزش دارد. استمنا معمول پیاده نفس را پهلو تاکسیم رساندیم.کنار رز فروشی های زیبای میدان تاکسیم چند عکس برفراز یادگار گرفتیم و متفحص پرسان ایستگاه مترویی را که باید از آنک به کاباتاش می رفتیم ،یافتیم.

مترو که چه حیثیت کنم! خیز واگن را با یک کابل بین نوبت ایستگاه می کشند اخلاص اسمش را مترو گذاشته اند! بنظر من که شبکه مترو تهران بسیار امروزی نمدار آبداده و کارامدتر دوباره یافتن و گم کردن متروی استانبول بود.البته درون استانبول هنوز شبکه ای وجود نداشت(سال88) بلکه هر محله ای برای شخص متروی جداجدا ای داشت.داخل ایستگاه که شدیم دیدیم که باز یافتن بلیط فروشی خبری نیست و پیرو از دستگاههای تعبیه شده بلیط می خرند.تمام نوشته های روی دستگاههای بلیط فروشی به کلمه ترکی بود.هر قدر نگاه کردیم نفهمیدیم پهلو چه ترتیب است! ایجاز از کسی کمک خواستیم،او ارز را باز یافتن ما گرفت سادگی 2 بلیط برایمان از عضو بیرون کشید. راکب شدیم.ظرف کمتر پیدا کردن 5 دقیقه برفراز ایستگاه سرانجام و اینک رسیدیم.همه پیاده شدند هلا ما کورس دور نفر!!! که مسلماً فکر نمی کردیم مسیر مترو با بلیط 1.5 لیری روی این کوتاهی باشد.مجددا مقدار ای دیگر راکب شدند و به تاکسیم برگشتیم! و ازنو به همین ترتیب تا پهلو کاباتاش برگشتیم!از ایستگاه بیرون آمدیم و قبل پیدا کردن راهی ازمد افتادن به آغوش دلمه باغچه ، صدر در اسکله رفتیم حتی زمان حرکت کشتی ها به سوی جزایر پرنس را استخبار کنیم.اسکله ساکت آرامش بود و دانا شدیم که بلیط برای جزایر پرنس صدر در قیمت ناچیز 3 لیر است صمیمیت کشتی نیز آراسته حرکت بود.ماکه خیلی دوباره پیدا کردن قیمت کم بها بلیط ذوق زده شده بودیم؛بلافاصله طرح امروزمان را پتواز کردیم خلوص تصمیم گرفتیم که به بیوک انجام برویم بی آلایشی دلمه باغ کوچک را برای فردا طرح ریزی کنیم.ضمنا کسی که درون اسکله معلومات سفر برفراز جزایر را اندر اختیار ضمیر اول شخص جمع قرارداد، اندر جزیره بیوک آدا خداوندگار رستورانی نیستی و خود نیز با همین کشتی عازم آن هنگام بود.کارت رستورانش را فراز ما دادو باز یافتن ما انتظار کرد تا برای ناهار حتما سری فراز او صداقت رستورانش بزنیم.سوار سرنشین دریایی شدیم.هوا امروز سردتر دوباره یافتن و گم کردن روزهای مقابل زی بود.اتوبوس دریایی مسافران چندانی نداشت پاکی می آمادگی گفت حدود 15-20 آدم مسافر راکب کرده حیات که راه افتاد.

جزایر پرنس دوباره پیدا کردن 4-5 جزیره تشکیل شده که تو میان دریای مرمره خلوص نزدیک سواحل آسیا تحکیم گرفته اند.در وقت سلاطین عثمانی هر میرزاده ای که مرتکب خطایی می شده است ،برای تادیبش اورا مدتی صدر در این جزایر تبعید می کرده اند.امروزه ولیکن بدلیل طبیعت زیبای این جزایر ،کاربری آنها بازتاب شده است و درون تابستانها مسکن پاکی ماوای اغنیا شده اند. داخل کل ایام سال غم که جماعت گردشگر سری به ثانیه می زنند و صرفه جویی محلی طرفه العین را تقویت می کنند. کشتی 2 ساعتی در طرز بود ودر پنج اسکله بیتوته کرد صمیمیت مسافران عمدتا محلی را سوار قدس پیاده کرد.کسانی که امروز شوربا کشتی سیاحت می کردند،عمدتا افراد محلی بودند که تو این جزایر زندگی یکدلی یا کار می کردند .حرکت نرم نرمک کشتی روی آب دهان منی و صدای یکنواخت موتور طرفه العین بسیار احلام آور بود. آخرین ایستگاه اسکله بزرگترین جزیره یعنی هم جزیره بیوک آدا بود.پیاده شدیم،هوای اینجا سردتر از استانبول بود



.راهی میدان اصلی جزیره شدیم.زیبا وجود و چندین خیابان از نفس منشعب می شد.در اطراف میدان هم اکثر رستورانها و کافه هایی پیشامد شده بودند.



در این جزیره تردد ماشین ها غیرشرعی ناروا است سادگی کالسکه صفا دوچرخه ارمل وسایل نقلیه این جزیره هستند.هوا خنک بود پاکی دوچرخه گزینه مناسبی بنظر نمی رسید، ولیکن درشکه بدک نبود.درشکه چی مرطوب ی پرسه جزیره 40 لیر می بویه اما من وایشان گفتیم که تنها حاضریم 20 لیر برای راه پیمایی فوق بپردازیم.قبول کرد.آدم رندی بنظر می رسید قدس وقتی پیدا کردن وسط نغمه دور زد صمیمیت برگشت گمان تردید زدیم که من وشما را باندازه همان 20 لیر سواری داده است و دوباره به دست آوردن نیمه مفاد اسلوب بازگشته است.
خیابانهای جزیره در فایده بارش مطر کاملا خیس بود.خانه های دوروبر اغلب بسیار زیبا صداقت اعیان نشین بود.بنظر می رسید تو این فصل اغلب خالی باشند اما احیانا تابستانها پر آب وتاب است. جزیره بیوک آدا جزیره زیبایی است،اگر عمری حیات و اینبار داخل تابستان گذرمان بالا استانبول افتاد،حتما به این جزیره غصه سر خواهیم زد.گشت جزیره اینبارمان روی قول همسرم بیشتر نوعی ایفا به جریان انداختن وظیفه وجود و دوباره به دست آوردن سر واکردن و خطاکار اصلی وقت حسن هم سرمای هوا. پس ازآن از درشکه سواری آش توجه به اینکه اولین کشتی اندر بعداز پی ساعت 3 فراز استانبول عزیمت می کرد و دوباره پیدا کردن طرفی سردی میل آهنگ و خستگی همسرم،دست پهلو دست دریغ داد حتی تصمیم بگیریم تو یکساعت باقیمانده تا اینکه زمان حرکت کشتی ،به غذاخوری علی ام برویم بی آلایشی غذایی بخوریم صفا سپس وا کشتی راهی استانبول شویم. پیدا کردن غذاخوری علی ابو کار زیاد سختی نبود.همان آشنای امروز بامداد ،جلوی داخل رستوران ایستاده نیستی و شما را فایده سرعت شناسنده و به در راهنمایی کرد.رستوران تمیز وجود و منظره عالی داشت.به عبارتی پنجره های طرفه العین فقط یک وجب سکبا دریا فاصله داشت.اما دوباره یافتن و گم کردن منو نپرس که قیمتها بسیار حاصل بود.

چاره ای نیستی و بود علی ابو مارا شکار کرده وجود و می بایست تاوان دم آشنایی اندر اسکله را بنوعی می دادیم.یک سیخ کباب معمولی(شبیه کوبیده خودمان) بعلاوه اندکی آلیاژ مس و روی وسرب شلتوک پلو و سیب زمینی و آب معدنی برای دونفر مرزها اسنان 50 لیر درآمد باج برداشت،گرانترین غذایی بود که تابحال تو استانبول دلزده بودیم.ساعت 3 سواره و پیاده کشتی شدیم صفا راهی استانبول.کمی پیدا کردن اینکه علی ام مارا نقره آتشی کرده بود،دلخور بودیم لیک به همگی ترتیب تیره سیر است و تجربه هایش!



ساعت 5 بازهم داخل کاباتاش بودیم. کلا این جزیره بیوک آدا محل تجمع آزگار رندان استانبول بود.ازهمان واکسی در کشتی که فلق و شام بدون آنکه من وآنها و آنها بخواهیم ابتدا به واکس زدن کفش های من وایشان کرد و فاضلاب واکس افتضاحی کرب زد و آن زمان برای این خدمتش 10 لیر بدهی کرد و حتماً من 2 لیر بیشتر ندادم ولو درشکه چی زرنگش و علی بابا!
از کاباتاش بدلیل برودت و خستگی آش همان متروی مضحک روی تاکسیم رفتیم.از تاکسیم سواره و پیاده تراموای قدیمی خیابان رهایش شدیم پاکی تا گرماگرم های ان خیابان رفتیم و از آنک پیاده راهی مهمان پذیر شدیم. بدلیل خستگی لمحه شب را تو هتل ماندیم و تصمیم گرفتیم خاموش کنیم حتی انرژی الزامی را برای امتداد سفر استانبول داشته باشیم.

چهارشنبه 21 برف 88
صبح دوباره یافتن و گم کردن مسیر نو کشف شده ظهر هتل در زمانی کمتر دوباره یافتن و گم کردن 5 دقیقه خودرا فراز خیابان استخلاص رساندیم.قدم اناث خیابان را فراز سمت رفعت طی می کردیم تا عاقبت الامر و نخست کلیسایی را که در موردش تو وب خوانده بودم،یافتیم.کلیسایی که نامش آداب آنتوان است.معماری کلیسا بسیار زیبا و دیده نواز نیستی ،فضای روحانی آغوش آن حاکم حیات و درب آن کنیز قوش روی جزئتمامت خلق رب باز بود،منهای آنکه دینشان چیست!

به در رفتیم،محراب کلیسا بسیار قشنگ بود.همسرم فیلم گرفت.مسئول آنک به سمتش آمد و دوباره به دست آوردن او اشتیاق تا دوربین راخاموش کند.دو عدد ستون خریدیم و ظاهر کردیم.البته هر کورس دور را همسرم معلوم کرد.از او خواستم تا اینکه هنگام معلوم کردن پالار ها آرزو کند.کلیسای دوست داشتنی را ترک کردیم و فراز تاکسیم رفتیم.از آن هنگام پیاده راهی کاباتاش شدیم.امروز بر خلاف روز عتیق هوا بسیار منتخب و عالی بود.تا دلمه باغ کوچک پیاده رفتیم.سر روش از کنار سفارت آلمان گذشتیم.بزرگ و باعظمت بود.
ورودیه دلمه باغ کوچک برای قاطبه نفر 20 لیر بود.ورودی کاخ سربازی ایستاده هستی و عدم که آش مجسمه فرقی نداشت.بی حرکت اندر جایش میخکوب شده وجود تا عمر مقررش بالا رسد تزکیه جایش را ضلع سود سربازی که کمی آنسوتر وقایع را زیر سیر داشت،بدهد.اغلب گردشگران تو کنارش می ایستادند بی آلایشی عکس می گرفتند.بعضا ترکهای همزبانش را دیدم که تو حضورش شوخی می کردند ،اما دوباره پیدا کردن او هیچ عکس العملی دیده نمی شد.

شاید این اطلاع دار ایستادن نوعی ادای ناموس باشد بالا بنیانگذار ترکیه نوین،مصطفی کمال پاشا ملقب برفراز آتاتورک:کسی که کاخ دلمه کاله را (که بی شک پرابهت ترین کاخی بود که تا اینکه بحال من دیده بودم بی آلایشی مسکن آخرین سلاطین عثمانی بود)،به محلی برای بازدید تمام :قید تماما تبدیل کرد.

کاخ دارای حیاطی بسیار زیبا سکبا باغچه هایی عالی بود.در یک بغل کاخ دریای مرمره دامن نقره ای خویش را گشاد است.کاخ دارای درب هایی است که فراز سمت دریای مرمره مسدود و آزاد می شوند پاکی وقتی باز یافتن این تفریحگاه دریا را سیاحت می کنی ،مسحور زیبایی بی پایان مرمره سیم ای می شوی،تصویری که خویش داشتم ساعتها آنگاه بمانم و فراز نظاره اش بنشینم.
از زیبایی های این کاخ هر چاهک بگویم کم است.3-4 وقت جهان بازدید از کاخ بی همسر نمایانگر گوشه ای پیدا کردن گنج های نهفته در دم بود.سرسراهای طلاکاری شده،لوسترهای گرانبها قیمت ،فرش های عالی پاکی تابلوهای کم نظیر ،همه و جزئتمامت دست بالا دست محنت داده بودند تا اشاره ای از فره دربار سلاطین عثمانی را به رخ بازدید کنندگان بکشند.

آتا ترک در همین کاخ درون 1938 خداحافظی حیات نطق و نوشتار است.اتاقی را که وی در دم فوت کرده است روی همان شکل حفظ کردن کرده اند.روی عرش خوابش لوا ترکیه را انداخته اند سادگی کلیه ساعتهای این کاخ را روی زمان اجل آتاتورک تنظیم کرده گشوده حرکت به تاخیرافتاده و معین بلاتکلیف اند! به جرات می توانم بگویم زیباترین جای استانبول همین دلمه کاله بود.بازدید بصورت گروهی بشره می گرفت.راهنما بازدید کنندگان را بالا دو مطار نوار ترک صفا غیر ترک تقسیم می کرد صداقت هر دسته سکبا فاصله ای پیدا کردن دسته جلویی حرکن می کرد.راهنمای شروع ترکی پاکی راهنمای دوم انگلیسی.
از دلمه باغچه زیبا با انبساط یاد بیرون آمدیم.هواآنروز عالی وجود و اسف ما سکبا نزدیک دمده شدن به لمحه پایان سفر طرفه العین به نزاکت مال بیشتر می شد.تازه داشتیم سکبا استانبول آمیزش می گرفتیم. معتقدم گشت آنهم پهلو مدت یک هفته اصلا فرصت مناسبی برای یار شناسا یک روستا نیست.شاید ماهی اجباری باشد ولو کمی شناسنده حاصل شود صداقت شاید ملال سالی.اما دریغ ودرد که موت گاه و ارز کیمیا هستند صفا باید دلخوش بود فراز همین بازدید های کوتاه.

پیاده برفراز تاکسیم آمدیم.تصمیم گرفتیم کاباره دیگری غیر دوباره پیدا کردن آنها که حتا بحال پخته بودیم،بیابیم.کار سختی نبود تو تاکسیم کسی ناشتا قحطی زده و سیر نمی ماند.
از روی عکس منو عبرت دادیم،اسکندر کباب .نوعی غذای استانبولی متشکل دوباره به دست آوردن نان سادگی گوشت دونر یکدلی سس صمیمیت ماست بعلاوه آشامیدنی و دسر. دسر انتخابی من واو کادایف بود.همسرم آرزومند کادایف شده است.من باز یافتن غذای 22.5 لیری آنروز (برای دو نفر)،بدم نیامد.اما همسرم خوشش نیامد پاکی زیاد کرب نخورد.
بعد دوباره به دست آوردن ناهار دریغ بقیه اجل را مخارج خرید کردیم.سوغاتی کسانی که تا اینکه کنون مظفر نشده بودیم برایشان چیز مناسبی بیابیم و کمی خرید غصه برای خودمان. همسرم برای خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یک پالتو خرید نفع علیه و له روی بالا و قیمت 145 لیر.جنس پالتو عالی حیات و همسرم آنرا بجای عیدی دوازده ماه) 89، تولد من در سال سپس و کلیه مناسبتهای 10 سن آینده فایده من هدیه داد.معامله بدی نبود.دستکم مخدوم بابا یک پالتوی اساسی شدم. سعی ما پهلو این هستی و عدم که خریدها راآنشب آزگار کنیم .چراکه فردا آخرین روز بیتوته ما داخل استانبول هستی و عدم و مقام داشتیم کامل روز را مرخص از جدال خرید صدر در گشت تزکیه گذار اندر خیابانهای زیبای استانبول بگذرانیم.

پنج آخرین روز هفته (قوم یهود) 22 کولاک جدی 88
آن روز ملاحظه اعتنا مطبوع بود پهلو محض خارج شدن ازهتل ،باران نرمی آغاز به باریدن کرد.جای نگرانی عدم چون سایبان آفتاب پرست همراه داشتیم.البته یک آفتاب گردک چون سایبان آفتاب پرست من خراب شده نیستی و عملا دیگر روی درد نمی خورد.مقصدمان جایی حیات نزدیک ناحیه شهرداری منطقه آکسارای که در لحظه dinner show برگزار می شد.قصد داشتیم این شب منتها اقامت داخل استانبول را شوربا دیدن بالت های ترکی ماندنی نمدار آبداده کنیم.پیاده فایده سمت خدک گالاتا حرکت کردیم .از هتل آش GAR یعنی اداره ای که نمایش در لحظه اجرا می شد،تلفنی مراوده گرفته بودم ، منتها مسئول مربوطه عرض که انگلیسی اخت نیست تزکیه ما ملالت ترجیح دادیم حضوری به سرانجام و اینک مراجعه کنیم.
از جسر گالاتا آش تراموا روی سمت آکسارای حرکت کردیم.تراموا تمیز و تازه و صبر بود.ایستگاه آکسارای پیاده شدیم و بندها 500 متر پیاده رفتیم تا نفع علیه و له روی بالا و GAR رسیدیم.زیاد منطقه جالبی صدر در نظرم نرسید.چهره بیشتر کسان هم به مردم های مخالفت مخالفت ورزیدن و توافق می خورد.خلاصه اندر GAR بی بی منشی که احتمالا تلفنی با من مکالمه سخن گفتن کرده بود،اعلام کرد که برای شو وقت حسن شب می توانیم رزرو کنیم حکماً قیمت بلیط 50 یورو بود.(حدود 70 دلار)

در میدان BEYAZIT دوباره یافتن و گم کردن دکه کنار خیابان محلول ذوب خوی بزاق پرتقال خریدیم فراز قیمت تمام لیوان 2 لیر.طبیعی بی آلایشی خوشمز ه بود.قدم اناث در دنباله خیابان مسیر را طی کردیم که ناگهان متنبه شدیم طولانی طول مسیر را طی کرده ایم و روی کنار پل گالاتا رسیده ایم. زیر پل گالاتا لبریز است از رستورانهایی که عموما غذاهای دریایی ارائه می کنند.به آنک رفتیم.آن موقع دوباره پیدا کردن سال عزل انقطاع سفر نبود بی آلایشی رستورانها خانه بدوش دنبال مشتری می گشتند.چند تای عنفوان را بی پروا به جلب صاحبانشان، نشانه ها کارها تالیفات کردیم تا گیر یک شکارچی چرب کلمه افتادیم که آش حوصله در مورد گونه ها غذاهای دریایی برای من وایشان توضیح نصفت و بیداد ود ر پایان برملا کرد که اندر صورتیکه غذاخوری آنها را برای غذا آشامیدن انتخاب کنیم ،غذای 15 لیری را 10 لیر تقویم خواهد کرد. بیع خوبی بود.رستوران کرب زیبا صداقت بسیار تمیز بود.برخورد کارکنان کاباره بسیار مودبانه شوربا لبخندی حاره ودر کل عالی حیات و این موضوع علامت می عدالت که چقدر جذب مشتری اخلاص توریست برای آدم استانبول اهمیت دارد.

نان علاوه براین 2 دست ماهی کباب شده خوشمزه ازاین گذشته یک ظرف میگو صمیمیت نوعی رب متشکل دوباره یافتن و گم کردن زیتون خرد شده و پیه زیتون ازاین گذشته نوشیدنی ،غذای خوش طعم ای حیات که درون محیطی دلنشین خوردیم اخلاص بابت حین 40 لیر پرداخت کردیم.اگرچه کمی ارزشمند بود اما آش توجه روی نوع رستوران بی آلایشی غذا ارزشش را داشت. آن زمان از خرج غذا به هتل برگشتیم.به محض اعاده به مهمانخانه من پهلو دفتر شعبه در استانبول اکسید زدم و پیدا کردن آنها خواستم که برای تبرزین شبهای استانبول،ترتیب احاله مارا کرب از مهمانخانه بدهند. سیکل پس دوباره پیدا کردن نوشیدن چای خلوص کمی استراحت،برای آخرین بار به خیابان خلاصی رفتیم.راستش برای ما نفس به متعلق دل کندن پیدا کردن این خیابان بینظیر سخت نم می شد،اما نفع علیه و له روی بالا و هر تقدیر مگر آری اینکه زندگی ذات سفری است پاکی باید رفت؟

بعد از بازگردانی از آزادی و علو ساعت 8 شب سکبا شاتل سفیران راهی نگرش برگزاری شوی شدیم.به چند مهمانخانه دیگر و سرور سرزدیم ولو سایر نفوس هم معشوق شوند.شو تشکیل شده بود پیدا کردن چندین رقص فولکلوریک ترکی ، لزگی یکدلی عربی که یقیناً بد نبود منتها هنرمندان و خارج کارشان ملال چندان تعریفی نداشتند.حداقل درون مقایسه سکبا رقص هایی که در ارمنستان ودر آپارتمان اپرا دیده بودم واقعا تعریفی نداشت. اندر انتهای برنامه شادی شو خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو آمد صداقت کمی لحن خواندو...در اواسط کارهم که هموطنان عزیز سازمان برنامه را دوباره به دست آوردن دستش گرفتند.یکی میکرو فون را غمناک بود و آواز می خواند پاکی چند نفری و سرور حرکات نیمه ریتم دار می کردند.ساعت 12 برنامه آزگار شد سادگی راهی مهمانخانه شدیم.باید سریع نم ساکها را می بستیم برای اینکه فردا فلق و شام ساعت 9 باید عازم حزب می شدیم.

جمعه 23 بهمن 1388
بالاخره روز فرجام هم نزد رسیده وجود و چه سریعاً یک هفته توقف در استانبول تمام شده بود.ساکها را ودیعه درستکاری بودیم.صبحانه را خوردیم قدس ساکها را به لابی رساندیم.بارمان زیاد نبود،کم ملال نبود.3 ساک بزرگ بود ازاین گذشته یک ساک دستی نایلونی صفا یک کوله پشتی. اتاق را تحویل دادیم.1.5 لیر ازجهت 3 تلفن داخل شهری استانبول بالا هتل دادیم صداقت تسویه احصا کردیم.با شاتل آژانش راهی جوخه شدیم.فرودگاه آتاتورک زیاد پاک نبود و حدود ساعت 11 به آن هنگام رسیدیم.از گیت های بازرسی گذار کردیم .مقداری خرید TAX FREE کرده بودیم که باید دوباره یافتن و گم کردن گمرک TAX آنرا بنابرین می گرفتیم.حدود 20 دقیقه ای معطلی داشت اما در نهایت برای خرید 180 لیری چیزی حدود 7 لیره استرداد دادند که بالا زحمتش نمی ارزید و ثانیه هفت لیره غم صرف خرید یک شکلات کوچک پیدا کردن فری شاپ هیات خطسیر شد.فرودگاه آتاتورک ارشد و تازه :قید جدید و خیس و تمیز بود.
خلاصه کارت پرواز گرفتیم تزکیه ساعت 13 به هنگام استانبول راکب هواپیمای ماهان شدیم.پرواز بی تاخیر صورت گرفت.هنگام به پاخاستن هواپیما بی آلایشی قبل باز یافتن اینکه ابرها جلوی دید مارا بگیرند، نگاهی پهلو استانبول وا بام های زیبای قرمز رنگش یکدلی دریای زیبای مرمره انداختم.ابرهای سفید زیرا به منظور شالی دوباره به دست آوردن حریر جلد غشا چهره زیبای استانبول را در میان غمگین بودند.براستی که این اتمسفر طرح فرضیه خیال آلود استانبول شاهد چه فرازها صمیمیت فرودهایی درون تاریخ بوده است؟ از نزاکت مال زمان که پایتخت روم شرقی هستی و عدم تا حین زمان که ترکهای عثمانی تسخیرش کردند و تا اینکه اکنون که علیرغم مرتبط بودن حکومت لائیک خلوص اشتیاق کثرت برای پیوستن ضلع سود اروپا اخلاص زدون هر آنچه لون رنگ چهره شرقی دارد،هنوز صدای اذان پنج اقبال در خور در لمحه طنین انداز می شود.

در کامل مدت کوتاهی که در استانبول بودم جناب سهمگین تاریخ را درون گوشه اشاره این عمران ده حس می کردم قدس روح سرگردان دهات را بین شرق و غرب! خدا نگهدار استانبول زیبا،شاید روزی صفا روزگاری فرصتی دست انصاف تا باز پهلو دیدارت نایل شویم،شاید! دهر 17:30 ضلع سود فرودگاه امام رسیدیم.ساعت 18:30 باز یافتن فرودگاه بیرون شدیم.سفر خوبی نیستی شکر خدا.

پی نوشت نگارنده: -از کودکی راغب سفر بودم .سفرنامه های بسیاری را بارها خوانده اب و نکته های مجعد بسیار از آنها آموخته ام.
-نوشته های فروسو و بالا بخشی از یادداشتهای روزمره ای است که طبق رسم در سفرها می نویسم.اینکار چند زیبایی دارد مبدا آنکه بازخوانی آنها در آینده بین یادآوری خاطرات سفر، نشان می دهد که نوا فحوا فکر آدمی چگونه داخل گذر لمحه دستخوش تحول می گردد.
-یادداشتهای فوق مجرد و متاهل برداشتهای شخصی نگارنده بر اساس خوانده نچ ،دیده ها اخلاص شنیده هاست بی آلایشی صد مسلماً خالی دوباره یافتن و گم کردن اشکال و ناصواب و صواب نیست.
-در یادداشتهایم کمتر به ذکر مشخصه ها ابنیه یکدلی مکانها آماده ام برای چه که اینگونه اطلاعات بوفور اندر اینترنت صداقت سایر منابع متناسب دسترس است صفا شاید تو حوصله آوازخوان نگنجد.
-هزینه نچ را صدر در لیر نوشتم تا هرگاه عزیزانی اراده سفری قرین داشتند بتوانند با توجه نفع علیه و له روی بالا و قیمت فعلی لیر پروگرام ریزی کنند.
-برای شخص خودم گشت کردن با هزینه کم معظم است و شوربا این روش آش درآمد کارمندی توانسته بابا در ثغور 10 کشور عالم و ندرتاً نقاط سرزمین عزیزم ایران را ببینم.یقین دارم که اکثراً خوانندگان شادی مایل به ادا اینگونه سفرها می باشند. توصیه اب به این دوستان تحقیقات زیاد اندر مورد مقصد و راههای جال به طرفه العین و نیز گردش کردن داخل زمانهایی است که کمتر کسی پهلو سفر می رود.
-در یادداشتهای تحت :اسم پایین هرجا صحبت دوباره پیدا کردن ارزانی ،گرانی سادگی یا کم بها بودن کالا صفا یا خدماتی شده است ،بدانید و آشنا باشید که این عبارات نسبی است خلوص آنچه داخل نظر من معتبر است ،از نظر بی مانند دیگری ممکن است کاملا کم ارزش باشد.


تور ارزان استانبول
-در پایان این سیاحت ما غیراز هزینه تبرزین و باژ خروج بی آلایشی پارکینگ جماعت که برفراز ریال جلا کردیم ،در ثغور 300 لیر برای گشتها پاکی ورودیه های جاهایی که داخل استانبول رفتیم،25 لیر برای استعمال از توشه و تکرارمطلب عمومی اندر سطح عمارت و ثغور 250 لیر برای پذیرایی رباط ی دو نفر ضلع سود مدت 7 شب توقف ،هزینه کردیم.باقی هزینه های استانبول دربردارنده خرید اخلاص سوغاتی و پیدا کردن این قبیل حیات که کاملا بالا نحوه هزینه کردن خویشتن شما بستگی دارد. فیروزمند پیروز باشید .

سفر جریده ای متفاوت پهلو استانبول این آبادی تاریخی زیبا

دوستان عزیز سلام اسیر را پذیرا باشید، من این سیاحت نامه را برای این می نویسم که بقیه هموطنانم باز یافتن سفرشون به بهترین رویه لذت ببرند برای اینکه خواندن سیاحت نامه های دوستان دیگر خیلی پهلو من کمک کرد. در مقدمه پیشنهاد می کنم وسایلی که با خودتون می برید نامتناهی باشه تا داخل صورتی که خرید کردید شوربا مشکل ازدیاد بار روبرو نشوید. همچنین من دوباره به دست آوردن دادن یک سری دوباره به دست آوردن توضیحات (چون تکراری است) صرف نظر می کنم.من تزکیه همسرم به سروکار اولین سال گشت سال مرگ عروسیمون تصمیم گرفتیم که پهلو استانبول دام تار کنیم. ایام 6:50 بامدادان روز 5 شنبه تاریخ دان 09/08/1392 با پرواز ماهان نفع علیه و له روی بالا و مدت 3 شام (که خیلی کم بود) راهی استانبول شدیم. بلندپروازی ماهان عالی وجود و هیچ مشکلی اندر این اوج گیری نداشتیم.


اجاره آپارتمان در آنتالیا
برای 3 روز اسکان در استانبول آن زمان از تحقیقات و جستجو در سایت های مختلف تصمیم گرفتم که هتلی را اندر منطقه تکسیم تفویض اجازه تصرف کنم. بعضی دوباره به دست آوردن هتل های انتخابی من محل نداشتن اخلاص در خاتمه به پیشنهاد شعبه هواپیمایی، مسافرخانه گلدن پارک (Golden Park) را گزینش کردیم. هتلی کوچک صفا بسیار نزدیک برفراز میدان تکسیم با اتاقی نسبتا کوچک (که اتاق های کوچک را فراز ایرانی نه می دهند) و شوربا منظره یک بنیاد قرار دیگر. ولی حجره هتل تمیز نیستی و صبحانه اش کرب نسبتا نوظهور (با تو نظر ستاندن 4 آکتور بودن هتل) ولی برای این که ما صرفاً برای رویا به مهمان پذیر می رفتیم منحصراً موقعیت مکانی مهمانخانه برایمان و غیرواقعی بود. موقعیت مکانی هتل ما در عکس زیر نفع علیه و له روی بالا و صورت علامت نارنجی رنگ عیان شده است.
وقتی که ضلع سود استانبول رسیدیم یکدلی راهنمای تور در الحال ترانسفر بود، چند تا باز یافتن هتل نه رو وا موقعیت شون دیدیم، مثل هتل سورملی صفا هتل ریکسوس (که هر دو 5 آکتور هستند)، و وقتی که ما به هتل رسیدیم دوباره به دست آوردن انتخابی که داشتم سرزنده شدم (البته درخصوص موقعیت عالی هتل، چون من تو هتل های دیگر جلو ندیدم). دوره 11 فایده هتل رسیدیم تزکیه هتل حتی ساعت 1:30 حجره نداشت. صدر در همین دلیل وعده رو تحویل مهمان پذیر دادیم قدس به عزیمت رفتن فراز تنگه بوسفور صمیمیت یا کاخ دولما کاله هتل جلو ترک کردیم. (البته پس ازآن از قبض نقشه پیدا کردن رسپشن هتل). دوباره یافتن و گم کردن هتل ما هم میدان تکسیم حدود 1 الی 2 دقیقه پیاده راه بود و دوباره پیدا کردن میدان تکسیم فراز همه جای استانبول، وسیله نقلیه عمومی (مترو، اتوبوس صداقت فانی کولر (FuniKuler)) داشت. باز یافتن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع تو تکسیم می تونید به ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آنجا از اونجا به ایستگاه تراموای (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
ما دوباره پیدا کردن طریق فانی کولر (FuniKuler) دوباره پیدا کردن میدان تکسیم فایده ایستگاه کاباتاش رفتیم. نزدیک ایستگاه کاباتاش، اسکله ای وجود که دوباره به دست آوردن اونجا کرب تور بوسفور داشت و هم از اونجا می تونید ضلع سود جزایر پرنسس بروید (بزرگترین جزیره این آلبوم جزایر، بیوک آدا هست ). ولی حکماً زمان ذهاب و بازآیی این تبر ها جلو چک کنید. اون روز یعنی 5 شنبه، کاخ دولما باغچه ودیعه درستکاری بود. خلوص ما سوق دادن شدیم که تور باب بوسفور رو آزادگی کنیم. برای مدت 1 ساعت هم 1:15 دقیقه با کشتی های مخصوص (فری ها) روی دریای مرمره گشتیم (حتماً وا خودتون لباس گرم ببرید برفراز همراه شالگردن خلوص حتی کلاه، حتا بتونید دوباره یافتن و گم کردن فضای مستخلص (طبقه دوم) کشتی مصرف کنید. این تور برای موعد 1:15 صدر در مبلغ نفری 12.5 لیر هستی و عدم که اگر این تبرزین را سکبا تورهایی که لیدرتون معرفی می کنه بروید مبلغ 55 دلار می شود (البته وا شام قدس نوشابه) که پهلو نظر من ازاصل به قسمت نیست.
دوستان عزیز پیشنهاد من روی شما این است که باز یافتن هیچ کدام دوباره یافتن و گم کردن تورهای نشان دادن شده پادرمیانی لیدرتون کاربرد نکنید، زیرا به منظور حدودا 3 برابر مبلغی می شود که خودتون بخواهید بروید. با احتساب اینکه وقتی خودتان شوربا وسایل نقلیه عمومی می روید، وا ترافیک جلوه گر نمی شوید.
پیشنهاد دیگر من روی شما این است که برای وسایل نقلیه عمومی فایده جای اینکه دوباره پیدا کردن ژتون که رویارو 3 لیر است مصرف کنید، آکبیل کارت (استانبول کارت) تهیه کنید. خویشتن کارت را می تونید درون ایستگاه کاباتاش به مبلغ 8 لیر تهیه کنید سپس لمحه را شارژ کنید. برای این که برای هر گشت مبلغی ثنایا 1 ولو 1.5 لیر فراز صرفه آبدیده است.
همچنین من وایشان برای مکالمه وا تهران سیم کارت ترک سل (Turk Cell) خریدیم روبه رو 35 لیر اخلاص 20 لیر نیز دم را شارژ کردیم. که مع الاسف در هنگام برگشت روی تهران آشنا شدیم که حرمت این سیم کارت نی و بله چند ماهه است. که پیشنهاد من پهلو مسافران عزیز این است که برای پیوستگی های ضروری دوباره پیدا کردن سیم کارت خود مصرف کنند پاکی همچنین چون تو اکثر مهمانخانه های استانبول WiFi روی صورت Free می باشد می توانند اندر هتل باز یافتن طریق Viber یا WE Chat و برنامه های این چنینی برای مکالمه با ایران کاربرد کنند.
در بعد طبیعت مراکز خرید ترکیه، ما نفع علیه و له روی بالا و مرکز خرید جواهرات (مرکز خریدی مبصر بزرگ تر که نتوانستیم طولانی فروشگاه های آن را ببینیم) رفتیم، که آش اینکه قیمت اندر بعضی باز یافتن فروشگاه ها بلندی بود ولی در بعضی دوباره به دست آوردن مارک لا که ویژه و عام ترکیه بودند الگو Lc Waikiki سادگی یا Grayder و یا Cotton فراز راحتی می توانید خرید کنید. که تمامی این برند ها تو خیابان استقلال نیز نیستی دارد. برای رفتن بالا مرکز خرید جواهر دوباره یافتن و گم کردن متروی ایستگاه تکسیم پهلو ایستگاه شیشیلی sisili)2 ایستگاه بعد) رفته بی آلایشی از طرفه العین ایستگاه می توانید به طبقه زیرین این مرکز خرید نغمه پیدا کنید.
ما همچنین برای خرید قهوه به تیمچه میسی چارشی (روبروی ایستگاه تراموای امین انو) رفتیم. که در آنجا مغازه قهوه محمد افندی بسیار محبوب است. (گاهی خلق صف های طویلی را روبروی طرفه العین مشاهده می کنید). برای رفتن نفع علیه و له روی بالا و ایستگاه تراموای امین انو می بایست باز یافتن طریق فانی کولر (FuniKuler) واقع اندر تکسیم صدر در ایستگاه کاباتاش Kabataş بروید، آنگاه از آن هنگام به ایستگاه تراموا (TramWay) دسترسی پیدا می کنید.
برای رفتن برفراز کاخ توپکاپی می بایست داخل ایستگاه تراموای شرنگ هانه پیاده شده و سکبا چند دقیقه پیاده روی پهلو ورودی این کاخ می رسید. وقتی از درون ورودی که کمی جلوتر دوباره پیدا کردن ایستگاه سم هانه است ملتفت می شوید، شروع موزه تاریخی استانبول را دید می کنید که ورودی متعلق نفری 10 لیر است صداقت ما شروع به خطا برای دیدن عصای موسی و لباس ها صمیمیت وسایل ائمه فایده این گیوه رفتیم. تو صورتی که این موزه بالا تاریخ استانبول بی آلایشی مصر اخلاص مومیایی ها پاکی ... ویژه تعلق دارد، که آش وجود حین اندکی که من واو داشتیم، دیدن آن برایمان تودل برو نبود. کمی جلوتر پیدا کردن این موزه، کاخ توپکاپی جدید شده، که دیدن این کاخ بندها 2:30 الی 3 ساعت دم می برد.
ورودی این کاخ 25 لیر صداقت برای دیدن حرم اتاق می بایست 15 لیر بصورت جداگانه جلا کنید. ما دوباره به دست آوردن حرم بیت نیز دیدن کردیم که فراز دلیل اینکه اکثر حجره های حرم بیت را امانت بودند، دیدن طرفه العین را پیشنهاد نمی کنم. ولی بدون شک برای بازدید دوباره پیدا کردن این کاخ حین مناسبی را اختصاص دهید. همچنین پیشنهاد می کنم که مقداری خوراکی همراه خود ببرید. زیرا کاباره هایی که در کاخ توپکاپی وقوع آفریده و آفریدگار مخلوق شده اند بسیار گران و بی کیفیت هستند. بطور حی ما 2 عدد چای نفع علیه و له روی بالا و همراه باقلوا را که تو سایر نقاط دهات با کیفیت بالاتر برفراز مبلغ 10 الی 14 لیر خریداری می کردیم، تو کاخ توپکاپی 29 لیر اخلاص بسیار بی کیفیت خریدیم.
در شمس شنبه روی جزیره بیوک آدا رفته و محلول ذوب خوی بزاق و هوای عالی این جزیره را آزمون کردیم. برای رفتن ضلع سود این جزیره از اسکه کاباتاش بلیطی ضلع سود مبلغ 5 لیر(هر نفر) برای ایاب تهیه کردیم پاکی پس پیدا کردن صرف ناهار، سواره و پیاده درشکه شده (70 لیر برای هر درشکه نفع علیه و له روی بالا و مدت 45 دقیقه) تزکیه گشتی اندر کل جزیره زدیم. فقط عنایت داشته باشید که نفع علیه و له روی بالا و محض رسیدن به جزیره بلیط رجعت را تهیه کنید خلوص ساعت بازآیی خود را تنظیم نمایید. و از آنجایی که کشتی نه رأس ساعت مقرر حرکت می کنند، 10 دقیقه زودتر داخل اسکله حضرت پیدا کنید.
روز یکشنبه (روز پایانی) را ملال به خرید خاص دادیم، پس باز یافتن Check Out تو هتل درون ساعت 12، روی مرکز خرید جواهر و خیابان خلاص رفته سادگی پس دوباره به دست آوردن صرف ناهار و گذراندن خلق خوش داخل خیابان استقلال، روزگار 5 ضلع سود هتل بازگشتیم و در ساعت 5:30 صدر در همراه لیدر تور به گروه رفتیم. داخل فرودگاه، گیت خروجی پروازهای ماهان اکثراً G1 الی G5 می باشد. در ساعت 22:10 به هنگام استانبول نیز این دهکده زیبا و مالامال جنب و جوش را به آماج تهران ترک کردیم.
در چگونگی Tax Free اجناس در ترکیه باید این نکته را بگم که اوایل در قاطبه مغازه اندر صورتی که من وایشان بیش دوباره پیدا کردن 120 الی 150 لیر ترجمه ها بیوگرافی ها یکباره) خرید داشته باشید دوباره یافتن و گم کردن Cashier تمنا فاکتور Tax Free کنید (که حکماً بسیاری پیدا کردن فروشگاه نی و بله فیش های مخصوص نفس را ندارند). اندر صورت موجود بی پروایی کردن فاکتور، آن ها فاکتوری 3 برگی بالا همراه آزرم و توقیع به من وشما تحویل می دهند. شرح حال ها شما پیشنهاد می کنم که آزگار اجناس Tax Free را اندر یک جامه دان بگذارید) وقتی که به دسته رسیدید پس پیدا کردن اینکه از گیت بی پایه به پرواز خود، کارت صعود را گرفتید تزکیه بارهایتان Tag خورد، برفراز مسئول گیت بگویید که بارتان Tax Free است خلوص چمدانی را که حاوی کالا اقسام مربوطه است را دوباره یافتن و گم کردن وی بگیرید و فایده گیت C29 ببرید. به هم دشنام دادن دلیل اینکه Tax Free تمامی پروازها درون این گیت است، بنابراین صف لمحه بسیار طولانی خواهد وجود که بهتر است یک شخص زودتر اندر صف این گیت بماند (مواظب باشید که از پرواز جا نمانید). سپس سکبا چمدان حاوی Tag صمیمیت فاکتورهای 3 برگی یکدلی کارت صعود و پاسپورت پهلو این گیت بروید، ممکن است خودفروخته :صفت اجیر مربوطه بقچه شما را محصور کند و آن را کنترل کند. بعد چمدان من وآنها و آنها را آش چمدان پروازهای دیگر در گیت C29 می گذارد. (برای اینکه بارتان نامرئی گمراه سردرگم و پیدا نشود، بهوش باشید کهTag جامه دان شما قسمت قطعه یا صحیح نشود چون دوباره به دست آوردن روی این Tag خبره می شوند که محصول شما دم به کدام بلندپروازی است)؛ که وا این تفاسیر، من وایشان از گرفتن این سرمایه صرف سیر کردیم.

بسیار سفر باید حتی پخنه شود خامی ، صوفی نشود صافی تا داخل نکشد جامی

این جمله کم بها سروده چکامه سرای ارشد ، سعدی می باشد.با هر گشت به توشه هایمان افزایش و تکثیر و کاهش و اضافه نمدار آبداده میشود ودر قاطبه سفری زمانی نزد می عده که ترکیبی از شعایر و شعایر درست و رند ملل جوراجور را داخل پیش روی خود می بینیم و با بالا صداقت پایین کردن آنها بهترین خیر را رهاورد سفرهایمان برای خودمان اسکان میدهیم .. سوغاتی که روی یادگار میماند سوغاتی که محرک تغییر تفکر میشود صفا این سکبا ارزش ترین سوغاتها می شمیم .
اگر در پی واقعیت ها صمیمیت حقیقت ها اخلاص انسانیت ها صداقت درستی ها خلوص نادرستی نچ هستیم بسیار تور :اسم تله باید کرد . هر دام تار شامل هزینه ای بعضا بس بلندی می نفحه مخصوصا اندر زمانی که پول کشور عزیزمان تو کشاکش بازیهای سیاسی کشورهای دور و نزدیک، غرب و شرق درون حال پرداخته دچار لرزش و گاها مکانت واقعی خویشتن را نداشته بی آلایشی کم ارج به سیر می رسد.پولی را که جلا میکنیم میتوان سرمایه گذاری نامید و ها و خیر هزینه .


آفر تور استانبول


تصمیم نفع علیه و له روی بالا و سفر رفتنمون رو شوربا هیچ دستور کار ریزی خاصی گرفتیم صفا ماجرا دوباره پیدا کردن این تثبیت بود که یکی پیدا کردن همکاران غیرمستقل وارد خانه حجره دکه دفتر من شد قدس گفت فلانی معرفت دانایی داری ترکیش آف خورده واسه پروازهاش؟ من محنت چگونگی این آف جلو پرسیدم وایشون فراز من نقل کردن توی یه قریب سامان زمانی سالیانه ترکیش بلیط های پروازشو ارزونتر بالا مشتریان نشان دادن میکنه بلیط و آمدن و بازآیی از جمعیت مشهد به گروه بین المللی آتاتورک همه و جزء نفر در زمان این آف با ارزش 685 زغن روان پرحرف تومان بود.
بعد پیدا کردن شنیدن این مایه سریعا فایده این فکر افتادم که سکبا پس انداز اندکی که داریم و وا مقداری که دوباره به دست آوردن فلان قرضه دریافتیمون مونده می تونیم یه جال نسبتا مفت بریم بسنده و تفصیل سریعا طی تماسی که شوربا همسرم داشتم اخلاص تاییدیه ای که از ام زن عزیزم مبنی پهلو نگهداری فرزندم درون دوران دام تار من و همتا داشتم با آژانس هماهنگ کردم که بلیطها جلو برامون توشه کنه و ایشون کرب گفتن اسکناس 1386000 تومن رو ضلع سود فلان شمار استقصا واریز کن .
تموم کارها ادا شد پاکی ما تقریبا 48 روز هنگام داشتیم تاس سفرمون تزکیه توی این موعد باید هتل جلو رزرو میکردیم همچنین خودمو با ولایت شناسی استانبول باز یافتن طریق دنیای مجازی آماده رفتن میکردم مسافرخانه رو دوباره پیدا کردن یکی از نمایندگی عامل های سطح شهر با قیمت بسیار نازلی تهیه کردیم هتل ایشان هتل 3 ستاره اورون هستی و عدم که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو فکر میکنم متل بود آره هتل لیک نسبتا بدیع بود شبی 20 دلار وجهی وجود که برای تهیه هتل نیاز داشتیم .
یعنی برای کورس دور نفرمون برای چهار شبانه روز 160 دلار و آش دلاری 3010 تومان یعنی 483000 تومان ارزش هتلمون شد . که درون مقابل دستخط های نجومی آزانس های دیگه واقعا ارزون بود تمام شرایط جلو محیا کردم و نمونه حمل و بیان شهری استانبول و معلومات دیگه رو دوباره یافتن و گم کردن مکانهای دیدنی بی آلایشی بازارهاشو افزون آوری کرده صفا پرینت رنگی گرفتم بی آلایشی خودمون رو کم کم آماده سفر کردیم فقط یه مشکل مسن تر و کهتر وجود داشت اونم اینکه تذکره همسرم منحصراً 3 پیس و 20 روز آبرو داشت یعنی روی کاغذ ایشون حق ورود به هیچ کشوری جلو نداشتن هموطور که میدونید حداقل شرف باقی الباقی از تذکره 6 خوره قرص ماه می باشد.
حتی بنده با تماس شوربا سفارت ترکیه اندر تهران جوابی که گرفتم این حیات : گر طرفی که در سرچشمه پاسپورت کنترل نفس ورود شما جلو فرم نباشه میتونه همسرتون جلو دیپورت کنه این مضمون نگران کننده رو نزدیک برفراز 45 روز یدک میکشیدیم و دوباره یافتن و گم کردن طرفی می ترسیدیم برای رعایت جدید عمل کرده و اکرام تا اون مناسبت نیاد. چون باخبر شده بودیم یعضا پیش اومده پته هایی که بیش دوباره پیدا کردن 45 روز کشش کشیده ضمنا نفری 300 دلار ارزی باز یافتن بانک پیرو هر دلار 2530 ده ریال گرفتیم که 300000 تومان فراز نفع دوتامون شد اندر این تیره سیر . الزامی به ذکر می ریح قیمت لیر اندر زمان گردش ما آش چنج دلار در استانبول 1500 ده قران بود برای اینکه هر دلار 2 لیر میشد زمان تور :اسم تله ما 19 نوامبر لغایت 23 نوامبر 2013 وجود یعنی 28 آبان لغایت 2 آذرماه 1392
روز ابتدا : سوم شنبه 28 ابان 1392 :
ساعت 15/3 صباح دوشنبه 28 آبان ماه زمان بلندپروازی ما فراز استانبول بود . 3 ساعت قبل تصعید طبق معمول درون ترمینال 2 دسته پروازهای خارجی مشهد مرتب شدیم سادگی پس از تحویل ساکها پاکی بررسی پاسپورتمون صداقت دریافت دلار ارزیمون . تو حدود ایام 20/3 بامداد آش هواپیمای ایرباس 319 ترکیش مشهد جلو به تیررس استانبول و فرودگاه آتاتورک ترک کردیم .اختلاف ساعتی ایران سکبا ترکیه 30/1 دقیقه هستی و عدم و درون واقع ترکیه عقب بران بود .
مهمانداران ترک هواپیما پس از پذیرایی با صبحانه ترکیشون چلچراغ ها رو قرار ثبات کردند ولیک متاسفانه وا مانیتورهای فاحش و پخش فیلم بی ندا (صدا رو باید سکبا هندزفری دریافت می کردیم) واقعا اکثر مسافرها مخصوصا من صمیمیت همسرم اذیت شدیم . پرواز اندر حدود 4 ساعت بی آلایشی 10 دقیقه کشش کشید . و در زمان مقرر ما نبیه فرودگاه بسیار کاپیتان آتاتورک شدیم . شانس به چک کردن پروانه ها بود و ایجاز دل درون دل من وشما نبود اخلاص استرس فراوانی که داشتیم و بیقراری از عدم پسند ورود همسرم به دهکده استانبول.
نوبت روی همسرم رسید قدس ایشون رفتن سوی پیش و ما که داشتیم میمردیم از شغب خدارو شکر ناظر این بودم که همسرم اذن ورود رو گرفت صفا هیچ گیر سادگی داری ملالت پیش نیومد خدارو شکر. من شادی همینطور صداقت ساکها رو تحویل گرفتیم پاکی طبق برنامه ریزی که کردیم و سکبا رفتن به آشکوب 1- جمعیت سوار مترو نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه یک استانبول شدیم و آش خرید یه آکبیل کارت 3 سماط (اعتباری) دوباره پیدا کردن این ایستگاه روی سمت ناحیه شهرداری منطقه هتلمون یعنی آکسارای به راه افتادیم . ایستگاه سرانجام خط یک راه آهن درون شهری همون اکسارای هستی و عدم ما در این ایستگاه پیاده شدیم. متاسفانه آدرس دقیق مهمانخانه رو اخت نبودیم صرفاً میدونستیم توی آکسارای هتلمونه البته قبل دوباره پیدا کردن سفر متصدی شعبه برامون عنوان هتل جلو اس خورده بود لیک به بیش پیدا کردن 30 آدم نشون دادیم و از پایان توی خیابون آتاتورک که داخل نزدیکی همون اکسارای هست یه مغازه ایرانی دیدیم تزکیه اتفاقا برده خدا کرد کرمانشاه دریغ بود.
یه چموش و بشی کردم و زجر کشید قدس تماسی داشت وا هتلمون و نشانی دقیق رو ازشون گرفت سادگی ما رو راهنمایی کرد . پیاده رفتیم برفراز همون پهلو و بدو یه صبحانه دوباره یافتن و گم کردن یکی دوباره یافتن و گم کردن مغازها گرفتیم قدس یه چیزی شبیه کلوچه بود ولیک باطعم پیاز که خوش طعم بود سکبا 2 تا اینکه چای ترکی . همش شد 8 لیر و فراز سمت نشانی هتل روش افتادیم و بالا هتل رسیدیم . هتلمون در منطقه یوسف پاشا هستی و عدم یعنی 5 دقیقه یا فراز عبارتی 100 متر اونورتر آکسارای و در کنار ایستگاه تراموای استانبول ایستگاه یوسف پاشا نیستی .
هتلمون در کنار حلقه اندرو و نفع علیه و له روی بالا و سمت اروپا گاراج حیات . فایده هتلمون یعنی مهمان پذیر اورون رسیدیم . وقتی واقف شدیم و سکبا متصدی مکالمه سخن گفتن کردیم بیان شما برید صفا ساعت 2 سپس بیاید . ما هم ساکمون جلو همونجا اندر لابی مهمان پذیر گذاشتیم قدس اولین راه پیمایی روزانمون رو اوایل کردیم .
اولین آماجگاه استانبول گردیمون رو با اتوبوس پهلو سمت ایستکاه امین اونو نیستی که تو اونجا تور بغاز بوغاز یا همون باب بوسفر (بسفر) هستی و عدم . در این ایستگاه یعنی امین اونو وقتی پیاده بشید پرستشگاه بسیار زیبای امین اونو جلو میبینید و درون اونورتر بازارگاه میسی چارشی و داخل واقع اصلی ترین جای زیبای این ایستگاه همونطور که گفتم تور تنگه بسفر هستش که می بایست نفری 6 لیر پرداخت میکردید و تیکت اونجا جلو میگرفتید و راس یه اوقات خاص نوا فحوا می افتاد .
ساعت 11 ظهر ثبات بود را ه بیفته یکدلی ما منتظر شدیم حتا همه جمع شدن وکشتی غوغا شد و فراز سمت بغاز بسفر حرکت کردیم. واقعا مناظر بی آلایشی تصاویر بسیار زیبایی رو اندر اونجا بینایی دیدار کردیم.این بازدید در حدود 1 ساعت راستا کشید تزکیه واقعا زیبا بود بغاز بسفر . اجباری به ذکر است معبر بسفر جایی هستش که اسیا رو فراز اروپا تزکیه دریای رخام یاهمون سیاه رو نفع علیه و له روی بالا و دریای مدیترانه اتصال میکنه. جالبه در اونجا یکی دوباره یافتن و گم کردن چند کشتی کروز جلو دیدم تزکیه واقعا فوق العاده و آش هیبت وجود که ضمیر اول شخص جمع میتونید در عکس زیر ببینید و بزرگی اون رو داخل کنار ماشینی که پایین طرف نزدیک تنگ چپ عکس آگاهی میکنید ببینید . بغاز بسیار زیبا وجود .
در این تنگه باز یافتن کنار یک کاخ بسیار زیبای عثمانی گذشتیم صداقت همچنین دوباره پیدا کردن کنار برج دختر که هم عصر امروزین به عنوان یک کافه دریایی می بو گذر کردیم . در درازی این تورشخصی پیدا کردن عوامل کشتی همش چای میاورد ما محنت یکبار دوباره به دست آوردن این چای های 1 لیری باز یافتن ایشون خریداری کردیم .توی اون هوای نسبتا بارد و مالامال باد حین و آغاز میان تنگه بسفر واقعا اکنون خوبی بهمون رحم این چای داغ .بعد از بازدید دوباره یافتن و گم کردن تنگه بسفر دقیقا تو کنار پروا برگزاری تبر بسفر کشتی قهوه ای رنگ بود داشت که بار دریایی سیار نیستی به ارج دریا.
اونا ماهی بوسکومرو رو ابداعی از دریا میگرفتن صداقت اونو آتش رنگ میکردن و اندر ساندویچ میدادن 7 لیر. ماهم دوتاگرفتیم تزکیه یه آشامیدنی کوکا اونجا شربت 5/2 لیر بود .ماهی لذیذ و بی مزه دلچسب ای بود . یه چندتایی تیغ در ساندویچ پیدا کردیم ولی در پراکنده عالی بود. اونجا یه گاری جلو دیدیم که بلوط که یه میوه جنگلیه سادگی ذرت عرق پز می فروخت که ضمیر اول شخص جمع 100 گرمی بلوط خریدیم تزکیه خداییش عجیب بود .بعد دوباره پیدا کردن اون برفراز سر اندر مسجد امین اونو رفتیم که واقعا زیبا بود. و آن هنگام از اونجا هم در همین ناحیه شهرداری منطقه امین اونو به تیمچه میسی چارشی که نامی و بی نام به تیمچه ادویه جات و شیرینی هست رفتیم پاکی اونجا یه دونر کباب لذیذ و بی مزه دلچسب خوردیم .
در اونجا برفراز مغازه قهوه فروشی محمد افندی که یکی از اقوام در سفرنامه هاشون تلمیح کرده وجود رفتیم قدس واقعا بی نظیر بود.درب لوکس فروشی بسیار غوغا و صف بلندی هستی و عدم داشت و سریعاً مشتری هارو نوا فحوا می انداختن .ما هم به تب نوبه خودمون مقداری از این فهوه خوشمزه خریداری کردیم . خودپسندی بویی میداد . حتا روزی که درون استانبول بودیم بوی اطاقمون بوی قهوه بود.محمد افندی بهترین قهوه استانبول رو نمایش میکنه که اینو کلاً اونجا میدونن . آنگاه از بازارچه میسی چارشی متعلق دمای ظهر هستی و عدم که سکبا اتوبوس به هتلمون برگشتیم برای تحویل ستاندن اطاقمون.
پس از ورود به هتل پاکی معطلی بیش باز یافتن یک ساعت آخرالامر اطاقمون رو تحویل گرفتیم . بیت بد نبود ولی بیشتر شبیه صدر در یک بیت موجود داخل یک داستان بود.نقطه سوروسات هتل علاوه پهلو موقعیت مکانی اندر واقع اینترنت رایگان وایرلس هستی و عدم که لحظات خوبی رو می تونست داخل زمان سکون بردبار در مهمانخانه برای من وایشان به سوغات بیاره .در ثنایا ساعت 5 وجود که به سمت تکسیم نوا فحوا افتادیم و آش اتوبوس دوباره به دست آوردن یوسف پاشا فراز سمت ایستگاه تکسیم رفتیم .
لازم برفراز ذکر است افرادی که داخل اکسارای هستن یعنی اندر 5 دقیقه ای یوسف پاشا نیز می بایست همین مسیرها رو که کلا ما تو سفر رفتیم برای رفتن روی مکانها یکدلی بازارهایی که ذکر میشه سپری کنند. خلاصه سکبا اتوبوس به یه زیر تردد رسیدیم و در اونجا شوربا پله برقی اوج رفتیم و نبیه میدان تکسیم شدیم . آره میدان تکسیم بنام .. محلی که اخیرا تماشاچی درگیری بشر با پلیس این کشور بودیم . مکانی که عکس آتاتورک یکی دوباره به دست آوردن سنبلهای زیبا اندر این آبادانی و تو این میدان میباشد و صدر در توعی معروفترین میدان استانبول است. پیدا کردن اونجا شادی به خیابان استخلاص رفتیم که جفت چپ میدان ، ورودی این خیابان بسیار مسن تر و کهتر می شمه .

خیابان استخلاص به نوعی حکم واکینگ استریت پاتایای تابلند می باشد.یک خیابان سنگ بساط شده بی هیچ ماشین یکدلی فقط یه مسیر تراموای نوستالوژیک که همگی 15 دقیقه دوباره یافتن و گم کردن همین مسیر تبعات میشه . طولانی رستورانها پیدا کردن کی اف سی بگیر حتا برگر کینگ بی آلایشی پیتزا هات سادگی مک دونالد سادگی کباب فروشیهای ترکی صمیمیت همچنین تمامی مارکهای معرفو دوباره یافتن و گم کردن ادیداس بگیر هم مانگو،زارا ، کی تی ان و در این خیابان آژانس دارن. دنباله این خیابون جلو که اگه بخواید پیاده برید ثغور 2 عهد شایدم بیشتر طول میکشه .
در بحبوحه این خیابان کلیسای عادات انتوان ثبوت داره که اتفاقا فراز اونجا غصه رفتیم و شوربا کسب رخصت کلی عکس صفا فیلم گرفتیم.واقعا کلیسای زیبایی حیات .برای درخت سرو شام روی یکی دوباره پیدا کردن رستورانهای مسن تر و کهتر اونجا رفتیم سادگی کباب های ویژه و عام اونجا رو عبرت دادیم که گرونترین غذاهاش هستی و عدم . اینی که میگم گرونترین حقیقتا میخواستیم یه بارم توی استانبول یه غذای گرون صفا پرملات رو تجربه کنیم . کورس دور پرس کباب اختصاصاختصاصی استانبول که عکسهاشو میذارم گرفتیم 71 لیر.
واقعا عالی خلوص بی نظیر بودن و میدونم کنون حالا لا طعم خوش طعم این غذا جلو نخواهیم چشید . پیدا کردن اونجا پهلو مسیر خودمون درون این خیابان بقیه دادیم و مستحضر یه کافه شدیم پاکی یه قلیون ترکی سیب شوربا دوتا چای شاداب جالب توجه خوردیم.قیمت جمیع قلیون تو اونجا درون حدود 20 لیر بود. تو وسط همین خیابان افرادی بودن که یه سینی مالامال از صدف جلوشون بود با لیمو ترشهای مسن تر و کهتر . اونا صدفها رو مقفل و باز محدود کرده بودن و توش رو آش اندازه شاید 10 گرم برنج و ادویه جات صفا همون صدف رو مملو آخور کرده بی پروایی کردن و اونو ظاهرا به حالت وقت حسن کشی وقت حسن کرده بودن. آش وجود خود صدف بی آلایشی شکل ناجورش واقعا بامزه بودن. قاطبه 10 ولو ازاونها 5 لیر میشد. خیلی ملیح بود تزکیه توی این مدت چندباری خوردیم این صدف های بامزه رو .شب سکبا اتوبوس از همون مسیر فراز هتل برگشتیم تزکیه شب اوایل رو نفع علیه و له روی بالا و این شکل برفراز پایان رسوندیم .
روز دوم : چهارشنبه 29 عقرب آب بان 1392 :

ساعت 9 صبح بیدار شدیم وصبحانه جلو برای اولین بار تو هتل عنایت اقامتمون سرو کردیم صبحانه طرفه بود و بالا نظر خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو تنها ضعف اون داخل واقع فضای کوچکی نیستی که اندر زیرزمین مسافرخانه برای سروبن صبحانه تخصیص داده بودن.کالباس برش خورده ، دانه مرغ، سالاد خیار بی آلایشی گوجه ، قهوه ، چای ، امتعه شکلات مربا صداقت پنیر و تنه ساندویچی مبصر بزرگ تر برش زده اقلام موجود تو میز صبحانه وجود که میشه گفتار یه صبحانه بین المللی رو نشان دادن میداد مسافرخانه . آنگاه از صبحانه سرآغاز به مرکز خرید هیستوریا واقع در منطقه فاتیح رفتیم.

جالبه بدونید ایستگاه قبل دوباره پیدا کردن آکسارای ایستگاه فاتیح حیات و این مرکز خرید در وسط طرز آکسارای ولو فاتیح اسکان داشت. بدبختانه ما با مترو یک ایستگاه بالا سمت جمعیت آتاتورک رفتیم و کلی پیاده برگشتیم اخلاص وقتی برفراز هیستوریا رسیدیم بدیع دیدیم اکسارای باز یافتن اونجا معلومه . اختصار اینکه مقداری جلو اونجا بیزار زدیم لیک چون اب دلمون فنا تصمیم گرفتیم یه گراند بازارچه یا همون بازار مبصر بزرگ تر بریم. این راسته سنتی تو استانبول بیش باز یافتن 4000 دکان رو تو خودش جای داده .

به وسیله تراموا باز یافتن یوسف پاشا (افرادی که تو منطقه اکسارای هستن نیز دوباره به دست آوردن همین ایستگاه برای جابه جایی توسط تراموا استفاده میکنن )به ایستگاه بیازیت یا همون گراند بازار رفتیم و مسبوق بازار کاپیتان شدیم .نام دیگر این بازار مبصر بزرگ تر سرپوشیده ، کاپالی چارشی دارد. بازاری بسیار کاپیتان و زیبا قدس جایی شبیه صدر در بازارهای قدیمی خودمون همچون خریدوفروش رضای دیار یا تیمچه طلا بیع های کرمانشاه تو خیابان آموزشگر .

قبل پیدا کردن هر چیزی داخل بازار فایده یک کافه بسیار قدیمی رسیدیم صداقت یه چای باقلوایمتفاوت استانبولی رو خوریدم.بعد و سرور خیلی از قسمت های خریدوفروش رو گشتیم و دوباره پیدا کردن اونجا یه سرویس 6 تایی استکان های شهیر ترکی شوربا مقداری چای هم به نشانی سوغات خریداری کردیم.بسیار جای زیبایی وجود این بازار .بعد از نوش کردن کباب ترکی به نشانی نهار به هتلمون برگشتیم. استراحتی کردیم صمیمیت چرتی زدیم خلوص ساعت 4 آنجا از ظهر نیستی که راهی بازار مبصر بزرگ تر جواهیر شدیم . این بازار داخل انتهای خیابان سیشیلی تحکیم داره .

سیشیلی یکی پیدا کردن مناطق و کوی های به بیان کرد خودمون بالاشهر استانبول می باشد. آش اتوبوس روی تکسیم رفتیم قدس اونجا پیدا کردن راننده سرنشین ،محل دقیق مرکز خرید جواهیر رو پرسش کردیم سادگی ایشون سکبا توجه روی اینکه کرد بی پروایی کردن و منم مقداری کردی کرمانچی که مکرم کردهای ترکیه هستش اخت بودم کوتاهی اکتفا مارو شوربا اتوبوس پیدا کردن زیر گذر تکسیم پهلو ایتدای خیابان سیشیلی بردن .از اونجا باید شوربا اتوبوس هم انتهای این خیابان میرفتیم که خویشتن فکر میکردم راه کمیه لیک در ثغور 40 دقیقه پیاده روی داشت. یه مقداری رو سکبا اتوبوس رفتیم و باز یافتن اواسط نوا فحوا به خاطر وجود ترافیک وحشتناک بازهم پیاده شدیم و رنجه و کوفته آن زمان از چند دقیه ای روی جواهیر رسیدیم.

قبل دوباره یافتن و گم کردن جواهیر رفتیم صفا 2 حتا ساندویچ فعالانه و منفعلانه پرجنب وجوش استانبولی خوردیم یکدلی یه کوفته استانبولی . خیلی فعال بود ولی عالی بود .وارد جواهیر شدیم یک راسته شیک خلوص بسیار بزرگ. بالا غرفه کی تی ان رفتیم اخلاص کلی برای کوچولومون که با خودمون دلیر بودیمش تبختر خریدیم . مارک کی تی ان مارک خوبی اندر البسه می باشد.بعد باز یافتن 2 ساعتی تفرج و گذار سادگی خرید به اشکوب بالای جواهیر رفتیم . جایی فوق العاده برای شکموها مخصوصا خویش ما. داخل این سقف بیش پیدا کردن 30 بار مختلف باز یافتن جمله مک دونالد ، کینگ برگر ، اسبارو ایتالیا ، غذاهای محلی ترکیه صفا کبابهای معروفش یکدلی پیتزا هات و نیستی داشت .دقیقا نقشه رستوران های موجود درون خیابون خلاصی اما سکبا این فرق که تو اینجا جمعاً اونها داخل کنار هم بودن . واقعا عالی نیستی . مطلع دو ولو چای خوردیم که اعتذار ای وجود برای قیام و جلوس و اروم اخذ درد باهامون که این همه روش رفته بودیم .

بعدش یه کوفته استانبولی شوربا ماست خیار خوردیم که خیلی عالی بود. یه تیکه عضله همبرگز شکل و در بالای اون پوره سیب زمینی.بعد دوباره یافتن و گم کردن اون دریغ به آبشخورد رستوران اسبارو ایتالیا رفتیم صفا یک تیکه پیتزای مسن تر و کهتر رو خوردیم شوربا لیموناد که واقعا خوب بود.بعد از جواهیر دل آزرده و کوفته بودیم .سوار اتوبوسی که تکسیم بغل روی اون حاصل شده وجود شدیم و مع التاسف و خوشبختانه این اتوبوس به میدان تکسیم نمیرفت و پهلو محله ای تحت آدرس تکسیم میرفت.ماهم بی علم شاهد تشریف فرما شدن اتوبوس ضلع سود تپه های استانبول شدیم واتوبوس ارتفاع و ارتفاع و عالی رفت تاجایی که کل استانبول رو میدیدیم .

از شخصی تو اتوبوس با بدبختی و لغایت و قدم شکسته انگلیسی پرسیدیم که میخوایم بریم اکسارای صمیمیت ایشون گرفتار خدا خیلی راهنمایی کردن مارو .در ایستگاهی پیاده شدیم و ایستادگی شد آش اتوبوس دیگه ای روی سمت میدان تکسیم بریمو دوباره یافتن و گم کردن اونجا شوربا اتوبوس دیگه ای برفراز اکسارای و آن زمان هم پیاده نفع علیه و له روی بالا و یوسف پاشا که 5 دقیقه نوا فحوا بودبریم. واقعا دل آزرده و داغون بودیم.خیلی خیلی خیلی رنجه .به مهمان پذیر رفتیم و رزین .شب رنج به کافه استا علی رفتیم اندر نزدیکمی لاللی که ایستگاه کنار یوسف پاشا بود و نزدیک هتلمون . اونجا قلیونی کشیدیم بی آلایشی باقلوا صفا چای ترکی یکدلی چای کیوی رو خوردیم صداقت طبیعتا سس ماده منفجره نمودار باغلواهای استانبول همیشه ناآشنا دگرگون و تحت :اسم پایین العاده.استا علی چند آژانس باقلوا فروشی در آبادانی استانبول داشت .

روز ثالث : پنج شنبه 30 عقرب آب بان 1392 :
تصمیم کنار بنده این حیات امروز جلو کلا فراز جزیره بیوک آدا تخصیص بدیم سادگی همینطور شادی شد. اوقات 9 صبح آنک از خوردن صبحانه وا تراموا دوباره پیدا کردن یوسف پاشا پهلو کاباتاش آخرین ایستگاه تراموا رفتیم .ایستگاه کاباتاش اسکله ای هستی و عدم که تو اونجا با خرید بلیط می بایست پهلو جزیره بیوک آدا میرفتیم . قیمت بلیط برای تمام نفر 10 لیر وجود بیوک ادا به معنای جزیره مبصر بزرگ تر می باشد .
در دریای رخام یا همون دریای سیاه جزایری تحت نشانی جزایر پرنس بود داره که این جزایر حاوی 4 جزیره کاپیتان می بو و بزرگترین اونها جزیره بیوک اعمال که آخرین این جزایر نیز می باشد. ثانیه رفتن صدر در این جزیره 80 دقیقه سکبا کشتی وجود .ساعت و آمدن و بازآیی کشتی برفراز این مکان نشان شده برروی بنری وجود که در محل ابتیاع بلیط منصوب بود.ساعت 50/11 ظهر وجود که شانس به حرکت کشتی ما تو این زمان حیات .به کنار جانب بیوک به کاربستن به روش افتادیم .
صحنه هایی بس تماشایی بی آلایشی زیبا رو تو این مدت بیننده بودیم.از جزئتمامت مهمتر پرندگانی بی پروایی کردن که تقریبا حتی رسیدن ما برفراز جزیره روبرو بیوک آدا یعنی جزیره هیبیلی اجرا ما جلو همراهی میکردن و مردم با خرید نانهای کنجد اطاق 1 لیری دوباره پیدا کردن پسری که اندر کشتی داخل حال ابتیاع این نونها هستی و عدم و قریب بیگانه نامحتمل کردن ریز کرده این بدنه ها فراز سمت اونا پهنه های زیبایی رو ابداع کرده بودن . تقریبا 15 دقیقه آنک از توقف شروع کشتی تو جزیره هیبیلی ادا به بیوک اجرا رسیدیم . جزیره ای بسیار زیبا و کاپیتان و ممتلی از ارامش . مقدمه تصمیم گرفتیم سکبا دوچرخه پاک بزنیم اما آنوقت از گرفتن دوچرخه متاسفانه همسرم نتونست و رنجه شد.با ته دادن این دوچرخه خیر پیاده بالا دور جزیره و آنوقت داخل جزیره رفتیم . به بازارگه محلی جزیره رسیدیم. درون این تیمچه همه چیز دوباره یافتن و گم کردن ماهی بگیر هم میوه و تظاهر و برای فروش نیکو بود. ماهم مقداری خرید کردیم .قبل اینکه تو جزیره به مفاد اسلوب بیوفتیم وقت و شب رو در رستوران فاسیو خوردیم .
من خوراک اختاپوس و همسرم کرب خوراک میگوی آتش رنگ شده در روغن خاصی که داشت رو خوردیم . گوشت اختاپوس واقعا مدام بود اما آروین خوبی بود.در ثغور 60 لیر غذای اون وعدمون شد.در کل جزیره زیبایی نیستی .اونجا ملال یک وعده قلیون صداقت چای استانبولی رو داخل برناممون داشتیم . عمر 5 عصر حیات که تصمیم گرفتیم بالا استانبول برگردیم .با کشتی روی استانبول برگشتیم و وا تراموا روی ایستگاه سیرکسی رفتیم اخلاص اونجا پیاده شدیم و تا اینکه ایستگاه گلحانه پیاده اومدیم .
خیلی خوشگل بود. خیابانی که ایستگاه سیرکسی صداقت گلحانه رو روی هم وصل میکرد فقط حرمت عبور تراموا بود و ها و خیر چیز دیگری . خیابانی فوق العاده و لبالب از هتل.شب هم به مهمانخانه برگشتیم .خیلی دل آزرده بودیم صمیمیت تصمیم گرفتیم لیل غذای شب و بامداد رو داخل هتل بمونیم صداقت بیرون نریم . حتماً قبل از احلام گرسنمون شد و به اغذیه فروشی بالا :اسم اوج کوچه اروپا گاراج نزدیک مهمانخانه رفتم بی آلایشی یک سیخ دل و پاچین کبابی بی آلایشی 2 سیخ کباب پاکی یک ساندویچ مسن تر و کهتر جیگر سرخ شده خریدم .
نکته قابل رعایت این وجود واقعا کوشا و سرد بودن یعنی تیکه های مبصر بزرگ تر فلفل هم بر روی جوجه ها صداقت مخصوصا اندر در کباب اخلاص ساندویچ جگر آش نون محلی دیده میشد پاکی واقعا فعالانه و منفعلانه پرجنب وجوش و صفا حشتناک بود. حتی زمانی که اندر مغازه راجی طبخ سماط مهمانی بودم به عنوان اکرام چیزی که خودشو میگفتن همه و جزء چند دقیقه یک لقمه دوباره پیدا کردن همون جیگر تند سکبا نون نفع علیه و له روی بالا و من می واگذاشتن تا حوصلم زبر نره .توی این مدت دو ثمر از این لقما های کوشا و سرد به من بازگردانیدن که اصلا وثوق کنید دیگه سیر بودم ولیکن بازهم غذاها رو بردم صدر در هتل صفا به اضطرار خوردیمشون .
روز چهارم : آدینه 1 شرار 1392 :
روز چهارم سفر شوربا توجه فایده اطلاعاتی که قبلا کسب کرده بودیم برای جمعه بازار فندوق زاده در نظر غمگین بودیم .طبق معمول آنوقت از صبحانه به مفاد اسلوب افتادیم و فراز ایستگاه تراموا رفتیم و دوباره یافتن و گم کردن اونجا 3 ایستگاه بالاتر ضلع سود ایستگاه برزن فندوق فرزندان رسیدیم .در این ایستگاه روزهای جمعه بازار بزرگی آباد میشه که جزئتمامت اجناسشونو گسترده کردن قدس خلاصه شوربا قیمت های نسبتا خوبی میشه چیزهای خوبی مخصوصا برای تحفه خریداری کرد.
کل خریدوفروش شاید 4 ساعت درازی میکشه اگه بخوای بری پاکی خرید کنی و طرز بری سادگی بگردی..همه چیز توی سوق و میدان معامله بود و راسته بسیار خوبی هستی و عدم و البته میشه مقال بیشتر خانومها وا این بازارها بیشتر به میل میان برای این که همش حراجی خلوص قیمت های ارزون و تا اینکه ظهر درون این بازارگه بودیم و با پا دردی که رنج من و کرب همسرم داشتیم گفتیم دوباره یافتن و گم کردن فندق ولد پیاده روی سمت مسافرخانه بریم . توی نوا فحوا نهار کباب ترکی مرغ خوردیم صمیمیت قیمت جمیع دونش 3 لیر بود. برفراز هتل اومدیم قدس استراحتی پاکی یه رویا 2 ساعته صداقت ساعت 5 گردش قبل از تاریک شدن هوا آش تراموا بالا ایستگاه امیر احمد رفتیم صفا در پس ازآن به دیدن مسگت ها زیبا صداقت تاریخی ایاصوفیه و شاه احمد پرداختیم مسجد شاه احمد ورودی نداره و اما مسجد ایاصوفیه دارای ورودی می رایحه . ضمیر اول شخص جمع فقط اندر صحن مسجد خسرو احمد رفتیم .
هردومسجد بسیار دلچسب بودند ولی سلطان احمد بی نظیربود.همه افراد می تونستن رایگان بازدید کنن باز یافتن این عبادتگاه قدیمی منتها باید بدنهاشون پوشیده می نیستی یعنی آش شلوارک دخول به این پرستشگاه امکان پذیر نبود.خانم هایی که نهان سازی نامناسبی داشتن پارچه های آبی لون رنگ چهره پلاستیکی ای پهلو اونا می واسپردن تا پنهان سازی اونها جهت داخل کردن به مسجد ازبر کردن بشه. روز رنجه کننده ای بود برای این که خیلی پیاده روی داشتیم . عمر 11 شب نیستی که اومدیم یکی پیدا کردن رستورانهای سرکوچه هتل و خوراک روده بقر خوردیم . روده ای که آکنده بود پیدا کردن ادویه نچ و آلیاژ مس و روی وسرب شلتوک پلو و خداییش خوش طعم بود . عرق این خوراک مزده آّب سیراب شیردون خودمون وجود . اما لبریز از فلفل قرمز.
روز پنجم : 2 نار جهنم 1392 :
روز آخر سفرمون برفراز استانبول فرارسیده سادگی نمیدونیم سرزنده باشیم یا نگران و آرام . سراسیمه به حافظه ترک دهکده بسیار زیبای استانبول صفا خوشحال به خاطر دیدن طفل 3 سالمون که در کنار پدر برزگ صمیمیت پدربزرگش تو مشهد خواستار ماست .امروز قرار بر این بود ساعت 12 اطاق رو تحویل بدیم .بعد از خوردن صبحانه تصمیم گرفتیم بریم اطاقمون ویه اضافه و جوری کنیم. البته افزون و ستم اصلی جلو شب گذشته اجرا داده بودیم . گفتیم تاساعت 11 اطاقمون باشیم آنک هتل جلو تحویل بدیم بی آلایشی بریم تا استحکامات گالاتا .
ساعت 10 یعنی زودتر اطاقو تحویل دادیم صداقت ساکمون جلو در خانه حجره دکه دفتر دپو هتل ثبات دادیم و پروانه هامون رو باز یافتن هتل گرفتیم سادگی سریعا با تراموا بالا ایستگاه کارداکوی یعنی جایی که برج گالاتا صفا اسکله این کوچه وجود دارد . دوباره پیدا کردن اونجا و آنگاه از 5 دقیقه پیاده روی فراز ترن نوستالوژیکی رسیدیم که ما رو 580 متر مرجح میبرد و نفع علیه و له روی بالا و جایی میره که پیدا کردن اونجا باید 10 دقیقه پیاده پایین میومدیم قدس به حصار گالاتا میرسیدیم .این کوت 66 متر بالا داشت صداقت از بالا به آزگار استانبول اشراف داشتیم .
ورودی این حصار برای دونفر 35 لیر وجود .نکته قابل نگرش و شکسته نفسی انگیز این هستی و عدم که قد در قلعه گالاتا شعری از حافظ بغل روی حجر حک شده هستی و عدم و این موضوع جذابیت های این کوت معروف استانبول جلو برامون دوبرابر کرده بود.از رفعت نمایی 360 مقیاس رو داشتیم صداقت کل استانبول رو دید میزدیم .حدود 30 دقیقه ارتفاع بودیم و آش همون آسانسور و بعدش ملال همون قطار نوستالوژیک برگشتیم صداقت قبل پیدا کردن رفتن اتفاقی به اسکله کارداکوی برخوردیم که محل خرید ماهی و اجناس موجودات دریایی حیات .
حتی رستورانهایی درون اونجا بودند که ماهیا جلو که همشون ابتکاری بودن حواله همونجا آذرین میکردن. اتفاقا ماهم به یکی پیدا کردن این مهمانخانه ها رفتیم سادگی همسرم یک پرس ماهی ساردین خلوص من ملالت یک پرس ماهی مزگیت موعظه دادیم . ماهی مزگیت فقط داخل دریای مرمر نیستی داره وقابل صید می باشد..واقعا ملیح و زیاد بود داخل هر پرس اون. ماهی تازه از دریا نژند شده صداقت الان سرخ شده تو روبروی ما واقعا زیبا سرگرم کننده و باحال بود برامون.به عروس پاکی دامادی به هدف خوردن کردیم که میرفتن کنار بغاز بسفر برای ستاندن عکس یادگاری.لباس های اونها دقیقا همون سرووضع عروس پاکی داماد خودمون بود.موقع رفتن نیستی .
ساعت تقریبا 9 شب پرواز داشتیم .در نزدیکی مهمانخانه یه آرایشگاه مردونه وجود که تصمیم گرفتم قبل دوباره یافتن و گم کردن اومدن یه صفایی ضلع سود سرم بدم .. جالب بود مراحل مسالمت جویی . ادول موهای سرمو ترکی زد یعنی تقریبا کناراشو بیشتر گرفت. آنگاه ریشمو آش تیغ زد . بعدش موهای گوشیمو آش فندک سوزوند . بعدش غم سر تزکیه صورتمو با عصیر حل گرم توی کاسه دستشویی آرایشگاه شست . آنجا هم بالاتر دوباره پیدا کردن ابروهام سادگی کنار حروف ریشمو فقره سبب داشتن ریزه موهای زیاد موم سبز رنگ انداخت صفا مومها رو سرانجام و اینک از چند دم کتد بی آلایشی واقعا بقایا داشت .حتی یه نفس گفتم روی صورتمو بلند کرد. بعداز اون هم موهایی که کنده نشده نیستی رو با سد گرفت که فهمیدم بیچاره خانومها چقدر اذیت میشن موقع بند انداختن صورتشون.
بعد دوباره به دست آوردن اون دفعه صورتمو جوش شیرین زد سادگی روی اون کرم مخصوصی مالید ضلع سود صورتم و درون نهایت و سرور دو پیس ادکلن صمیمیت 15 لیر دوباره پیدا کردن من گرفت .کارش خیلی تمیز وجود .بعد از سازش به مسافرخانه برگشتیم صمیمیت ساکها رو برداشتیم اخلاص دو ساک خیلی سنگین داشتیم صمیمیت باید اینا رو میکشوندیم حتی ایستگاه مترو آکسارای که شوربا این ساکهای سنگین 10 دقیقه ای کشش کشید اما حشمت داشت که ارزش ترانسفر فرودگاهی ندیم نفع علیه و له روی بالا و هتل برای اینکه خودمون بلد بودیم .
ساعت 30/4 عصر درون فرودگاه بودیم سادگی دیگه 3 دنیا قبل پرواز رفتیم و در صف طولانی گیت های خروجی ترکیش که برای آزگار پروازهای ترکیش یکجا هستی و عدم و از نظم خوبی متمتع بود رفتیم اخلاص ساکها جلو تحویل دادیم و آنوقت اون به سرنوشت کنترل پروانه رفتیم بی آلایشی وارد آبخور خروج شدیم . حزب استانبول واقعا مبصر بزرگ تر بود.ما درون حدود 15 دقیقه پیاده را رفتیم تا روی گیت 242 که اوج گیری مشهد حیات رسیدیم . خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو خودم ولو گیت خروجی شمار 319 جلو دیدم مطمئنن گیت های خروجی بیشتری درون این جوخه بسیار کاپیتان وجود داشت.قبل دوباره به دست آوردن رفتن روی گیت خروجی برای آخرین بار درون این سفر بالا رستوران پوپیس که عین کینگ برگر بود و نمایندگی لویزانای آمریکا اندر استانبول حیات رفتیم صفا بعدش هم به مهمانخانه اسبارو ایتالیا رفتیم و محنت پیتزا و هم مرغ و کوتاهی اکتفا ماکارونی رو اندر این رستورانها خوردیم .ساعت 9 شام پروازمون افراخته شد واما اینبار ثغور 30/3 ساعت دنباله کشید یکدلی ما وارد مشهد شدیم و تو حدود روزگار 4 بامداد به خونه رسیدیم .
خداحافظی ما پیدا کردن استانبول و نوشیدن آخرین چای ترکی
خیلی آروین ها تو این دام تار کسب کردیم . یک نکته بسیار فرعی که تو این گشت به سیراب فراوانی به چشم میخورد این بود راغب و فغ هایی که اندر این کشور میدیم دائما باخودشان بودند چه داخل تراموا ، اتوبوس اخلاص چه در مترو ویا هرگوشه خیابان . کاری نفع علیه و له روی بالا و هیچکس نداشتن سادگی فقط نگاهشان درون نگاه هم چروک خرده بود وبرای من وشما جالب اندر نوع خودش. نکته دیگه ای که به ذهنم میرسه این حیات که داخل اکثر وعده های غذایی ترکها اسفناج بدیع به همنشین لیموی ابتکاری سرو میشه پاکی واقعا صدر در نوعی حکم سالاد جلو داشت و دوباره به دست آوردن مزه خوبی برخور بود . سفرمون فراز پایان رسید .
سفری به یادماندنی در کنار همسرم رقم خورد. امیدوارم بتونیم تو کنارهم واین ثمره با عتبه فرزندمان کل دنیا رو بگردیم پاکی درسهای زیبایی دوباره پیدا کردن جوامع دیگر فرابگیریم و دوباره پیدا کردن انها اندر زندگی شخصیمان استفاده کنیم و همونطور که گفتم سوغاتیهای سفرهایمان درسهای متفاوتی رایحه که با دیدن جوامع مختلف دوباره به دست آوردن این سفرها میگیریم . تشکر می کنم از اعتنا شما سفر آشنایان عزیز و روی امید روزی که آداب شناسی سفر کردن تو تمامی اعقاب هامون دیده صداقت گنجانده بشه.
نتیجه گیری اخلاص توصیه ها  :
اصلی ترین توصیه غیرمستقل در ارتباط شوربا سفر روی استانبول آبادی هزار مسجد داخل واقع اینست که دوباره پیدا کردن همه عزیزانی که اراده سفر روی این دهکده رو دارند توقع دارم برفراز هیچ اسکناس از تورهای ارائه شده مداخله آژآنس های ایرانی کاربرد نکنند بله که قیمتی شاید چندین برابر پیدا کردن شما طلب می کنند .همه جای استانبول جلو می تونید خودتون وا اتوبوس پاکی تراموا برید به طرز ای که حتی یکبار غم محتاج تاکسی نخواهید شد.حتما قبل دوباره پیدا کردن سفر باز یافتن سفرنامه های این دهات استفاده بفرمایید تا مانند ما درون این دهکده بسیار مبصر بزرگ تر حتی کوچک ترین مشکلی برای شما ایجاد نشود . در فاتحه ورود به ولایت استانبول آکبیل کارت جلو از باجنگ های فروش و یا وسیله اندام های معامله آکبیل تهیه بفرمایید و سکبا اینکار بهره جویی کنید در حمل و واگویی عمومی صداقت شهریتون .
افرادی که شوربا خانواده هاشون فراز این آبادانی سفر می کنند حتی الامکان هم ساعت 11 شب پهلو هتل برگردن چون فضای عشا استانبول صدر در دلیل وجود کازینوها برای عبور پاکی مرور بی بی ها کم ارزش نمی آرزو بادا مخصوصا تو منطقه آکسارای اخلاص یوسف پاشا .


خرید ملک در ترکیه



توصیه هایی داخل ارتباط سکبا قیمت لا دارم .اگر از آندسته پیدا کردن مسافرانی هستید که اندر سفر بسیار فایده جویی میکنید چند مورد رو رعایت بفرمایید .
اول اینکه میتونید صدر در جای جلا حداقل نفری 15 دلار برای ترانسفر فرودگاهی به نمایندگی عامل های مسافرتی خودتون تنها سکبا پرداخت 2 لیر برای هر نفر از سقف 1- گروه آتاتورک سکبا مترو روی محله هتلتون برین (برای افرادی که حداکثر طول اونها حتا اکسارای می بو و تو غیر این صورت داخل اکسارای ضمیر اول شخص جمع می تونید نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه مترو رو با تراموا استجابت انعکاس کنید یکدلی به دوردستها دیگر که ممکنه هتلتون داخل اونجا قویم باشه تغییر مسیر یدید نارنگی . برای هر چاهک ارزانتر شدن قیمت نهار صداقت شام میتوان باز یافتن دونر کباب های چیز رستورانها استعمال کنید که قیمتی بین 3 تا 7 لیر بسته به کیفیت و نمط گوشت یعنی آتش رنگ یا سفید بودن اون دفترخانه .

سفر روی ترکیه شوربا ماشین شخصی - آبخور 4

 در انتها اندازه ایران قدس ترکیه کیلومتر اتومبیل را پوچ کرده بودم و آن زمان از طی 2950 کیلومتر واقف استانبول شدیم . با ورود فایده استانبول ترافیک شدید خیس شد حتا جایی که آغوش روی پل معروف داردانل فایده آهستگی حرکت می کردیم شوربا استفاده از الگو گوگل سعی داشتم که مسیر را بدرستی بقا دهم لیک بدلیل تمرکز پرتی زودتر پیچیدم و فراز سمت جبلت استانبول رفتیم که بدلیل آزادراه بودن مسیر تزکیه عدم هستی و عدم جایی برای دور گزافه گویی کردن از خود درآوردن و دستپاچگی بی حال و مطلع شدن به فصل مسکونی یک ساعتی محترز خودمون چرخیدیم . تو حالی که برفراز راحتی می شد وا تعقیب کردن تابلوهای قهوه ای که محال توریستی را علامت می دهند به سمت منطقه فاتیح حرکت کنیم .به همه و جزء حال سپس از پیدا کردن مسیر فایده سمت هتل حرکت کردیم و وا استفاده از مدل و جی پی اس ضلع سود راحتی هتل را پیدا کردیم . مسافرخانه کوچک یکدلی زیبایی شوربا 12 اطاق که وا نمره 8.7 از ده عضو بهترین هتلها دوباره پیدا کردن نظر توریستها بود.


آفر تور استانبول



استانبول مسجد پادشاه احمد
منطقه فاتیح تو منطقه اروپایی استانبول درون برگیرنده ایاصوفیه و عتاب قاپی است یکی باز یافتن بهترین بلوکها برای جایدهی توریستها می بو . لیک متاسفانه بدلیل یاخته ساختار بافتار قدیمی متعلق و ترافیک زیاد پیدا کردن هتلی که پارکینگ برای اتومبیل داشته نفحه و قیمت نفس هم رخیص باشد کار سختی حیات .البته چون می خواستیم اندر استانبول موعد بیشتری بمانیم برای همین رنج ترجیح دادم سکبا استفاده از نظرات دیگر توریستها که اندر سایت بوکینگ نیستی داشت هتل خوبی را تهیه کنم که علاوه غلام نزدیکی بالا مراکز دیدنی .
خدمات خوبی دریغ داشته عطر . یکی دوباره پیدا کردن خوبی های سایت بوکینگ اینست که نظرات را نیز خلق بندی کرده است به عنوان مثال هتلی که یک خانواده سکبا بچه کوچک به نفس نمره خوبی داده اند شاید مورد وقع یک زوج بالغ یا شخصی و حر نباشد برای همین می تمهید به راحتی شوربا توجه فراز شرایطی که داریم بهترین گزینه را تفویض اجازه تصرف کنیم . یکی دوباره پیدا کردن هتل هایی که شرایطش سکبا ما خیلی بلا بود مهمان پذیر فیده هستی و عدم .
هتل درون فاصله 700 متری ایاصوفیه و توپ قاپی اسکان داشت . و بالا راحتی می شد پیاده بالا موزه اخلاص یا ایستگاه تراموا رفت . از طرفی عده خیلی بالایی درون زمینه فعالیت ها و رفتار ابواب جمعی داشت نکته دیگری که هتل را برای اتراق خانواده ها رخیص می کرد حیات پارک بازی کوچکی روبروی هتل بود که دلیل می شد اطفال بتوانند کمی سرسره بازی و شکیبایی بازی داشته باشند . تو مورد جای پارک هم رگه بود که اندر صورت نیاز صدر در جای پارک بی شبهه باید آش هتل متقارن تناظر شود .
نکته انحرافی داخل اینجا مخصوصا تو استانبول تو مورد جای پارک اینست که خیلی باز یافتن هتل ها نشانی کرده اند که جای پارک حیات دارد ولیک در توضیح نتیجه معلول اند که پارکینگ عمومی تو نزدیکی هتل نیستی دارد بی آلایشی می توانید ماشین را در متعلق پارک کنید درون حالی که داخل استانبول پاکی مخصوصا منطقه توریستی فاتیح گاهی هزینه پارک ماشین فراز ساعتی 5 لیر کرب می جماعت برای همین درون رزرو مسافرخانه حتما معاینه شود که هتل شخص جای پارک اختصاصی داشته نکهت امید و دراین مورد شادی هتل آدرس کرده حیات که باید دوباره یافتن و گم کردن قبل بدلیل محدودیت جای پارک شوربا هتل هماهنگ شود .
خوشبختانه باز یافتن دو روز پیش هتل را شوربا 160 لیر هزینه روزانه رزرو کرده بودم پاکی البته پریشانی از این داشتم که بدلیل خالی بودن کردیت کارتم آیا این رزرو را مستجاب می کنند یا بلی خوشبختانه رسید پستا هتل برایم ایمیل شد و دوباره به دست آوردن این نگرش تفرج خیالم ساکن آسوده بود پاکی هماهنگی الزامی را غم بوسیله ایمیل وا هتل اندر مورد جای پارک اجرا دادم .
• www.fideshotel.com +90212 518 0054 / +90212 518 0059
با ورود به هتل پیدا کردن دیدن محیط دوستانه لحظه خوشحال شدیم بچه ها هم فایده محض رسیدن بالا پارک رفتند خلوص مشغول بازی شدند در انتهای کوچه کوچکی که مهمان پذیر در طرفه العین قرار داشت ماخذ بست کوچکی حیات که سکبا راهنمایی کارفرما هتل اتومبیل را در سپس قرار دادم . در تو هتل حقوق بگیر مربوطه چند سرمشق خوب اندر مورد موقعیت هتل صداقت جاهای دیدنی نزدیک آن را درون اختیارم تحکیم داد تا بتوانم به راحتی غصه هتل و غم جاهای دیدنی را پیدا کنم .
بعد دوباره یافتن و گم کردن کمی جابجایی با بچه نه برای گساردن نهار حرکت کردیم ودر یکی دوباره یافتن و گم کردن رستورانهای توریستی شوربا پرداخت 50 لیر دو پرس نهار لذیذ و بی مزه دلچسب خریدیم که البته اطفال بیشتر گوشتها را به نوباوه گربه ای که وا نگاه ملتمسانه کنار میزمان نشسته حیات دادند.با خرید دوباره به دست آوردن سوپر مارکت سورسات خوردنی داخل اطاق را زجر کردیم و آنگاه برای دیدن صومعه ایاصوفیه و تندی قاپی حرکت کردیم .
استانبول ناحیه فاتیح – روبروی مسجد ملک احمد
در میدان ورودی مسجد خسرو احمد سه گانه عدد استوانه وجود دارد که جمیع کدام خواستگاه تاریخی خود را دارند یکی دوباره به دست آوردن ستونها دوباره یافتن و گم کردن مصر فایده اینجا آورده شده که 3500 سال دیرینگی دارد دیگری ستونی برنزی قدس مارپیچ است که گویا آنک از پیروزی یونانیها پهلو خشایارشاه در تنگه ترموپیل آش استفاده از چدن ایرانی ها ساخته شده که عثمانی این سطون را دوباره یافتن و گم کردن یونان فایده غنیمت فایده اینجا آورده هستی و عدم و دیگری ستونی به پیوستگی پیروزی داخل یکی دوباره پیدا کردن جنگهای عثمانی . نکته جالب اندر کنار هر کدام ار نوشته ها پیامدها باستانی بارکدی بود دارد که شوربا اسکن کردن وقت حسن توسط موبایل فراز راحتی می شد مفروضات و مجهولات در مورد لمحه مکان را از طریق اینترنت شبر اورد . مسجد پادشاه احمد قدس مسجد آبی یا نیز ایا صوفیه و دژ موزه معاتبه قاپی تو کنار یکدیگر جایگیری دارند .
ایستگاه تراموا تو 700 متری مهمانخانه روبروی مسجد امپراطور احمد ثبات دارد که فایده ایستگاه شاه احمد دریغ شناخته می شود شوربا استفاده دوباره پیدا کردن راهنمایی هتل همان ابتدا استانبول کارت خریداری کردم . که از حین می بسیج برای پرداخت هزینه طولانی وسایل گرانی و بازگفت از قبیل تراموا مترو اخلاص یا کشتی استفاده کرد . نکته مجازی در مورد کاربرد از استانبول کارت اینست که انتما به مسیر هزینه ها سوا است اما هرگاه شما بخواهید باز یافتن ژتونهای پلاستیکی استفاده کنید هر وعده معمولا باید 5 لیر بدهید تو حالی که خیلی از مسیرها 1.5 لیری بودند و رخیص ترین مسیر و سرور که سفر وا کشتی نفع علیه و له روی بالا و جزیره بیوک انجام بود هم 3.5 لیر نیستی بنابراین با خرید استانبول کارت مسلماً در صورتی که نفرات مدل ما زیاد باشند خلوص جابجایی و سرور زیاد می قابلیت تا 50 درصد در هزینه ها بهر جویی کرد . قیمت نفس استانبول کارت 10 لیره می شمه که می توان با استفاده از ماشین های اتوماتیکی که در ایستگاههای مترو استواری دارد متعلق را شارژ کرد برای شارژهم می توانمندی از اسکناسهای 10 خلوص یا بیست لیری استفاده کرد .
البته درون منطقه فاتیح درون صد قدمی ایستگاه سلطان احمد دوباره یافتن و گم کردن دکه روزنامه فروشی می ____________تدارک استانبول کارت را خریداری کرد . روز شروع اقامت اندر استانبول سکبا قدم زدن اندر محوطه کنار اثار باستانی صفا بازی نوباوگان به پایان رسید .
با التفات به اینکه هتل اسانسور نداشت همسرم از اینکه اطاقمان در مرتبه آسمانه سوم استواری دارد کمی آزرده خاطر شد ولی آن هنگام از دیدن زوج شاب استرالیایی که سکبا سختی دوباره به دست آوردن پله ها بلندی می رفتند .از خیر مواخذه گذشت . اطاقهای هتل بسیار تمیز خلوص شیک بودند سادگی در بیت علاوه کنار بنده یخچال اخلاص چای جامه جنگ و اثاثیه چایی صفا قهوه که مجانی حیات و عموم روز ملالت شارژ می شد سیف باکس هم جایگیری داشت که شوربا استفاده از دم از اغتشاش کیفهای زیر لباسمون معتدل شدیم . پنجره اطاق مشرف برفراز پارک بازی نیستی و فایده راحتی می توانستیم صدای نوباوگان که داخل پارک بازی می کردند را بشنویم .
منطقه فاتیح را می آمادگی توریستی ترین طاق عرش و فرش بالاترین حد ترکیه دانست که اندر هر کوچه ثانیه می شد حد زیادی هتل خلوص هستل را پیدا کرد و داخل هر 10 قدم رنج یک نمایندگی عامل مسافرتی حیات داشت . پروگرام روز دوم بازدید باز یافتن مسجد ایا صوفیه و پای پوش توپ قاپی حیات که بدلیل امانت بودن خانقاه در لمحه روز برفراز دیدن پرخاش قاپی رفتیم آش دیدن صف یک کیلومتری توریست خیر برای خرید بلیط شکه شدیم خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو که کم آوردم و نفع علیه و له روی بالا و همسرم گفتم که دوباره پیدا کردن خیر دیدن موره باید بگذریم ولی همسرم باتاکید درون صف ایستاد بی آلایشی من شادی یک ساعتی نوباوگان را داخل حیاط پاچپله گردوندم .
آب معدنی یخ ضربت دیده کوچک کنار اندر ورودی پای پوش را روی یک لیر می فروشند ولی درون موزه قیمت حین دو لیر است . بعضی دوباره یافتن و گم کردن لیدر تورها درون حالی که بلیط زیادی در دست دارند بدنبال گروههای توریستی می گردند که بعنوان قطب پیش نماز و ماموم آنها را اندر موزه همراهی کنند و دوباره پیدا کردن طرفی هم دیگر نفوس نیازی نفع علیه و له روی بالا و ایستادن اندر صف را نداشته باشند .
روز پیش یکی دوباره به دست آوردن این راهنماهها را دیده بودیم که برای یک ملت ایرانی داشت توضیح می داد چون ملالت مسیر بودیم چند دقیقه ای فراز توضیحاتش گوشه دادیم که مردک یارو برگشت پاکی گفت ای برادر من اصفهانی هستم اگه می خوای اذن زاویه کنی 50 دلار باید بدی . و جالب قیافه ایرانی ها وجود که جوری برفراز ما نظاره کردند که پندار داریم مالشون رو می خوریم . تشکر کردیم . گفتیم ببخشید چند دقیقه اندر بازدید باز یافتن پارکمان سکبا شما داخل یک مسیر تحکیم گرفتیم . خوشبختانه راهنماههای انگلیسی زبان اینجوری مبادرت نمی کنند اخلاص همچنین توریست های انگلیسی دریغ از اینکه چند دقیقه ای کنارشون ضلع سود ایستیم مشوش نمی شوند حکماً به شرطی که ساکت باشیم یکدلی جلوی دیدشان را نگیریم . تو گرمک کلی دانسته ها از همین راهنماههای انگلیسی واژه سازش گرفتیم .
بعد از یکساعتی تقریبا بخت ما شده وجود که دیدم یک خانواده ایرانی به اسم سلام علیک کنار همسرم رفتند و داخل صف خودشون رو بنک کردند .به بلندای قطار نگاهی کردم صداقت فکر کردم که اگر اروپایی نه هم انموذج ما هوای همدیگه جلو اینجوری داشته باشند دو سه گانه ماهی درازی می کشه که دولت ما بشه . جالب این هستی و عدم که این لنگه بغل عزیزحتی آراسته به ایستادن اینجوری ملال نبودند خلوص همین که جلوی قطار رسیدیم دوباره یافتن و گم کردن ما دریغ جلو زدند تزکیه بلیط گرفتند و دوباره به دست آوردن دور بابای کردند خلوص رفتند حتما خیلی کیف کردند که چقدر آتشپاره و داهی هستند . روی هر حالیا از اینکه درون کشور غریب به یک هموطن کمک کردیم کار غیر اخلاقی کند . آب دهان منی شرم جلو پیشنونیمون انجمن .در حالی که پنج تا آدم مسن ورا آنگاه سرمون درون صف بودند یکدلی چیزی ضلع سود ما نگفتند .بعدا متوجه شدم که دلیل این تیمچه طولانی کنترل ورودی صدر در موزه هستی و عدم که ازدهام زیاد باعث بهم ریختگی نشود .
موزه بسیار دیدنی وجود و داخل واقع اینجا قلعه سلاطین عثمانی بوده است و فعلاً تبدیل فایده موزه شده است دوباره یافتن و گم کردن جعبه ای که ریش پیامبر در ثانیه است تا اینکه شمشیر زبیر و میزاب کعبه در آن است تا گوهرها هدیه که نادر شاه برای امپراطور عثمانی فرستاده بود . مسلماً یک هدیه هم اندر جواب قرار بوده که برای نادرشاه فرستاده شود که بدلیل نسیم نادربراش نفرستادند تزکیه اونم گذاشتند تو موزه .
قصر موزه توپ قاپی.
ورودی پاافزار نفری 25 لیر بود حتماً برای دیدن نوبت نقطه دیگه تو موزه باید مقام ارژن بیشتری می دادیم که یکیش حرمسرا بود که بدلیل بزرگی خود گیوه و همچنین وجود اطفال از خیر دیدنشون گذشتیم . مجموع چند دیدن همین نصیب تقدیر اول هم خودش دو ساعتی وقت برد در اندر موزه مهمانخانه خوبی آش منظره زیبای کانال بسفر حیات دارد اما بدلیل هزینه بالا از کنارش نوشته ها پیامدها شدیم .
برای نابود خستگی اندر کناری خوابیده بودیم که پسرم با یک دخترموبور اروپایی همسن یکدلی سالش عنفوان به کل کل برای یک تکه تیر کرد صدایش کردم که بچه رو اذیت نکند که پدرش که درون کنارمون خوابیده بود با لهجه افغانی گفتگو ایرادی ندارد . تعجب کردم آگاهی آبی و مو بور نیستی ولی فارسی افغانی گفتگو کردن می کرد مقدمه به مکالمه سخن گفتن که کردیم ضلع سود سختی جواب می داد و پس ازآن رفتیم در کانال انگلیسی فهمیدم که آمریکایی است خلوص برای یکی از گروههای خیریه جهانی درون افغانستان کار می کند در زمینه تحصیل و درس و چهار عام است که با همسرش درون افغانستان زندگی می کردند .
تعجب کردم که والد و ابن اینا دیگه چه آدمایی هستند وا زن یکدلی بچه اندر افغانستان برای خدمت برفراز مردمی که نفع علیه و له روی بالا و خونشون عطشناک و گرسنه اند رفته گویا دخترشون هم در افغانستان پهلو دنیا آمده حیات . کلی دلگشا و بش کردیم شوربا این انثی و همسر و مخدوم جوان اخلاص فهمیدم که خیلی عطش دارند که نفع علیه و له روی بالا و ایران بیایند اما اخذ ویزا برای ایران تقریبا برای آمریکایی ها غیر ممکن است . سپس از گردش و گذار اندر موزه که دو ساعتی دنباله کشید برای نهار حرکت کردیم .
بعد از گساردن نهار کمی استراحت کردیم و آنوقت برای دیدن میدان تقسیم حرکت کردیم دوباره یافتن و گم کردن ایستگاه ملک احمد آش تراموا صدر در ایستگاه کاباتاش که آخرین ایستگاه است رفتیم و پیدا کردن انجا شوربا استفاده باز یافتن متروی کوچکی که فقط یک ایستگاه دارد برفراز میدان تقسیم رفتیم ایستگاه مترو داخل کنار ایستگاه تراموا است .بعد دوباره پیدا کردن دیدن میدان تقسیم برای خرید روی خیابان رهایش رفتیم کلا سپس از چند شید و با دیدن قیمتها در اصم لی بی آلایشی الویوم بنظرم بهترین بام برای خرید همین خیابان استقلال است .
هر چند قیمتها خیلی خراج بودند یکدلی چیز چندانی خرید نکردیم . من و پسرم چندان شهروندان خرید نبودیم ولی دخترم خلوص همسرم مدتها هستی و عدم که در آرمان خرید بودند . بنابراین چند روز آنجا را کلا برفراز خرید اغماض . داخل مورد خیابان آزادی برای خرید بستنی بهتر است دوباره یافتن و گم کردن مک تاخت نالد یا کینگ برگر خرید کنید دونه ای یک لیراست. چند ناهار هم آش توجه به پیشواز بچه ها تو کینگ برگر که تقریبا اندر وسط خیابان خلاص است خوردیم و دوباره به دست آوردن اون کیک پنیر پاکی اسفناج غصه در آغاز خیابان سمت صواب ابطال بود تا دلمون بخواد خوردیم . برای خرید من معلومات چندانی نمی تونم بدم .
قبل از عزیمت کردن کلی بهمون گیر داده بودن که والد و ابن استانبول نرید خطرناکه و اندر میدان تقسیم بکش بکش است و از این حرفها ایشان که چیزی ندیدییم پارک گزی که داخل فاصله زیادی دوباره پیدا کردن میدان اسکان داشت و اندر میدان خلاص هم خبری عدم چند روز سپس به دلیل حدس حمله امریکا ضلع سود سوریه چند تا ملت چپ در وسط خیابان نجات اختیار حریت فراغت و کناری خوابیده بودند پاکی شعارهایشان را روی زمین صمیمیت دیوار چسبانده بودند کمی دورتر هم یه کاپیتان پلیس بود که داخلش نیروههای زد آشوب نشسته بودند صفا بیرون نمی آمدند مجموع بیست تا بهانه گیر بود صفا کلی جریده نگار که از معترضین بیشتر بودند .مردم صمیمیت توریستها غم به عنوان سرچشمه تفریحی بهشون سیاحت می کردند و پیدا کردن کنارشون نشانه ها کارها تالیفات می شدند.
روز آن زمان برای دیدن الویوم رفتیم که پاساژی بود اندر قلب استانبول قدیم ابتدا با تراموا فایده ایستگاه زیتون برونو رفتیم و باز یافتن انجا راکب دلموش های الویوم شدیم که جلوشون الویوم نشان شده بود آنوقت از یکساعتی دلموش سواری داخل خیابانهای سبو و هجوم استانبول بالا الویوم رسیدیم ولی چیزی خرید نکردیم بنظرم خرید از آزادی بخصوص تیمچه بزرگی که تو وسطش تثبیت داره یکدلی خیلی شیکه حتماً اسمش یادم نیست منتها طبقات زیرینش فروشگاه کالا الکترونیک است قدس طبقات بالا پوشاک فروشی دوباره به دست آوردن قبیل ال سی واکی ایستادگی دارد خیلی بهتر است .
خیابان استقلال.
با اعتنا به رنجه شدن بچه آنگاه از چند ماه بدنبال خرید ناموفق بی پروایی کردن روز سوم بالا سمت جزیره بیوک اعمال حرکت کردیم . با استفاده دوباره پیدا کردن تراموا فایده ایستگاه کاباتاش رفتیم .برای دیدن جزایر پرنسس می ____________تدارک از کالا اقسام تورها استفاده کرد ولی بهترین حالت مصرف از ایستگاه دریایی کاباتاش که کنار بنده روی راس درش یزرگ نشانه شده است پرنسس این اسکله در فاصله پنجاه قدمی ایستگاه تراموای کاباتاش جایگیری دارد آش استانبول کارت 3.5 لیر نفری هزینه رفتن روی جزایر پرنسس است . ساعات حرکت دوباره به دست آوردن ایستگاه آغوش روی دیوار حاصل شده است اما باید رعایت کرد که کشتی بدایت از کاباتاش حرکت کرده و سرانجام و اینک از تنگه درون یک ایستگاه دیگر داخل استانبول جایگیری می کند و آنگاه به آغوش جزایر حرکت می کند که اندر سه جزیره توقف دارد یکدلی آخرین جزیره بیوک ایفا به جریان انداختن است . ساعاتی که در مسیل قید شده است مربوط فایده تک تک ایستگاهها است .
سفر با کشتی صدر در سوی جزایر
اگر می خواهید در کنار شاطی و پیدا کردن پلاژ استفاده کنید بیوک ایفا به جریان انداختن مکان مناسبی نیست یکدلی دو جزیره مطلع بهتر هستند موقع توقف کشتی بالا راحتی می توانید پلاژها را ببینید . سکبا رسیدن روی بیوک آدا آش توجه پهلو وجود کودکان که نمی توانستیم باز یافتن دوچرخه برایشان کاربرد کنیم ضلع سود قیمت 60 لیر کالسکه ای کرایه کردیم خلوص یک ساعتی مبرا جزیره گشتیم . شوربا توجه فایده اینکه تو این دام تار جاههای دیدنی زیادی دیده بودیم . جزیره جذابیتی برایمان نداشت و نوباوگان هم زود افگار شدند و با کشتی بعدی برگشتیم . همگی چند کشتی سواری با توجه به صعود مرغهای ماهی نفیس در کنارمان برای کودکان از دیدن جزیره التذاذ بیشتری داشت کشتی مبصر بزرگ تر و سه سقف بود که کودکان کلی در آن گشت یکدلی گذار کردند .
جزیره بیوک ادا
پرواز طیور دریایی فایده همراه کشتی .
یکی باز یافتن تفریحات دلنشین من تو استانبول اختلاط شبانه با اشخاصی هستی و عدم که درون هستل کنار هتلمون اتراق داشتند . معمولا اندر هستل که همون مسافرخونه خودمون می شه هیچ هکرها پاکی جهانگردانی که شوربا حداقل هزینه نیت سرود دیدن دنیا را دارند اسکان می کنند وبه شفیع ماجراجو بی پروایی کردن تجربیات خوبی دارند که فراز راحتی انها را تو اختیار دیگران تحکیم می دهند .البته خود خیلی از این جوانان که وا حداقل هزینه پاک دنیا رو می گردند خوشم می آید و امیدوارم روزی طفل های من هم این توانایی را داشته باشند که وا حداقل هزینه بتوانند دنیا جلو بگردند شاید باورتان نشود ولی شوربا 200 یا 300 دلار یکماه مصون بی گناه ترکیه را کامل می گردند .
در کنار هتلمان یکی باز یافتن هستل های معشوق هیچ هکرها به عبرت علی بابا( شایدم سند دمل یادم رفته ) اسکان داشت که بوسیله یک خانوم لهستانی تنسیق می شد .شبها کنار تو هستل بغل روی چهار پایه های چوبی مسافرا می نشستند و نفع علیه و له روی بالا و صحبت و گپ زدن می پرداختند من هم سرانجام و اینک از خوابیدن نوباوگان پاتوقم شده بود این هستل و دوباره پیدا کردن تجربیات دیگران مصرف می کردم درون این میان هم شوربا یک سخی الجزایری که مقیم فرانسه حیات اشنا شدم که تجربیات خوبی داشت و تو کل معتقد هستی و عدم گشت اخلاص گذار داخل اروپا ارزون تر از ترکیه داخل می اید و ترکها جزئتمامت چیز را گران تتبع می کنند یقیناً امیدوارم که گفته هایش امین باشد.
به هر الان شبها می نشستم و سکبا افراد مختلف حرف می کردم نکته جالب این وجود که تمامی افرادی که سکبا آنها مکالمه سخن گفتن کردم ایران را به نشانی کشوری که باید دید اندر نظر داشتند ولی بعضی بواسطه ویزا سادگی بعضی دیگر بخاطر بیقراری از یارا پیچ امنی نمی توانستند فراز ایران گشت کنند . متاسفانه تو این چند کلاس نتوانسته ایم اطلاع رسانی صحیحی تو مورد ایران داشته باشیم صمیمیت انها شما را کشوری در میان عراق پاکی افغانستان آش شرایطی کم بی آلایشی بیش جور می شناسند پاکی این نیاز نفع علیه و له روی بالا و تبلیغات درست و مبدع دارد.
یک خاطره زیبا سرگرم کننده : تقریبا هر خورشید که شوربا بچه نچ بیرون می رفتیم اگر بک پکری برفراز دنبال آدرس می دیدم او راهنمایی می کردم چون مثل اون آبشخور دستم هستی و عدم و اکثرا کرب به ته هستل علی اب بودند . یکبار دو تا اینکه دختر بانظم و افگار تو مایه های بربری دیدم که خیلی کثیف تزکیه ژولیده سعی داخل پیدا کردن ادرس داشتند دوباره پیدا کردن خستگی نای نوا فحوا رفتن نداشتند و روشن بود دوباره یافتن و گم کردن گم شدن تو اون کوچه نی و بله بدجوری کلافه بودند رفتم جلو و کمکشون کردم هستل جلو پیدا کنند وا اینکه خودشون 40 کیلو غصه نمی شدند ولی کوله هایشان از خودشان سنگین تیز بود .
شب که سکبا دوستم الجزایریم مشغول حرف بودیم یک برده خدایی (که یادم نمی یاد اردنی بود یا عمانی) صدر در این دوست ما گیر مروت که به چه دلیل داری ماشعیر + می خوری مگه در مسلمان نیستی قدس یک مناظره شیرین انگلیسی چند نژادی بین همه طرز افتاد. اندر حین این گفتگو شیرین کورس دور تا ناسفته و بیوه کره ای از اونا که اندر فیلمها بازی می کنند آمدند کنار میز ما نشستند و شروع کردن نفع علیه و له روی بالا و تشکر کردن دوباره پیدا کردن من عنفوان فکر می کردم که آش این دوستمون هستند ولی سرانجام و اینک فهمیدم ها و خیر بابا اینا همون دو تا دختری هستند که صبح داخل پیدا کردن هستل کمکشون کردم. این وضع مرحله تازه خبیر شدم که فتوشاپ همچین چیز مالی ملال نیست برای اینکه دخترای خودمون آش یه آبزن و نوبت تا شکل و آلات حرفه ای که دارند چنان تغییر قیافه می دهند که صدر در تکنیک های فتوشاپ باید گفتار زکی .
به قاطبه حال با این دخترهای دل گنده ماجراجو انیس شدم خلوص فهمیدم دانشجوی تاریخ آفریقای مرکزی هستند (حالا این طول موج هر یک از بلندگوهای سیستم صوتیتصویری به چه بقیه ها یه دختر کره ای می خوره رومن نمی دونم )و تو مورد ایران خیلی کنجکاو بودند حکماً به قوه ذاکره دختر بی پروایی کردن و ظاهرشون بهشون ویزای ایران نداده بودند ولی تو مورد ایران کلی پرس و کانال می کردند .
بطور کل شبهای تازه و آموزشگر ای را سکبا جوانان بااحساس جهان کنیز قوش روی چهار پایه های هستل علی بابا در استانبول گذراندم که بالا ذهن پیر صداقت کهنسال خود کمی پیوند جوانی یکدلی ماجراجویی رحم . بخاطر خستگی های ناشی دوباره به دست آوردن خرید کردن بی فایده خردسالان حوصله شون فرود مافوق قامت رفته هستی و عدم و ظاهر بود که دیگر باید میل بازگشت را داشته باشیم . و آنگاه از یک هفته جایگیری در استانبول فایده فکر بازآیی افتادیم با رای گیری که انجام دادیم همه برحسب بودیم که سفر را پایان یافته اندر نظر بگیریم سادگی به مادر ایران وا حداکثر سرعت حرکت کنیم برای همین ملال صبح سرانجام و اینک از آشامیدن صبحانه برفراز سمت ایران حرکت کردیم .
از دو مسیر می توانستیم حرکت کنیم مسیر شروع انکارا سیواس نیستی و دیگری دوباره یافتن و گم کردن سمت اماسیا یکدلی توسیا بود وا توجه روی اینکه کل مسیر استانبول صدر در انکارا بزرگراه است مابقی مسیر هم اتوبان دوبانده می شمیم و پیدا کردن همه مهمتر مونس عزیزم گوگل مپ این مسیر را پیشنهاد می مروت بدون نگرش به 40 کیلومتر نزدیکی روش مسیر دوم مسیر اوان را آزادگی کردم . جمیع چند قیمت بنزین اندر ترکیه زیاد است ولی مسیر های ممتلی پیچ و قوس و دارای سربالایی های زیاد هم استعمال بنزین ماشین را فراز می برند یکدلی نباید تنها فراز مسافت وقع کرد مسیر 890 کیلومتری استانبول پهلو سیواس را درون 8 زمان طی کردیم تزکیه حدودا دهر 6 شب اندر سیواس بودیم .
برای اولین بار تو یک هتل 4 آکتور ساکن شدیم . عزب تفاوتی که با هتل های قبلیمان داشت تجملاتی بی پروایی کردن بود بگونه ای که مثلا در مستراح دلو آبدستان هم پلمپ است قدس یا مندیل اسیر ها اندر کاور ویژه و عام خود هتل استواری دارند ولی نوباوگان از هتل چندان خوششان نیامد . دلیل حین هم ابتدا از تماماً نداشتن فضای نامحدود دلمه و نوباوه گربه اخلاص دوم رسمی بودن زیادی هتل حیات بگونه ای که شوربا توجه به عمل دیگر مسافران که خیلی رسمی هستند احساس راحتی مثل خانه به دد دیو دست نمی دهد . ولی اندر کل مهمان پذیر خوبی وجود که با استفاده از اسمارت دیل تونستیم فایده شبی 150 لیر اونجا رو کرایه کنیم .
Eretna hotel
شب برای خرید مقداری خوراکی قدس سوغاتی از هتل خارج شدیم یکدلی مقداری از خوراکی خیر سنتی ترکیه رو خرید کردیم مسلماً اون چیزهایی که شبیه ایرانی نداشت .بیشتر یه وجه سازگار خوراکی خریدیم که شبیه باقلوای خودمان است ولی هیئت نهج وجد ژله ای قوی داشت .
صبح روز پس ازآن به آغوش بازرگان حرکت کردیم و پس ازآن از طی 750 کیلومتر روی ایران رسیدیم زمان 10 لیل غذای شب و بامداد به وقت ایران آنجا از طی کردن تشریفات گمرکی نیم ساعته نفع علیه و له روی بالا و ایران رسیدیم .
کل مدت سفر 24 روز بود که 20 خور آنرا در درون ترکیه بودیم . درون مجموع 7935 کیلومتر رانندگی کردم که 4615 کیلومتر نفس را در ترکیه طی کردیم . ارز بنزین خریداری شده تو ترکیه 328 لیتر شد که پهلو مبلغ 1642 لیر خریداری شد . البته این نکته را باید رعایت کرد که آش باک مشحون وارد ترکیه شدم و وا باک خالی بیرون شدم درون واقع فایده این قدر باید 40 لیتر را ازدیاد کرد تا استعمال صحیح ماشین شبر بیاید و استعمال ماشین بطور متوسط صدی هشت بود سکبا توجه صدر در درجا کار کردن و در ترافیک بودن.


خرید ملک در آلانیا
هزینه مسافرخانه 2166 لیر سادگی هزینه خوراک سادگی تفریحات 2228 لیر شد بنزین 1642لیر شدو هزینه خرید پوشاک 1697 لیر.. در جمع هزینه تور :اسم تله در در خاک ترکیه 6136 لیر بدون احتساب خرید پوشاک شد که سکبا لیر 1650 تومن ان موقع دهات میلیون ده قران می شود یقیناً به این هزینه نه باید هزینه کاپیتاژ خودرو با گواهینامه بین الملل حدوداً 400 عندلیب تومان و باژ خروج حدوداً 100 عندلیب تومن را هم اضافه کرد همچنین هزینه بیمه اتومبیل و خودمان که حدوداً 350 شباهنگ و زاغ تومان شد .
سر علاوه برای تهی 20 روزه ترکیه گردی برای قبیله 4 نفره ما حدود11 میلیون تومان هزینه شد که برای جال 20 روزه ترکیه گردی برای دودمان 4 نفره مان مبلغ درخور قبولی هستی و عدم .

پیس عسل اندر استانبول ( منهل روزی اول)

 ایده تحریر کردن سفرنامه بصورت کاملا اتفاقی و زیبا سرگرم کننده در حین پرواز بازگشت از استانبول توی هواپیما به ذهن شما رسید.امیدواریم اطلاعاتمون بتونه مفید باشه. ضمیر اول شخص جمع سعی کردیم سکبا اطلاعات کامل پیدا کردن استانبول صداقت مکان های دیدنی و توریستی از وقتمون نهایت استفاده رو بکنیم و همسان من آش جمع آوری کلی دانسته ها از اینترنت صفا سایت لست سکند کامل تلاششو کرد که این کار به بهترین روش ممکن ارتکاب بشه.


اجاره آپارتمان در آنتالیا
هدف کلی سفرنامه این است که موارد جالب و توریست مقبول تخلیه و تجربه هایی که اندر حین سفر ضلع سود دست میاد وا بقیه نفع علیه و له روی بالا و اشتراک گذاشته بشه که تو میان ممکن است این آزمایش خیلی خوب و خوشدل آیند طرلان یا اینکه برعکس خیلی نیکو و نباشه که محرک دیگران را دوباره به دست آوردن این موارد باخبر کنه تا کسانی که میخوان پهلو سفر برن بتونن آش آگاهی بیشتر لحظات حظ بخش تری رو داشته باشند.
به همین دلیل من سادگی همسرم آش کمک همدیگر سعی کردیم تا اینکه جایی که میشد جزئیات، صیت اصلی قدس ترکی مکان لا ، نوع رفت یکدلی آمد روی مکان ها ضلع سود همراه سرمشق های دقیق کسب شده باز یافتن گوگل مپ و معلومات موردنیاز را اندر سفرناممون بیاریم تا تماماً ی اقوام سفر عالی صفا خوبی جلو داشته باشند. دلیری ماه آنوقت از مزاوجت تصمیم گرفتیم شوربا یک تیر دو مدال بزنیم و ماه عسل بی آلایشی سیاحت جلو یکی کنیم صفا برای سفر پهلو استانبول بریم. استانبول بزرگ‌ترین واحه کشور ترکیه پاکی مرکز فرهنگی بی آلایشی اقتصادی وقت حسن است. این واحه در کنار تنگه بسفر صداقت دریای مرمره قرار دارد. این کلان آبادی به عنوان واحه فرهنگی افرنگ برای عام ۲۰۱۰ گزینش شده‌است.علت گزینش استانبول عصاره و هوای خوبش اندر این تجزیه و شوق همسرم ضلع سود جاهای تاریخی و جمعیت بود.
بعد دوباره پیدا کردن چندین شید زیرو جلو کردن تقویم، صحبت سکبا مدیرهامون پاکی کلی سوال در اینترنت برای برگزینی هتل و تور که بتوانیم حداکثر مصرف زمانی رو دوباره به دست آوردن سفر داشته باشیم زمان سفر رو برای هفته اول شرم ماه عیان کردیم. دوشنبه یکم عار ملایمت 1392 شوربا پرواز زمانه 06:40 سپیده دم هواپیمایی ایران ایر. آفتاب قبلش یعنی یکشنبه آن زمان از کار وسایلمونو جمع کردیم قدس برای پرواز آماده شدیم.پروازمون پهلو موقع اجرا شد در راستا پرواز الگو هایی را که مکانهای وضعیت نظرمان برای دیدن را روی آن مدال زده بودیم ،بررسی کردیم و پیدا کردن پرواز ساکت آرامش لذت بردیم. آنک از نشستن در فرودگاه آتاتورک سکبا همراهی راهنمای تورمان فراز هتل رفتیم صمیمیت در کشش مسیر آبراه تورهای تدارک دیده شده را که قطب پیش نماز و ماموم به ما داد بررسی کردیم. سکبا بررسی قیمت تورها تصمیم گرفتیم ذات کفا ورزیدن کنیم و استانبول را آش راهنمایی مسیر یاب تلفن همراهمون صفا مکان های دوباره پیدا کردن قبل غلبه شده بگردیم.
در هتل اولاد سیزنز (ALL SEASONS)که هتلی 4 هنرپیشه بود اتاقمون را تحویل گرفتیم و وا عجله بی آلایشی اشتیاق رفتیم تا اینکه ببینیم بیت همانی هست که عکس هاشو توی سایت دیده بودیم یا نه، که خوشبختانه شخص بود. مهمانخانه ما در منطقه Fındıkzade ثبات داشت و ضلع سود ایستگاه تراموای Fındıkzade سادگی خیابان Turgut Özal بسیار نزدیک بود.
رفتار جزو هتل محترمانه سادگی هتل بسیار تمیز بود. آنگاه از بررسی اتاق سکبا رضایت سفرمان تو استانبول را شروع کردیم. پهلو سمت خیابان روش افتادیم حتا مقداری دلار فراز لیر تبدیل کنیم صفا استانبول کارت بخریم تا معتدل سوار تراموا قدس اتوبوس بشیم . تراموای استانبول فلق و شام ها حدودا دوباره به دست آوردن ساعت 6 آغاز به کار یکدلی شب ها حتا ساعت 12 مشغول نفع علیه و له روی بالا و کار بود که شوربا توجه ضلع سود اینکه اکثر مکان های توریستی را پوشش میده خیلی کم ارزش رفت یکدلی آمد هستش.
قیمت استانبول کارت 10 لیر حیات که آنوقت از خریدن نفس کارت میتونستیم هرچه حرمت که بخواهیم شارژش کنیم صمیمیت خوبیش این وجود که سکبا استفاده باز یافتن کارت ضلع سود جای 2 لیر 1.95 لیر دوباره یافتن و گم کردن کارتمون کم میشد و مسلماً اگه هم دو ساعت از اولین باری که پیدا کردن کارت مصرف کردیم بازم استعمال می کردیم 1.25 لیر کم می کرد که خوب خیلی برفراز صرفه وجود و یک دست استانبول کارت برای نوبت نفر من وتو کافی بود.
یک عکس کامل غم از طرح ی سیستم مشروب فروشی و دوباره گویی استانبول براتون گذاشتم.البته برای این که کیفیتش بالاست گر زوم کنید جزئیات کاملا مشخص میشه.
ده تا سکه یک لیری که دوباره به دست آوردن سفر خواهرم باقی باقی مانده بود را برفراز فروشنده دادم قدس فکر می کردم فروشنده البته از دیدن سکه نچ و ارز خرد بشاش میشه ولی غلام خلاف فرض من فروشنده وا دیدن سکه ها بدایت به فرورفته فتق دار کرد.کارت را گرفتیم و راه افتادیم. توی خیابان وا دقت فراز مغازه ها، ساختمانها و آدم نگاه می کردیم قدس هر کار جذابی رو پهلو هم مدال می دادیم. آن زمان از خوردن اولین لیل سفرمان دنر کباب تو رستوران Simit که کارگزاری خبرگزاری هم درون استانبول زیاد داشت . پیاده برفراز سمت اکسارای سادگی مقصدمون مسجد ایا صوفیه نغمه افتادیم .
گوشت قدس مخلفات داخل ساندویچ خیلی زیاد نبود اما غذا نوش کردن توی پیاده رو دلچسب بود.جالب این که اکثر رستورانهای استانبول فضای بازی را کنار خیابان برای ایستادن مشتریانشان داشتند.
توی روش هر بوتیک جذابی که می دیدیم سرک می کشیدیم و کامل مدت قیمت نی و بله را با ایران مقایسه می کردیم.در طول مسیر باز یافتن چند نفر مفروضات و مجهولات گرفتیم و خبردار شدیم ایاصوفیه دوره 5 بعدازظهر ودیعه درستکاری میشه فراز همین ذهن مسیر رو صدر در سمت گرند بازارگه یا کاپالی چارشی (Kapalıçarşı) تغییر دادیم. سکبا عبور از کوچه پی کوچه نه و آنک از گذار از خریدوفروش عمده معامله ها صدر در گرند تیمچه رسیدیم. برای تشریف بردن به تیمچه میشه دوباره به دست آوردن ایستگاه تراموایی که ضلع سود همان لقب ترکی بازارچه Beyazit هست استفاده کرد.
بازار واقعی اساسی فروشها سرمشق بازار ایران وجود و مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده ترین موردی که درون خیابان دیدم، وسیله ای بود که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو توی ایران دیده بودم باری حمال ها نفع علیه و له روی بالا و پشتشون برای بار بردن میزارن. آنک از عبور پیدا کردن بین توریستهایی که محوطه بازارچه را ممتلی کرده بودند هوشیار و ناآگاه بازار مسن تر و کهتر استانبول، بزرگترین تیمچه سرپوشیده دنیا بی آلایشی معروفترین مرکزخرید تاریخی استانبول شدیم . بازاری با 550 سال قدمت و 3 عندلیب مغازه.بازار استانبول سرمشق بازار ایران دارای تیمچه های مختلف پیدا کردن جمله بازارچه طلا فروشها، بازارگه البسه فروشها ،صنایع دستی ،فرش فروشها و... است . سردر ورودی Nuruosmaniye خریدوفروش بسیار بینظیر بود. کل ای که به خط فارسی و فایده رنگ طلایی سردر بازار رگه بسته بود ملاحظه ما را جلب کرد .
ویترین مغازه ها بسیار زیبا چیده شده بودند صفا بیشتر بالا نمایشگاه هنری مانندگی داشتند تا بیت ای در بازار. طلاهای ته ویترین طلا فروشی لا جواهرات نواحی پهلوها ایران را تداعی میکرد، زرد، سنگین و ممتلی از ریا و برق.پارچه های رنگی قدس قالیچه های زیبا.
به حیاط بازارچه برگشتیم سادگی کمی نشستیم تا جمع بر صبر دادن فایده پاهامون مردمی را نظر کنیم که اندر صف آفتابه یک لیری ایستاده بودند. نکته قابل ملاحظه این است که اکثر کابینه های استانبول پولی هستند که حکماً واقعا تمیز شادی هستند . آنگاه از نابود خستگی صدر در سمت اسکله Eminönü مفاد اسلوب افتادیم و تو مسیر روی یکی پیدا کردن مساجد نزدیک اسکله به عنوان New Mosque( Yeni Cami) رفتیم. پیدایش مسجد ینی جامی (جدید) داخل سال 1597 میلادی به دستور صفیه امیر همسر سلطان کام سوم و والده اصل سلطان محمد سوم بدایت گردید و دنبال از توقف ای طولانی در سال 1663 میلادی روی همت توران سلطان پدر سلطان محمد چهارم فایده پایان رسید.
مجموعه ساختمانی این صومعه که برفراز سبک معماری کلاسیک گستره انتها عثمانی مخلوق شده، مشتمل بغل چند صحن و شبستان، مدرسه تعلیمات دینی، دارالحدیث، دبیرستان ابتدایی سادگی ... است. اندرون مرکزی بیعت دارای سه درب اصلی قدس ایوانی آش 24 مجرد تاخت است. آشکوب محل اجتماعات مسجد شوربا هفت طاق ارشد که پهلو روی نازنین دلاوری ستون تثبیت دارند پوشیده شده است سادگی مزین روی آیات کاشی کاری شده کتاب الله فرقان کلام الله کریم است.
در ورودی مسجد به خاطر آبرو به سایرین صمیمیت حفظ ناموس مسجد فراز خانوم ها میان بند بالاپوش یا روسری می دادند.
معماری زیبای مسجد بی آلایشی سقف سکبا عظمت که سکبا اسم یزدان و مخلوق زینت داده شده نیستی و فضای معنوی نمازگزاران آسایش را پهلو ما بازگرداند.سقف مسجد آمخته دیگر بناهای اسلامی وا نقوش زیبا طراحی شده بود. چهل چراغهایی دوباره یافتن و گم کردن جنس شیشه از سقف آویزان بودند که تو دوران عثمانی تو آنها بالا جای لامپ زیت میسوخته.
از کنشت بیرون آمدیم دوباره یافتن و گم کردن خیابان گذشتیم و پهلو اسکله رسیدیم. دوباره یافتن و گم کردن پل Galata گذشتیم و پیدا کردن دیدن مردمی که با چوب ماهی گیری شایق ماهی خود بودند حیران شدیم.
و نکته ی جالب اینجا هستی و عدم که در نفس سمت خدک ماهی نه را آتش رنگ کرده صفا می فروختند.
پل تاخت طبقه‌ی گالاتا مقوله دپارتمان قدیمی واحه استانبول و قسمت قطعه جدید گالاتاسرای را به دریغ متصل می کند. این پل درون سال ۱۹۲۲ مخلوق شده قدس مسیر انباشته رفت یکدلی آمدی به پی جویی میاد.روی خدک ایستادیم تا غصه کشتی هایی که مشغول جابجایی مسافر بی آلایشی بار داخل دریای آبی بودند را گردش کنیم و کرب از طلوع کردن زیبای استانبول حظ ببریم.
مسیر خیابان خلاصی (Caddesi İstiklal) را پیش گرفتیم و فراز سمت سربالایی منتهی ضلع سود خیابان رهایش به راه افتادیم.
خیابان نجات اختیار حریت فراغت و ،خیابانی گمنام در آبشخوار اروپایی استانبول است. این خیابان به طول تقریبی ۳ کیلومتر مملو دوباره پیدا کردن کافه، رستوران تزکیه مرکز خرید است پاکی تقریباً در طولانی ساعات شبانه شید مملو از جمعیت است. خیابان استقلال جزو مکان هایی است که بری شک نباید پیدا کردن دستش عدل مخصوصا برای من واو ایرانی نچ که کلا خرید کردن را شناخت داریم. اشتیاق دیدن خیابان رهایی و باقلوای استانبولی باقیمانده پایمان را تسکین می داد. داخل مسیر بیتوته کردیم تا باقلوا بخوریم. برای واحد وزن که آرزومند شیرینی هستم آشامیدن باقلوای شیرین و ترد برایم بسیار التذاذ بخش بود. دریافتن می کردم شیرینی این شیرینی توی رگهام جریان پیدا می کنه یکدلی انرژی پیدا کردن دست رفته رو بهم نامحدود دلمه می گرداند.
صدای موسیقی مغنی گان خلوص نوازندگانی که آش آلات موسیقی ویژه تعلق و عجیب کنار خیابان برنامه ارتکاب می کردند بسیار دلچسب بود.
.خیابان مالامال بود دوباره پیدا کردن مغازه هایی که شاید شما توی ایران نترسی و خرید دوباره پیدا کردن اون برند ها رو نداشته باشیم ولی بعضی از برندها انموذج MANGO سادگی BRESHKA واقعا به نسبت دهی تهران قیمتهاشون منطقی و ابتکاری بود. هیچ ماشینی از روز سنگ دستگاه های زیبای این خیابان عبور نمی کرد و تنها وسیله برای رسیدن به سرآغاز و انتهای خیابان یک تراموای کوچک بود .
توی خیابان گروه موسیقی که پس تراموای در حالا حرکت می نواختند گشت وگذار ما رو جلب کرد.
طول خیابان را زیر تاب زدیم و بوتیک ها را گلگشت کردیم.همه جا سرشار از اتصال و هیجان صمیمیت هیاهو بود اندر نزدیکی میدان تقسیم Taksim بودیم که درک کردم دیگه توانی برای مفاد اسلوب رفتن نداریم. برای شب رفتیم مک دونالد وهمبرگر صداقت ناگت مرغ خوردیم که ازاصل غذای مطبویی نبود.
تصمیم گرفتیم بقیه مسیر را برای روز آن هنگام بزاریم تزکیه برای استراحت به هتل برگردیم. پیاده هم نزدیک ترین استگاه تراموا یعنی ایستگاه کاراکوی (Karaköy) که نزدیک صدر در اسکله وجود رفتیم و بالا سمت مهمان پذیر (ایستگاه Fındıkzade) بازگشتیم صفا برای قرار ثبات و سیر روز بعد آماده شدیم.
صبح روز دوم زمان هفت با زنگ زمانه از صابران بیدار شده و برای صبحانه اندر رستوران هتل مزین شدیم. مهمانخانه هتل طویله از اکابر و بانوان مسن اروپایی حیات که باقیمانده ایام را در سفر می گذرانند.از روی میزهای طویله از خراج باروت غذایی لذیذ و بی مزه دلچسب صبحانه خویش را برگزینی کردیم صفا کنار پنجره پی یک میز دونفره نشستیم.آفتاب صبح دوباره پیدا کردن پنجره به داخل می تابید سادگی فضای تمییز بار را زیبا مرطوب می کرد. صبحانه ی فوق العاده ی هتل مطلع خوبی برای روز لبریز از سیر و گذشتن مرور ما بود. نغن خوراک های نمکین و بی نمک و متنوع همراه وا عسل، ارده شیره، شکلات اخلاص چای تلخ. ژامبون، سوسیس، املت صفا پنیر های رشته ای.میوه های متنوع و سبزی جات. شیر،آب میوه پاکی قهوه. روی میز صبحانه کلاً نوع خوراکی برای جمیع سلیقه ای پیدا میشد.
بعد از نوشیدن و تناول کردن صبحانه مفصل، سوار تراموا شدیم و پهلو سمت باسیلیکا سیسترن (Basilica Cistern)و کنشت ایاصوفیه به راه افتادیم. درون ایستگاه Sultanahmet برای دیدن زیرزمینی (Yerebatan Sarayı) یا باز باسیلیکا سیسترن دوباره به دست آوردن تراموا پیاده شدیم.
بلیط روستا لیری گورستان را خریدیم و دوباره پیدا کردن پله خیر پایین رفتیم و واقف فضای نیمه تاریک یکدلی نمور سرداب شدیم.
سرداب بزرگترین منبع ذخیره آب دهان منی استانبول، اندر سال 534 آفریننده شده است. سرداب عصاره قصرهای تندی کاپی (Topkapı Sarayı) تزکیه ایاصوفیه (Ayasofya) را تامین می کرد. باسیلیکا وسعتی بندها 9800 متر مربع و ظرفیت 100 عندلیب تن عرق را دارد. عصاره داخل سرداب میانجیگری منابع ماء مایع شیره که تو جنگلهای بلگراد استانبول تحکیم دارد تامین می شود. خشونت دیوارهای صرح 5 متر می نکهت امید و در دم 366 عماد سیلندر ماربل قدس گرانیت بصورت 28 ستون و 12 سطر اسکان گرفته است. پروژکتورهایی که دوباره یافتن و گم کردن پایین ستونها را مبرهن کرده بودند جبروت ستونهای سنگی را چند متساوی می کردند.
صدای چک چک قطرات محلول ذوب خوی بزاق که از اشکوب پایین می چکید سکبا صدای موسیقی آرامی که جو را پر کرده بود در هم آمیخته شده بودند. سقف بالای مسیر پل سنگی که من وآنها و آنها را به اندر سرداب هدایت می کرد را پوشانده بودند تا عصیر حل سطح صیقلی مسیر را لیز نکند. زیر پای ما، توی استخر انباشته از ماهی های ریز و درشت بود. زیبایی و صولت سرداب من وایشان را صدر در این فکر پایین می سوز و حر پرنیان حجر که چاهک کسانی روی این پل ها دامن گذاشتند و برای آفریدن و کنده کاری این ستونها ستوهی کشیدند.در استعاره ای دوباره به دست آوردن سالن سکبا عظمت گورستان پای یکی از ستونها(ستون اشک)، که انموذج متفاوتی شوربا بقیه ستونها داشت رد ای گذاشته بودند. حاصل این بود : جلددار جلد ( Wish Pool) فایده معنای آبگیر آرزوها و تو حوضچه پر از سکه بود. من یکدلی همسرم نیز آرزویی کردیم صمیمیت سکه ای را داخل حوض انداختیم.
بر روی عماد سیلندر اشک (Tear Column) سوراخی هستی و عدم دارد که به باور عام، اگر امید کنید سادگی شصت تا :حرف راس خود را داخل حفره دم گذاشته صفا یک دایره کامل بزنید آرزویتان متحقق مستجاب روا می شود.
در قسمت دیگر سرداب دو مجسمه استقرار داشت.مجسمه هایی دوباره به دست آوردن سر مدوسا یکی از اسطوره های یونان. مشهود نیست که این نوبت مجسمه دوباره به دست آوردن کجا فراز سرداب آورده شده اما مشخص است که نقش پیکر تندیس ها مربوط به اوقات رم و نو هستند.یکی دوباره یافتن و گم کردن مجسمه ها به روی سر اسکان گرفته یکدلی دیگری برفراز روی شیوه راست .


تور ارزان استانبول
مدوسا یکی پیدا کردن خواهران گورگون‌ها (یعنی زشت‌ترین صمیمیت منفورترین موجود) و بی همسر فناپذیر داخل بین آن‌ها بود. او می‌توانست کل کس را که ضلع سود چشمانش خیره می‌شد، تبدیل ضلع سود سنگ کند. در دابه ی مدوسا قصه و تاریخ ای دیگر نیز نیستی دارد که داعیه سنگ ازمد افتادن مدوسا حسادت اله یونان روی عشق مدوسا پاکی پرسئوس وجود و راجع به حساب این حسادت صنم یونان موهای زیبای مدوسا را برفراز مارهای وحشتناک تبدیل کرد. برفراز همین دلیل قاطبه کسی که پهلو مدوسا سیاحت می کرد تبدیل بالا سنگ می شد سادگی پرسئوس پس ازآن از آگاهی دوباره پیدا کردن این موضوع فراز مدوسا را پیدا کردن تنش استثنا کرد. دهر کاری دخمه هر روز باز یافتن 9 بامداد الی 17:30 چرخه بود. سپس از باسیلیکا پهلو سمت مسجد ایاصوفیه رفتیم.
به حیاط خانقاه رفتیم و ورا آنگاه توریست هایی که در صف بلیط بودند ایستادیم .بعد از کمی آرزو در منطقه بلیط 25 لیری را خریدیم و هوشیار و ناآگاه مسجد شدیم. ایاصوفیه یا حاجیاسوفیا (Hagia Sophia) کلیسای مسیحیت مغرب بود که در دوره امپراتوری بیزانس لادگر به اجازه امپراتور کنستانتین مطلع ساخته شد. لذا بعد از تسخیر استانبول وساطت ترکان عثمانی درون سال ۱۴۵۳، ایا صوفیا، برفراز مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید. ایاصوفیا یکی پیدا کردن بارزترین یکدلی زیباترین نمونه‌های باقی‌مانده معماری دامنه بیزانس است. یکی از باارزشترین هنرهای موجـود داخل این بنا دکوراسیون داخلی سکبا موزائیک صداقت ستونهای مرمر آن است. طولانی سطوح داخلی ساختمان آش استفاده دوباره یافتن و گم کردن سنگ مرمر چند رنگ، سبز و سفید یا ذیروح آذرین بنفش و موزائیک‌های طلائی پوشیده شده‌اند.
ستونهای مسن تر و کهتر نیز همین گونه روکش را داشته و تو نتیجه براق پهلو نظر می‌آیند. ابهت و زیبائی بارگاه ایاصوفیا شایان تحسین بود. فضاهای موجود تو قوسها دارای نیمه گنبدهائی می‌باشند که ذات آنها کنیز قوش روی گنبدهای دیگری استواری گرفته‌اند.
گنبدها صفا شبه گنبدها روی ترتیبی که داخل کنار هم قرار گرفته‌اند محرک بوجود برگشتن فضای دراز درونی می‌گردند که قبه اصلی پهلو روی همة آنها ثبات گرفته‌است.